مصائب پیچیده عادی‌سازی

توافق اسرائیل و عربستان توانایی برابر بایدن برای دستیابی به «پیروزی» ایالات‌متحده در منطقه و مقابله با کمپین ترامپ در مورد هرگونه شکست دولت فعلی در پیشرفت و مقابله با نفوذ چین در خاورمیانه را نشان خواهد داد. با این حال، این معامله نه‌تنها برای بایدن، بلکه برای نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو، ولیعهد محمد بن‌سلمان و محمود عباس، ولیعهد فلسطین، قیمت بالایی دارد. این توافق بسیار پیچیده‌‌‌تر از توافق‌نامه آبراهام خواهد بوده و مستلزم امتیازات داخلی جدی از سوی همه رهبران به‌عنوان بخشی از یک مذاکره چهارجانبه است. همچنین حساس‌ترین مسائل ممکن در منطقه از جمله حاکمیت فلسطین و اشاعه هسته‌ای را در بر خواهد گرفت. پیامدهای معامله شکست‌خورده یا معامله ناقص تحقق‌یافته می‌تواند عواقب جدی داشته باشد. بنابراین بایدن باید با دقت حرکت کرده و اجماع دوحزبی واقعی را برای توافق در ایالات‌متحده و خاورمیانه ایجاد کند.

خواسته‌های پیچیده عربستان

عربستان سعودی، عادی‌سازی را منوط به چهار خواسته کلیدی کرده است. اولویت اصلی دریافت تضمین امنیتی رسمی از سوی واشنگتن و حمایت ایالات‌متحده از برنامه انرژی هسته‌ای غیرنظامی است. ارائه هیچ‌یک از این دو آسان نیست و هر دو دسترسی به فناوری نظامی ایالات‌متحده را افزایش می‌دهند. ریاض می‌داند که به تضمینی مانند ناتو دست نخواهد یافت و در عوض به دنبال چیزی شبیه به توافقات ایالات‌متحده با کره‌جنوبی و ژاپن است؛ از جمله تعهد به دفاع متقابل در صورتی که هر یک از طرفین با حمله مواجه شوند. پادشاهی این مساله را برای چالش‌های امنیتی بلندمدت خود  در منطقه مهم می‌داند.

دستیابی به چنین معاهده‌‌‌ای که به ۶۷رأی سنا نیاز دارد، برای بایدن آسان نخواهد بود. دموکرات‌ها همچنان از نقض حقوق بشر عربستان‌سعودی انتقاد می‌کنند و دیگران این توافق را به‌‌‌عنوان بازگرداندن ایالات‌متحده به خاورمیانه به جای تمرکز بر چالش‌‌‌های آسیا و اقیانوسیه خواهند دید. برنامه هسته‌‌‌ای غیرنظامی عربستان‌سعودی در داخل کشور نیز برای بایدن کار سختی خواهد بود. ولیعهد اخیرا در مصاحبه با فاکس‌نیوز اعلام کرد که اگر ایران به سلاح هسته‌‌‌ای دست یابد، «باید به آن دست پیدا کنیم.»

اسرائیلی که مدت‌هاست با اشاعه تسلیحات اتمی در منطقه مخالف است، نگران خواهد بود که در چنین سناریویی، کشورهایی مانند مصر یا ترکیه از آن پیروی کنند. پادشاهی همچنین باید به ایالات‌متحده اطمینان دهد که همکاری تجاری و نظامی فزاینده این کشور با چین بر منافع و فناوری آمریکا تاثیری نخواهد گذاشت.

ریاض با فاصله گرفتن از ابتکار صلح عربی در سال ۲۰۰۲، این توافق را نیز منوط به احیای مذاکرات متوقف‌شده با رهبری فلسطین کرده است. افکار عمومی داخلی در عربستان‌سعودی مهم است: نظرسنجی جوانان عرب در سال ۲۰۲۳ نشان داد که تنها ۲‌درصد، از عادی‌سازی حمایت کرده‌اند. به دلیل جایگاه منطقه‌‌‌ای عربستان و رهبری آینده ولیعهد، باید دید که این پادشاهی بیشتر از تعلیق الحاقی که در توافق‌نامه ابراهیم به دست آمد، برای فلسطینی‌‌‌ها به دست می‌آورد. دست‌کم گرفتن اهمیت این جزء از معامله، اشتباه خواهد بود.

بی‌ثباتی اسرائیل

مشکل نخست‌وزیر نتانیاهو، دشوارترین مشکل است. او باید هزینه‌‌‌ها و مزایای توافق عربستان را که می‌‌‌تواند سبب عادی‌‌‌سازی معاملات بیشتر از سوی دیگر کشورهای مسلمان فراتر از خاورمیانه شود، بسنجد. هزینه‌ها روشن است: دولت ائتلافی جناح راست او با ایده مذاکره با رهبری فلسطین به‌شدت مخالف است، در عوض این گروه به دنبال الحاق بیشتر کرانه باختری‌ است و این جنبه از معامله، برای نتانیاهو سخت‌ترین جنبه معامله خواهد بود.

محمود عباس نیز به روند مذاکرات کمک می‌کند و امیدوار است با افزایش کنترل بر سرزمین‌‌‌های کرانه باختری و توقف توسعه شهرک‌‌‌سازی‌‌‌های اسرائیل در کنار طرح حمایت اقتصادی توسط عربستان، رهبری خود را احیا کند. با این حال، میراث شخصی نتانیاهو به‌عنوان طولانی‌‌‌ترین نخست‌‌‌وزیر اسرائیل با عادی‌‌‌سازی روابط با پادشاهی عربستان‌سعودی، در بحبوحه اتهامات فساد و وضعیت سیاسی شکننده، به‌شدت افزایش خواهد یافت. در اسرائیل عمیقا بر سر اصلاحات قضایی اختلاف‌نظر وجود دارد و اعتراضات علیه برنامه‌‌‌های نتانیاهو برای بازنگری در سیستم حقوقی این کشور به مدت ۹ماه ادامه دارد.

نخست‌وزیر یا باید ائتلاف ایدئولوگ‌های مذهبی دست‌راستی خود را متقاعد کند که از توافق دستیابی به موفقیت حمایت کنند یا ائتلاف خود را از بین ببرد و با دولت میانه‌روتری با شریک سابق و نخست‌وزیر بنی‌گانتز به توافق برسد. هیچ‌یک از گزینه‌ها واضح یا تضمین‌شده نیست. نکته مهم این است که بعید است گانتز بدون دریافت مصالحه در مورد اصلاحات قضایی با نتانیاهو شریک شود که به نوبه خود حمایت قانونی را که نخست‌وزیر برای مصون نگه‌داشتن خود از تحقیقات لازم دارد، از بین ببرد.

با دقت قدم زدن

با توجه به تصمیمات گران‌قیمت و مبادلات روی میز، ارائه عادی‌سازی ساده‌تر از انجام آن است. از آنجا که این توافق پیامدهای گسترده‌تری برای حاکمیت فلسطین، اشاعه سلاح‌های هسته‌ای و تنش‌های ژئوپلیتیک در کنار امنیت منطقه‌ای خاورمیانه خواهد داشت، مطمئنا به رویکرد تدریجی‌تری نیاز است. بایدن با توجه به این همه خطر، به جای عجله در توافق پیش از انتخابات ایالات‌متحده، باید برای ایجاد اجماع داخلی دوحزبی در ایالات‌متحده و حمایت از پایین به بالا در چند کشور در منطقه تلاش کند. نامزدهای جمهوری‌خواه، به‌‌‌ویژه ترامپ، بدون شک از توافق‌‌‌های عادی‌‌‌سازی بیشتر مانند این حمایت خواهند کرد؛ اما مشخص نیست که آنها نظارت و بررسی لازم برای مدیریت بحث‌‌‌های پیچیده در حال انجام را فراهم کنند.

بنابراین، مرحله کنونی از فرآیند مذاکره، مستلزم سرمایه‌گذاری در یک پایه قوی و توسعه پادمان‌‌‌های دقیق برای مدیریت و حفاظت از منافع ایالات‌متحده در حوزه هسته‌‌‌ای و در رابطه با چین و بالاتر از همه برای اطمینان از دوام توافق است. صرف‌نظر از اینکه چه کسی در سال ۲۰۲۵ وارد کاخ سفید می‌شود، ایجاد اجماع واقعی برای عادی‌سازی یک میراث قابل‌توجه برای منطقه و روابط آن با ایالات‌متحده خواهد بود.