پرسش امروز
پارادوکس شهرهای جدید
۱۷ شهر جدید موجود در کشور بر مبنای مطالعات صورت گرفته در دهه ۶۰ و بر مبنای دو هدف کلی «اسکان سرریز جمعیت کلانشهرها» و همچنین «تامین مسکن برای پاسخ به نیاز رشد شتابان جمعیت» ایجاد شده و طی سه دهه اخیر گسترش یافتند؛ ظرفیت جمعیت پذیری برای این شهرهای جدید -۱۷ شهر جدید موجود-طی سالهای گذشته و در مطالعات انجام شده، ۳ میلیون و۶۴۱ هزار نفر تعریف شد؛ به این معنا که ۱۷ شهر جدید موجود کشور در مجموع گنجایش جذب نزدیک به ۴ میلیون نفر جمعیت را دارند؛ این درحالی است که جمعیت ساکن موجود در ۱۷ شهر جدید موجود درحال حاضر حدود یک میلیون نفر است؛ بر پایه این آمارها، به این ترتیب، هماکنون درصد اندکی از ظرفیت جمعیتپذیری تعریف شده برای شهرهای جدید کشور تحقق یافته و بخش عمده ظرفیت جمعیتپذیری این شهرها همچنان خالی از سکنه و غیرمسکونی است.
بررسیهای کارشناسی صورت گرفته ناشی از تجربه گذشت سه دهه از ساخت وگسترش شهرهای جدید، نشان میدهد مهمترین علت خالی ماندن بیش از ۷۰درصد ظرف جمعیتی شهرهای جدید طی سالهای گذشته تاکنون، به «چالشهای سکونتی موجود در این شهرها» برمیگردد. این در حالی است که الگوی جهانی ساخت و توسعه شهرهای جدید نشان میدهد «یک شهر جدید کارآمد» شهری است که «حداقل ۵۰ درصد از ظرفیت جمعیتپذیری تعریف شده برای آن فعال بوده» و مورد سکونت خانوارها قرار گرفته باشد؛ همچنین برخورداری از شاخصههای مهمی همچون «سرزندگی»، «هویت اجتماعی» و «سکونت طبقات مختلف اجتماعی» از دیگر معیارهای کارآمدی یک شهر جدید در استانداردهای تعریف شده جهانی است. وضعیت موجود شهرهای جدید در ایران، اما نشان میدهد اگرچه طی سالهای گذشته تاکنون دیدگاههای کارشناسی بر ضرورت ایجاد این شاخصهها در شهرهای جدید و تلاش برای دستیابی به آنها تاکید داشته است. اما این شاخصها به ندرت در برخی شهرهای جدید قابل ملاحظه است؛ ایندرحالی است که عمده شهرهای جدید کشور هماکنون فاقد این شاخصها هستند.
بررسیها درباره فلسفه و اهداف شکلگیری شهرهای جدید در دهه ۶۰ نشان میدهد، شهرهای جدید در کشور در بدو طراحی و برنامهریزی برای ایجاد بر پایه همان اهدافی ایجاد شدند که شهرهای جدید موفق دنیا نیز برای تحقق همان اهداف شکل گرفتند. به این معنا که شهرهای جدید کشور با هدف «تامین مسکن برای رشد شتابان جمعیت شهری» و همچنین «تمرکززدایی از کلانشهرها و پاسخ به نیاز سرریز جمعیت شهرهای بزرگ»، طراحی و ساخته شدند؛ این دو هدف دقیقا مشابه همان اهدافی است که از سالهای قبل تاکنون مبنای تاسیس شهرهای جدید در دنیا قرار دارند. اکنون پس از گذشت چند دهه از آغاز احداث شهرهای جدید، مجددا بخشی از اهداف طرح جدید خانهسازی دولتی در شهرهای جدید متمرکز شده است. شهرهایی که در حال حاضر هنوز نتوانستهاند چالشهای گذشته ساکنان خود را در حوزههای مختلف اجتماعی و اقتصادی حل کنند. از این رو اکنون این سوال مطرح است که در وضعیت کنونی و بدون حل مشکلات این شهرها، آیا اجرای طرح جدید ساخت مسکن و اضافه کردن احتمالی بار جمعیتی جدید، مشکلات این شهرها را دو چندان نمیکند؟