کوچ به کشورهای همسایه
ما در منطقه آزاد انزلی، در نقطه صفر مرزی قرار نداریم و اکثرا کالاها و مواد اولیه از دیگر مرزهای کشور وارد میشود و در مرزها نیز مشکلات متعدد گمرکی در زمینه ترانزیت کالا وجود دارد. همیشه مواد اولیه کارخانه پس از انتقال از چین، در بندر شهیدرجایی مدتها درگیر رویهها و برخوردهای سلیقهای گمرکی میشود و معطل میماند و این موضوع دیگر عادی شده است.
از سوی دیگر، یکی از مشکلات بزرگ ما، بحث دارایی است. تمام تولیدکنندگان مناطق آزاد مشکل فرسایشی با اداره مالیات دارند؛ رفتارهایی که دستاوردی جز فرار سرمایهگذار از مناطق نخواهد داشت. متاسفانه به همین دلیل هم با این نگاه هر ساله مشمول مبالغ بسیار هنگفتی مالیات، هم در بخش تولیدی و هم در حوزه بازرگانی میشویم!
مشکلی که اخیرا به ما تحمیل شده و آخرین ضربه را به پیکر تولیدکنندگان و بهخصوص شرکتهایی که با اشتغال بسیار زیاد و به صورت شفاف و واقعی درحال تولید و فعالیت اقتصادی هستند وارد کرده، موضوع مالیات ارزشافزوده است. اولین ضربهای که وارد میکند این است که باعث میشود مجوزهای خود را از شرکتها درآورده و به عنوان شخص حقیقی فعالیت کنیم؛ یعنی دیگر نمیتوانیم بهعنوان شخص حقوقی فعالیت کنیم. به طور مثال، ما تولیدکننده پوشاک هستیم و حدود ۱۴۰نفر در زیرمجموعه شرکت ثبتشده ما در منطقه آزاد انزلی مشغول کار هستند؛ برای این تعداد از کارکنان، باید حدود ۹میلیارد تومان حقوق و دستمزد و سایر مزایا درنظر بگیریم. وقتی این میزان حقوق پرداخت میکنیم، باید بحث دارایی و تامین اجتماعی توجیه این مبلغ را داشته باشد، به این معنا که مبلغ فروش ما باید بالغ بر ۲۰ یا ۲۵میلیارد باشد. وقتی آن مبلغ را به عنوان حقوق به دارایی اعلام میکنیم، باید درصدی را بهعنوان ارزشافزوده پرداخت کنیم؛ یعنی اگر فروش ما ۲۰میلیارد تومان باشد، باید حدود یکمیلیارد و ۸۰۰میلیون تومان ارزشافزوده به دارایی پرداخت کنیم؛ این همان سود و تفاوتی است که برای همین به مناطق آزاد که مناطقی محروم و به دور از حواشی هستند، آمدیم تا مشغول کسبوکار شویم و زمینه اشتغالزایی را در این مناطق ایجاد کنیم. بیتردید این موضوع، ضربه جبرانناپذیری به تولید در این مناطق وارد میکند.
در منطقه آزاد انزلی چند واحد تولیدی در زمینه پوشاک و همچنین واحدهای تولیدی دیگری حضور دارند که با اشتغال قابلتوجهی مشغول فعالیت هستند و برای بیش از ۲هزار نفر در این واحدها ایجاد اشتغال شده است. قطعا اولین اقدام همکاران ما که در اصناف مشابه مشغول کار هستند، این است که از فعالیت در قالب شرکت خارج شوند. با این رویکرد دیگر شفافیت مالی نخواهیم داشت و شرکتها به اشخاص حقیقی تبدیل میشوند و اشخاص حقیقی همچون سرزمین اصلی با کارتخوانهای مختلف مشغول فعالیت میشوند و این شروعی برای از بین رفتن اشتغال یکپارچه، شفافسازیهایی که ایجاد شده و تمام زیربنای اقتصادی منطقه آزاد میشود.
از سوی دیگر، با توجه به اینکه بخش زیادی از مواد اولیه واحد تولیدی ما از خارج از کشور تامین میشود و غالبا آنها را از کشورهای امارات، چین و ترکیه تهیه میکنیم و بازارهای آنجا را خوب میشناسیم و با شهرکهای صنعتی و مکانهایی که مواد اولیه تولید میکنند، آشنایی داریم، سرمایهگذاری در آن مناطق برای ما سخت نیست. همین که تمام امکانات تولید، از تجهیزات و ماشینآلات تا مواد اولیه تولید با قیمت مناسب در دسترس است، بیشک دیگر جای ماندن و فکر کردن برای ما نمیگذارد.
در خصوص پیشنهاد کشورهای حوزه خلیجفارس به تولیدکنندگان ایرانی که ظرف چند هفته اخیر رسانهای شده، واقعیت این است که چنین دغدغههایی را دوستان ما از اول سال داشتند. با توجه به تسهیلات و نوع واگذاری زمین و مکان، میتوان خیلی راحت با دسترسی آسان به مواد اولیه و ماشینآلات و واردات آسانی که وجود دارد، جا افتاد و پیشرفت کرد؛ آنموقع است که باید به کشور خودمان کالای آماده صادر کنیم که این یعنی درصد قابلتوجهی از اشتغال بهراحتی از بین میرود. کالایی که اکنون تولید میکنیم، ۳ یا ۴دلار به فروش میرسد، ولی این کالا در ترکیه ۸ یا ۹دلار استو این موضوع ما را خیلی از بازار جلوتر میاندازد. ضمن اینکه کشورهای حوزه خلیجفارس و آفریقا مدام از ترکیه خرید میکنند. مطمئن باشید اگر یکی از همکاران ما جذب این مناطق شود، پشت سر آن سیل عظیمی از سرمایهگذاران به کشورهای اطراف هجوم میآورند؛ آنوقت چیزی به اسم تولید در مناطق آزاد ایران باقی نخواهد ماند.
بحث کسبوکار در مناطق آزاد، به مرگ تدریجی تولید تبدیل شده است. واقعیت این است که رهبر معظم انقلاب، امسال را سال «حمایت از تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» نامگذاری کردند، اما اقدامات گاه برعکس این هدف است و مسوولان تصمیماتی میگیرند که ما را فراری دهند تا دیگر فعالیت نداشته باشیم.
بنده سالها در بازار تهران فعالیت میکردم و چند سال است در منطقه آزاد انزلی حضور دارم و فعالیت خود را گسترش دادهام که آن هم به دلیل مشوقهای مالیاتی و گمرکی قانونی این مناطق بود و اگر این دو عامل از ما سلب شود، دیگر دلیلی برای ماندن نمیبینیم و عرصه برای ما تنگ میشود؛ چراکه قطعا با اعمال مالیات ارزشافزوده در مناطق آزاد، سال دیگر شرایط سختتر میشود و این اولین قدم از مسیر دشواری است که متولیان امر در مجلس و سازمان امور مالیاتی برای سرمایهگذاران ایجاد میکنند. متاسفانه این آغاز راه است و از این به بعد قرار است فشارهای زیادی اعمال شود. بحث شرکتها، یکی از شفافترین موضوعات در مناطق آزاد است، درواقع مثل محفظه شیشهای میماند و متاسفانه از بین رفتن شرکتها به دلیل فرار از مالیات ارزشافزوده، به پایان عمر مناطق آزاد منتهی میشود.