تنگه سرنوشتساز
تعداد کمی از کارشناسان معتقدند تهران یا واشنگتن به افزایش تنشها یا درگیری نظامی تمایل دارند اما از زمانی که تعدادی نفتکش در نزدیکی بندر فجیره امارات مورد حمله قرار گرفت احتمال آنکه تنشها در روابط ایران و آمریکا به شکل تصادفی شدت یابد و کل منطقه را به خطر اندازد افزایش یافته است. اروپاییها و چند کشور دیگر از ایران و آمریکا خواستهاند از هرگونه درگیری اجتناب کنند. آنها نگران هستند که هرگونه شدت پیدا کردن تنشها به اختلال در تجارت انواع کالا به ویژه نفت از تنگه هرمز منجر شود. یک سوم نفت خام جهان که با نفتکش صادر میشود، از این منطقه عبور میکند و اختلال در عبور و مرور نفتکشها یک فاجعه برای اقتصاد جهان محسوب میشود، زیرا سبب افزایش شدید قیمتها خواهد شد و مشخص نیست این اختلال تا چه وقت طول خواهد کشید. روز جمعه ترامپ گفت اگر ایران تنگه هرمز را ببندد این انسداد خیلی طول نخواهد کشید اما واقعیت این است که هیچ کس نمیتواند بگوید تنشها در این آبراه مهم تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد. سناریوهای مختلفی درباره مدت بسته شدن تنگه هرمز و اثرات آن بر بازار نفت و اقتصاد جهان مطرح است. ایالات متحده قبلا یک دوره جنگ نفتکشها را در تنگه هرمز شاهد بوده است. در دوره هشت ساله جنگ عراق علیه ایران بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ دامنه تنشها برای مدتی به خلیجفارس کشیده شد و صدها کشتی این دو کشور و کشورهای دیگر هدف قرار گرفتند.
در آن دوره ابتدا نزاع دریایی ایران و عراق خیلی آرام آغاز شد، به این معنا که در سال ۱۹۸۱ عراق تهدید کرد تمام کشتیهایی که از سواحل ایران حرکت میکنند هدف قرار میدهد اما یک سال طول کشید تا نخستین نفتکش که یک نفتکش ترکیهای بود هدف حمله عراق قرار گیرد. ایران نیز پس از مدتی به اقدامات تلافیجویانه دست زد و در سال ۱۹۸۷ ایالات متحده وارد این معرکه شد یعنی کشتیهای کویت را اسکورت کرد تا هدف قرار نگیرند. در نهایت پس از آنکه ۳۵ نفر از نیروهای آمریکایی با حمله یک جنگنده عراقی کشته شدند درگیریها پایان یافت. اما شواهد تاریخی از آن دوره نشان میدهد شدیدترین تبعات ناخواسته تنشهای یاد شده در تنگه هرمز مدتها پیش از ورود آمریکا به معرکه رخ داده بود. در اوایل دهه ۱۹۸۰ جنگ نفتکشها به کاهش ۲۵ درصدی تجارت دریایی و رشد شدید قیمت نفت منجر شد. در واقع هرگونه احتمال اختلال عبور نفتکشها از تنگه هرمز به وحشت مصرفکنندگان منجر میشود. حتی اگر تنشها و اختلالها کوتاه مدت باشد. در این گونه مواقع واکنش اولیه بازار نفت و اقتصاد جهان شدید است، اما به تدریج از واکنشها کاسته میشود. یکی از پارادوکسهای جنگ نفتکشها بین ایران و عراق این بود که هرچه تعداد کشتیهای هدف قرار گرفته شده بیشتر میشد واکنش اقتصاد جهان محدود تر میشد. اوایل دهه ۱۹۸۰ پس از شوک اولیه، تجارت به تدریج به حالت طبیعی بازگشت و در عمل جنگ نفتکشها نتوانست عبور و مرور بیش از ۲ درصد کشتیها را مختل کند.
یکی از علل این امر آن بود که دیگر کشورها بر تولید نفت خود افزودند تا تاثیر انقلاب ایران بر بازار نفت را خنثی کنند اما دلیل دیگر آرامش نسبی بازار جهانی نفت در اواخر درگیریها این بود که مشخص شد نفتکشها به راحتی غرق نمیشوند. روی کاغذ تعداد نفتکشهای مورد حمله واقع شده در سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۷ به اندازهای بالا بود که بتواند اختلالهای جدی در عرضه نفت در جهان پدید آورد، اما بعدها محققان با مشاهده واقعیتها به این نتیجه رسیدند که حملهها تنها به کمتر از یک چهارم نفتکشها صدمات جدی وارد کرده یا موجب غرق شدن آنها شده است. اما در آن دوران غیر از نفتکشها، کشتیهای تجاری نیز هدف قرار میگرفتند و صدها نفر از خدمه کشتیها تحت تاثیر این حملات کشته شدند.
جنگ عراق علیه ایران در دهه ۱۹۸۰ به روشنی پیچیدگی ارتباطهای تجاری و واقعیتهای ژئوپلیتیک منطقه خاورمیانه به ویژه تنگه هرمز را نشان داد. اما با آنکه جنگ نفتکشها در آن سالها زیانهای هنگفتی برای اقتصاد جهان داشت اما مقایسه آن تنشها و درگیریها با درگیریهای احتمالی بین ایران و آمریکا در آینده نزدیک، درست نیست. جنگ نفتکشها در دهه ۱۹۸۰ ادامه جنگ دو کشور یعنی عراق و ایران بود، اما تنشهای کنونی در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان میتواند کل منطقه خاورمیانه را به آتش بکشد و نیز باید به این واقعیت توجه شود که سیستمهای تسلیحاتی کنونی بسیار مخرب تر و دقیق تر هستند. و نکته بسیار مهم این است که ایران در حال حاضر تواناییهای نظامی بسیار بالاتری نسبت به آن دوران دارد. در واقع تواناییهای نظامی ایران در حال حاضر قابل مقایسه با آن دوران نیست. ایران اکنون میتواند اهدافی را در مناطقی بسیار دورتر از خاک خود هدف قرار دهد و در مقابل، دولت ایالات متحده تمایلی به آغاز یک جنگ جدید در خاورمیانه ندارد.
جنگ نفتکشها در دهه ۱۹۸۰ ابعادی بسیار محدودتر از جنگ احتمالی آینده بین ایران و آمریکا خواهد داشت. در حال حاضر نگرانی درباره شروع درگیری نظامی بین ایران و آمریکا بسیار زیاد است، زیرا اهداف آمریکایی در تیررس ایران و گروههای مورد حمایت ایران در منطقه قرار دارند. در واقع از ماه گذشته میلادی احتمال درگیریها بیشتر شده و ایران یا گروههای یادشده میتوانند انواع کشتیهای حاضر در آبهای خلیج فارس و دریای عمان، دریای سرخ و باب المندب را هدف قرار دهند. ایران بارها تهدید کرده در صورت لزوم تنگه هرمز را خواهد بست. میزان بالای نفتی که از این تنگه عبور میکند، اهمیت فوقالعادهای به آن داده و یک نکته مهم که همه باید به آن توجه کنند این است که ایران میتواند مینهایی در سراسر تنگه هرمز قرار دهد و پاک کردن آنها در شرایط عادی ماهها طول میکشد. متخصصان میگویند اگر ایران مجبور شود تنگه هرمز را ببندد عرضه نفت به بازارهای جهان ناگهان حدود ۲۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد و لازم است به این واقعیت اشاره کنیم که حتی جبران کاهش چند صد هزار بشکهای عرضه نفت ایران به جهان آسان نبوده است چه رسد به کاهش چند میلیون بشکهای عرضه آن هم برای مدتی طولانی.
ایران در سالهای ۲۰۱۱، ۲۰۱۲، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ تهدید کرده تنگه هرمز را خواهد بست. برخی از این تهدیدها جنبه شعاری داشته، اما اگر ایران چارهای جز این کار نداشته باشد به این تهدید عمل خواهد کرد. تنگه هرمز برای ایران، آمریکا و کل جهان اهمیت بالایی دارد و موضوع نگرانکننده این است که تنشهای کنونی میتواند خیلی سریع شدت یابد و به درگیری منجر شود. نه ایران و نه آمریکا مایل نیستند چنین شود، زیرا تبعات آن برای هر دو کشور و جهان بسیار بزرگ خواهد بود. به نظر میرسد دو طرف در حال آزمودن وضعیت حاکم بر منطقه هستند و هیچیک نمیداند در آینده چه روی خواهد داد.
ارسال نظر