سناریوهای ارزی در بازار
مهمترین متغیرهای موثر بر سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، قیمت جهانی کامودیتی ها(اعم از محصولات پتروشیمی و فلزی و نفت) و نرخ ارز است. چرا که بخش اصلی وزن شاخص بورس تهران را شرکتهایی تشکیل میدهند که یا عمده محصولاتشان صادراتی است(پتروشیمی ها) یا نرخ محصولاتشان در داخل بر اساس نرخ ارز و قیمتهای جهانی تعیین میشود (فلزات اساسی).
در این راستا شاخص بورس تهران در اثر افزایش نرخ ارز و ثبات نسبی قیمت جهانی کامودیتیها شش ماه اول سال ۹۷ را با عملکرد خیرهکنندهای پشت سر گذاشت. به این ترتیب بورس توانست بالغ بر ۱۰۰ درصد بازدهی را در ۶ ماه نخست سال کسب کند. در نهایت شاخص کل بورس تا سقف ۱۹۵ هزار واحدی نیز صعود کرد.
در این راستا از دید بنیادی میتوان گفت که رشد شاخص تا محدوده کنونی بر اساس سودآوری شرکتها توسط عوامل بازار با نرخ دلار حوالی ۸ هزار تومان تخمین زده شده است. این در حالی است که نرخ دلار در سامانه نیما حوالی ۹ هزار تومان برای سال ۹۷ است و میتوان انتظار رشد این نرخ برای سال ۹۸ را داشت. هرچند عملکرد سامانه ارزی نیما بهخاطر سقف قیمتی که دولت برای نرخ ارز در این سامانه تعریف کرده، چندان موفقیت آمیز نبوده است. به این ترتیب انتظار میرود که در ماههای آتی و برای تشویق صادرکنندگان به عرضه بیشتر ارز در این سامانه،نرخ ارز معاملاتی در سامانه نیما کمی رشد داشته باشد.
از سوی دیگر از آنجا که سهام اکثر شرکتهای بزرگ و موثر بر شاخص بورس تهران بر اساس نرخ دلار ۸ هزار تومانی معامله میشود، رشد شاخص بورس تهران تا حوالی ۲۰۰ هزار واحد کاملا منطبق بر چشمانداز سودآوری مناسب شرکتها بوده و میتوان با افزایش نرخ دلار در سامانه نیما انتظار رشد بیشتری را برای شاخص متصور بود. بر این اساس به نظر میرسد اگر نرخ دلار در سامانه نیما در نیمه دوم سال به سمت ۱۰ هزار تومان حرکت کند، میتوان انتظار داشت شاخص بورس تهران تا حوالی ۲۴۰ هزار واحد رشد کند. در این راستا پیشبینیهای موسسات معتبر جهانی نیز حکایت از ثبات یا افزایش قیمت کامودیتیها دارد. بنابراین در افق قابل بررسی ریسک چندانی از این ناحیه بر بازار سهام تحمیل نخواهد شد.
در بعد دیگر نقش تحریمها بر بازارهای سرمایهگذاری قرار دارد؛ در این راستا اثر تحریمها بر شاخص بورس را میتوان در افزایش هزینه حملونقل و نیز کاهش مقداری فروش بهخصوص در محصولاتی مثل متانول و الپیجی جستوجو کرد. هرچند پیامد تحریمها بر سودآوری شرکتها غیرقابل انکار است اما برآیند پیامدهای تحریمها و اثرات مثبت افزایش نرخ ارز و قیمت محصولات، بر سودآوری شرکتها مثبت است.
افزون بر این نرخ دلار نیز میتواند از دیگر عوامل تاثیرگذار بر بازار سهام باشد؛ هرچند نرخ فروش محصولات صادراتی و بورس کالا در اغلب شرکتهای بورسی بر اساس نرخ دلار سامانه نیما تعیین میشود، اما نیم نگاه سهامداران به نرخ ارز در بازار غیررسمی است. چرا که در صورت افزایش قیمتهای ارز در بازار غیر رسمی و حتی ثبات آن، میتوان به افزایش نرخ ارز در سامانه نیما هم امیدوارتر بود. از این رو اقدام بانک مرکزی برای دخالت در بازار غیررسمی و کاهش شدید نرخ غیررسمی ارز در یک روز و وعدههای مسوولان برای اقدامات بیشتر در جهت کاهش نرخ ارز، تاثیر منفی بر بورس داشت. تاثیر این موضوع در روزهای اخیر و با ریزش نماگر بورس قابل مشاهده است. هرچند به نظر میرسد با توجه به افزایش بیش از ۱۰۰درصدی بازدهی بازار سهام و همچنین افزایش ۷۵درصدی قیمت مسکن طی یکسال، کاهش نرخ ارز به اعدادی کمتر از نرخ دلار ۱۰ هزار تومان میتواند مجدد خروج سرمایه را افزایش دهد، چرا که اشخاصی که در زمستان ۹۶ و در التهابات ارزی نتوانستند سرمایه خود را با دلار ۵ هزار تومانی از ایران خارج کنند و در حال حاضر با دو برابر شدن قیمت داراییهایشان بهراحتی این کار را در نرخ ۱۰ هزار تومانی دلار انجام میدهند. از این رو بهنظر میرسد تمایلی برای کاهش نرخ غیررسمی ارز به اعدادی کمتر از ۱۰ هزار تومان برای هر دلار آمریکا وجود نداشته باشد. بنابراین در مجموع با توجه به موارد مطرحشده به نظر میرسد با تحولات اقتصادی و سیاسی اخیر و افق پیش رو نمیتوان کاهشی برای نرخ ارز در سامانه نیما متصور بود و فقط میتوان منتظر افزایش این نرخ در جهت تشویق هر چه بیشتر صادرکنندگان برای ورود ارز به کشور بود. در نتیجه انتظار داریم در ۶ ماه دوم سال ۹۷ نیز شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران همچنان روندی مثبت داشته باشد. هر چند شدت این رشد عمدتا به افزایش نرخ ارز در سامانه نیما بستگی دارد.
ارسال نظر