تلقی خطا در بی‌‌‌توجهی به اهمیت مساله «ریزش و رویش» به عنوان اصل کلیدی تحول ساختار تولید (ناشی از صدور مجوزهای جدید یا ظهور بازیگران تازه ناشی از آزادی ورود رقبا به صنعت)، موجب شده است تا به جای اینکه مسیر برای ظهور برندهای برجسته و نوآور فراهم باشد، کمر صنعت زیر سایه سنگین هزینه ناشی از عدم صرفه‌مقیاس تولید خم شود و نسبت به بازار بی‌‌عملی پیشه کند. در چنین فضایی از آنجا که دولت در فضای حمایتی، ابتکار عمل را به انحای مختلف از بنگاه گرفته، بنگاه را در برابر تغییر و تحولات صنعت ناتوان می‌سازد، اگر قرار است سیاستگذار سیاست صنعتی مشخصی پیشه کند، بهتر است به جای کشیدن دست‌صنعت در تونلی تاریک، افق پیش‌روی او را با دست برداشتن از مداخلات بیهوده بگشاید و بستر فعالیت را از طریق تسهیل تولید، کم‌اصطکاک کند. به این ترتیب، هم ماشین تولید، خودران و هوشمند می‌شود و هم دردسر دولت برای جواب‌دادن در خصوص رکودهای صنعتی که همه جای جهان پدیده‌‌‌هایی معمول هستند، کم می‌شود.