بحرانهای نسل قرنطینه
برآوردهای جدید نشان میدهد که صدمات امواج مکرر کرونا به بازار کار در کشورهای جهان، در سال ۲۰۲۱ همچنان ادامه دارد، به طوری که ۸/ ۴درصد از ساعات کار جهانی در سهماه اول ۲۰۲۱ (معادل تقریبا ۱۴۰میلیون شغل تماموقت با فرض ۴۸ساعت کار در هفته) و ۴/ ۴درصد در سهماه دوم ۲۰۲۱ (معادل تقریبا ۱۲۷میلیون شغل تماموقت با فرض ۴۸ساعت کار در هفته) از دست رفته است. کاهش در ساعات کار، به معنای کاهش اشتغال از یکسو و کاهش در ساعات کار شاغلان از سوی دیگر است.
بنابر آخرین گزارش اشتغال جهانی و چشمانداز اجتماعی سازمان بینالمللی کار (۲۰ آگوست ۲۰۲۱) پیشبینی میشود، ساعات کار جهانی در حالت خوشبینانه ۲/ ۳درصد و در حالت بدبینانه ۳/ ۴درصد در سال ۲۰۲۱ کاهش یابد. در مجموع، پیشبینی میشود که نرخ بیکاری در جهان با اندکی کاهش از ۵/ ۶درصد در سال ۲۰۲۰ به ۳/ ۶درصد در سال ۲۰۲۱ و ۷/ ۵درصد در سال ۲۰۲۲ برسد.
در این بین، توزیع این آثار بین گروههای مختلف یکسان نبوده است. به عنوان نمونه، در سال ۲۰۲۰، کاهش اشتغال برای نیروی کار جوان ۷/ ۸درصد از نیروی کار با سنین بالاتر، بیشتر بوده است. دادههای بینالمللی نشان میدهد که بحران کرونا جوانان را سریعتر و شدیدتر دچار آسیب میکند. این بحران چند تکانه بر آنها تحمیل کرده است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱) اختلال در تحصیلات و آموزش که میتواند فرصتهای شغلی بالقوه و درآمد را در آینده کاهش دهد؛
۲) موج کنونی از دست دادن شغل و از بین رفتن کسبوکارها و استارتآپها که درآمد و اشتغال را کاهش میدهد (و حقوق کار را تهدید میکند)؛
۳) ظهور موانع بزرگتر برای یافتن شغل، ورود (یا ورود مجدد) به بازار کار و تلاش برای انتقال به شغلهای بهتر. این تکانهها در حالی بر جوانان وارد شده که این افراد قبل از بحران کرونا هم با چالشهای جدی مواجه بودهاند.
بحران کرونا باعث دلسردی تعداد زیادی از جوانان و خروج آنها از بازار کار شده است. در شرایطی که امکان یافتن شغل محدود است، جوانان بهدلیل سابقه کم یا نداشتن سابقه با موانع بیشتری برای یافتن شغل مناسب روبهرو هستند. از این رو، نرخ مشارکت نیروی کار برای جوانان در سراسر جهان مقدار زیادی کاهش یافته است. بهدلیل محدودیتهای فعلی برای جستوجوی شغل، چالش اصلی، تضمین آن است که جوانان تعلق و دلبستگی خود را به بازار کار از دست ندهند؛ زیرا این امر ممکن است پیوستن دوباره به بازار کار را بعد از بهبود اقتصادی دشوارتر سازد.
وضعیت مشابهی در ایران هم دیده میشود. براساس آخرین آمار مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ساله ۷/ ۲۵ درصد بوده است. این عدد نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۶/ ۲درصد افزایش یافته است. از طرف دیگر، این آمارها نشان میدهد که گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ساله نیز در تابستان سال جاری شاهد افزایش بیکاری بوده اند. بر این اساس، این گروه سنی در تابستان ۱۴۰۰ بالغ بر ۶/ ۱۷درصد بیکاری را تجربه کرد که نسبت به تابستان ۱۳۹۹ به میزان ۷/ ۰درصد افزایش یافته است.
بررسی بازار کار فارغالتحصیلان آموزش عالی در تابستان ۱۴۰۰ نشان میدهد که ۴/ ۱۴درصد از جمعیت فعال این گروه (یکمیلیون و ۱۲هزار و ۲۲۷ نفر) بیکار بودهاند. با وجود افزایش تعداد چهار هزار و ۲۳۵نفری، افراد بیکار این گروه نسبت به تابستان ۱۳۹۹، به میزان ۵/ ۰درصد کاهش یافته است که به معنای کاهش نرخ مشارکت در این گروه و خروج تعداد زیادی از افراد از بازار کار است. سهم جمعیت بیکار این گروه از کل بیکاران، ۶/ ۴۰درصد بوده که رقم قابلتوجهی است. این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است. از طرف دیگر، سهم جمعیت شاغل فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغلان با ۲/ ۱درصد افزایش نسبت به فصل مشابه سال گذشته، به ۶/ ۲۵ درصد رسیده است.
بازار کار جوانان، حتی در بهترین دوران، بیشتر از بزرگسالان در معرض بیکاری یا اشتغال در مشاغل کمکیفیت قرار دارند. مطلوب نبودن متغیرهای بازار کار فارغالتحصیلان دانشگاهی در حالی است که نقش و جایگاه این گروه عامل مهمی در رشد و توسعه اقتصادی است.
ترکیب بحرانهای تحصیلی و بازار کار باعث شده که کارشناسان، جوانان را یکی از قربانیان اصلی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بحران کرونا بدانند؛ چرا که این خطر وجود دارد که اثرات بلندمدت این پیامدها در تمام طول زندگی کاری جوانان باقی بماند و به تعبیر سازمان جهانی کار، به ظهور «نسل قرنطینه» (Lockdowngeneration) منجر شود. نظر به شرایط نامطلوب اقتصادی، جوانان در تلاشهای اولیه خود برای یافتن شغل یا ترک شغلی که با سابقه تحصیلیشان مطابقت ندارد، ناکام میمانند. با توجه به اینکه رکود تشدیدشده با بحران کووید-۱۹، بسیار شدیدتر از رکودهای قبلی است، از دست دادن طولانیمدت دستمزد به احتمال زیاد توسط تمامی گروههای سنی جوانان که از آموزشهای متوسطه یا دانشگاهی طی این سالها فارغالتحصیل میشوند، تجربه خواهند شد. این افراد با رقابت سنگینی برای شغلهای کمتر در سالهای آتی روبهرو هستند. این اثرات بر لزوم چارهاندیشی فوری برای بهبود وضعیت این گروه از جامعه دلالت دارد.