شورای آتلانتیک تحلیل کرد
ضعف دیپلماسی آمریکایی در برابر ایران
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» به نقل از شورای آتلانتیک، درحالیکه شاید بهنظر برسد مذاکره برای رفع تحریمها میتواند به بهترین شکل در راستای منافع ایران باشد، بهنظر میرسد که تهران چشم به تغییرات انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ آمریکا دوخته است. سیاست خارجی جو بایدن، رقیب دموکرات ترامپ اگرچه هنوز مشخص نیست اما حداقل چشماندازی برای بازگشت ایالاتمتحده به توافق هستهای را ایجاد میکند.
زمانی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری را علیه ایران راهاندازی کرد، هدف اعلام شده آن بود که رفتارهای- به گفته او- «بدخواهانه» ایران در منطقه تغییر کند و ایران برای حصول یک توافق بهتر به پای میز مذاکره با واشنگتن بازگردد. با این حال دولت ترامپ در رسیدن به هر دو هدف خود ناتوان بوده است. هرگونه سیاستخارجی در خاورمیانه چالش برانگیز خواهد بود، بهطور ویژه در قبال ایران این سیاست باید با دیپلماسی ترکیب شود، نه زور و تهدید. مهم نیست که توافق هستهای ۲۰۱۵ تا چه اندازه ناقص بود، اما کمپین فشار حداکثری حتی بیش از برجام برای منافع ملی ایالاتمتحده زیانبار بوده است. جدا از اینکه چه کسی در ژانویه ۲۰۲۰ وارد دفتر بیضی کاخ سفید خواهد شد، عمق سیاست خارجی آمریکا باید دربردارنده تلاشهای دیپلماتیک باشد تا روابط بینالمللی واشنگتن با شرکای خود که بهدلیل مواضع یکجانبه آن علیه ایران مخدوش شده است، بار دیگر بهبود یابد.
ترامپ بارها بهطور علنی اعلام کرده است که مایل است در صورت خواست رهبران ایران، با آنها مذاکره کند. با این حال مقاماتی که ترامپ آنها را مسوول اجرای سیاستخارجی کشورش کرده است تمایل بیشتری به تحت فشار قرار دادن ایران دارند تا مذاکره با آن.
درحالیکه تحریمهای آمریکا موجب کمبود منابع ایران شده است، رفتار ایران رادیکالتر از قبل شده است، بهویژه پس از تحریمهای جدید نفتی آمریکا علیه صادرات نفتی ایران در ماه مه ۲۰۱۹. پهپاد جاسوسی آمریکا در نزدیکی مرزهای ایران سرنگون شد. در جولای ۲۰۱۹، ایران یک نفتکش را با پرچم پاناما توقیف و چندی بعد نفتکش استنا ایمپرو بریتانیا را نیز توقیف کرد.
دیگر اقدامات ایران را باید از جانب گروههای همپیمان این کشور در منطقه نظیر کتائب حزبالله در عراق دانست. با این حال مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا و برایان هوک، مسوول امور ایران در وزارت خارجه همچنان تاکید دارند که بهرغم این تحریکات، کمپین فشار حداکثری درحال تاثیرگذاری است. اما این سوانح نشان دادهاند که کمپین دولت ترامپ درحال سقوط است.
ایران بهدنبال اعمال تحریمهای دولت ترامپ، با انجام چندین اقدام تلافیجویانه واکنش نشان داده است. مقاومت ایران در برابر آمریکا در واقع بهنوعی نشاندهنده جسارت ایران و اعتقاد به اینکه «چیزی برای از دست دادن ندارد» است. آخرین اقدام تحریکآمیز ایران را باید اعزام نفتکشها به ونزوئلا دانست، که با هیچگونه واکنشی از سوی آمریکا به جز تحریمهای جدید مواجه نشد.
پس از آنکه ترامپ دستور ترور قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس در بغداد را داد، ایران نیز با هدف قرار دادن پایگاه عینالاسد نظامیان آمریکا در عراق توسط چند فروند موشک بالستیک، پاسخ صریح خود را نشان داد.
شاید پاسخ ایران به ترور قاسم سلیمانی چندان قابلتوجه نبوده باشد، اما تهران بیشتر مایل است تا دشمنان خود را همواره درحالت آمادهباش نگه دارد و با محاصره کردن، توان حرکت را از آن بگیرد. ایران از سوی دیگر درحال ایجاد ابزار چانهزنی از طریق برنامه هستهای خود است و در پاسخ به خروج آمریکا از برجام، این کشور نیز بخشی از محدودیتهای هستهای را نقض کرده است.
اگر ترامپ دوباره بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود، بهتر است از توصیههای متفاوتی نسبت به ایران بهرهمند شود. در طول زمان، تحریمها اثر خود را از دست میدهند و اهداف موردنظر را نیز حاصل نخواهند کرد. تاریخ نشان داده است که فشارهای اقتصادی به تنهایی نمیتواند حکومتی را وادار به تغییر رفتار کند. این کشور همچنین یک سابقه موفق را نیز در دور زدن تحریمها دارد.
با این حال، حتی در زمانی که شیوع ویروس کرونا، موجب مرگ هزاران ایرانی شده است، واشنگتن همچنان به تحریمهای خود علیه ایران ادامه میدهد. بهرغم این دشواریها ایران همچنان درحرکت است و نشانهای از تسلیم شدن را بروز نمی دهد. یک سیاستخارجی خردورزانه، مبتنی بر تخصص و دانش استراتژیک است. با این حال، هوک ایران را یک حکومت مذهبی مارکسیست مینامد؛ جملهای که بهدلیل تضاد مذهب و مارکسیسم قابل جمع با یکدیگر نیستند.
در قبال ایران، آمریکا باید دارای یک مسیر استراتژیک و روشهای مشخص برای نیل به اهداف آن باشد. تا اینجای کار، آمریکا تنها موجب نا امید شدن شرکای خود نظیر آلمان، فرانسه و بریتانیا شده است و حتی برخی از شرکای عرب خود را نیز مضطرب کرده است؛ کشورهایی که پس از ترور قاسم سلیمانی خواستار کاهش خصومت واشنگتن علیه ایران شدهاند.
جامعه بینالملل دیگر اطمینان چندانی به وعده ایالاتمتحده برای ایجاد و حفظ امنیت ندارد. چرخش به سوی یک استراتژی منطقهای که مورد حمایت اروپا نیز باشد بهتر میتواند منافع ملی آمریکا را تامین کند. حل اختلافات با ایران بهعنوان بخشی از مشکلات خاورمیانه میتواند یک پاسخ بهتر و سازنده را تسهیل کند که نتایج مثبتی برای منافع منطقه و آمریکا خواهد داشت.
هرگونه گفتوگو یا مذاکرات آتی احتمالی با ایران باید شامل دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس شود. این کشورها نه تنها به این دلیل که دارای منافع مشترکی با آمریکا هستند بلکه بهدلیل تمرکز ایالاتمتحده بر رقابت قدرتهای بزرگ باید در چنین مذاکراتی حضور داشته باشند.
درحالی که دونالد ترامپ بهطور مداوم اعلام میکند که میخواهد به جنگهای بیپایان، پایان دهد و سربازان آمریکایی را بازگرداند، اختلاف با ایران میتواند این دستورکار را پیچیده کند. رئیسجمهور آمریکا اگر قصد دستیابی به یک توافق جدید با ایران را دارد. نیازمند مشاورههای بهتر و دیپلماسی فعالانهتری است در غیر این صورت، اگر جو بایدن رئیسجمهور شود، او نیز باید آبهای ریخته شده در مسیر دیپلماسی با ایران را ابتدا جمع و سپس بر مذاکره با ایران و برقراری نظم دوباره در خاورمیانه تمرکز کند.