ایمنسازی در برابر تحریمها
یکی از مشکلات امروز اقتصاد ایران نااطمینانی از قطع یا وصل بودن ارتباط اقتصاد ایران با سرمایهگذاری جهانی است. عمده اقتصاد ایران از ناحیه تغییر ناگهانی چشماندازها و مبهم بودن آینده ضرر میبیند. نااطمینانی حاکم بر کل اقتصاد ایران امروز گریبان صنعت نفت و گاز را نیز میفشارد. اما چاره چیست؟ از منظرهای فراوانی اقتصاد ایران را میتوان در صنعت نفت و گاز دارای مزیت دانست. جدای از این مساله باید به قید وارد شده از بیرون تحریمها نیز نگاه کرد.
ضرورت امر در شرایط فعلی تکیه و توجه به توان داخلی را ایجاب میکند. این سخن در بدو امر برخلاف منطق بازار بهنظر میرسد اما با توجه به شرایط اقتصاد ما اجتنابناپذیر است. اتخاذ رویکرد برد- برد در حالی که حریف رویکرد برد- باخت را اتخاذ میکند، نتیجهای جز شکست برای ما ندارد. البته یک نکته را باید در نظر داشت که وقتی صحبت از افزایش توان داخلی میکنیم باید یک برنامه بلندمدت را در نظر داشت. نه اینکه مانند قضیه برجام تا تنشهای سیاسی با مراکز سرمایهگذاری جهانی کاهش یافت درهای اقتصاد را بدون محدودیت به روی آنها بگشاییم و وقتی اقتصاد متناسب با رژیم کمتنش به تخصیص منابع پرداخت خود را در موقعیت آسیبپذیر قرار داده تا با تلنگری دچار شوک تخصیصی شویم. توجه به توان داخلی باید بلندمدت و بدون در نظر داشت اوضاع سیاست خارجی باشد. در قرارداد توتال که در نهایت هم اجرایی نشد بسیاری از کارهایی که خود هم میتوانستیم انجام دهیم را به خارجیها سپردیم.
از این منظر یکی از سیاستهای ضروری را میتوان توجه و سرمایهگذاری ویژه در توسعه و تحقیقات در صنعت نفت و گاز در نظر گرفت. واقعیت این است که ما در صنعت نفت و گاز با وجود مزیتهای گوناگون و وفور منابع هنوز بسیار مبتدیانه عمل میکنیم. تکنولوژی و سطح پالایش ابتدایی است و بسیاری از فرآوردهها را همچنان وارد میکنیم. همچنین در مساله اکتشاف، حفر چاه و استخراج نیز بهطور معناداری از رقبای سرمایهداری عقب هستیم. باید پذیرفت زمانی میتوانیم بدون همکاری شرکتهای بینالمللی در بازار کارتلی نفت حرف بیشتری برای گفتن داشته باشیم که توانایی عرضه نفت بیشتر را بهطور مستقل به دست آورده باشیم. بهخاطر همین مساله سرمایهگذاری علمی و حرفهای در زمینه صنایع پاییندستی نفت و گاز از اهمیت زیادی برخوردار است. افزایش هزینههای توسعه و تحقیقات بیان دیگری از خرج کرد پول نفت در حوزه نفت نیز است. البته نباید وقتی سخن از افزایش اعتبارها در حوزهای میشود، طبق روال معمول به فکر پمپاژ بیحساب و کتاب پول به ادارهها و نهادهای مربوطه بود بلکه نحوه مدیریت اعتبارها و اجرای طرحها خود فاکتور بسیار تعیینکنندهای است. خرجکرد پول نفت در حوزه نفت علاوه بر پاسخگویی به نیاز روزافزون این صنعت به سرمایهگذاری، دارای اثر جانبی دیگری نیز است و آن پاسخگویی به یکی از خواستههای همیشگی دلسوزان مبنی بر عدم ورود پول نفت به اقتصاد است.
پدیدهای که منجر به رشد فزاینده نقدینگی شده که خود این معضل نیز امروز به یکی از ریشههای اکثر مشکلات عمده اقتصاد ما بدل شده است. توجه به مساله گاز نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. ایران با توجه به تجربه بازار نفت میتواند بازیگر بسیار ماهرتری در آینده صنعت گاز باشد. واقعیت این است که ذخایر زیرزمینی تنها عامل تعیینکننده قدرت بازاری یک کشور نیستند بلکه توانایی عرضه به بازار که از خلال قید و بندهای تکنولوژیک و بازاریابی و سیاسی میگذرد نیز در این میان اهمیت دارد. به دلیل همین مساله است که امروز ایران با وجود داشتن بیشترین ذخایر گازی جهان در بازار بینالمللی گاز و محصولات گازپایه سهمی حدود یک درصد دارد! درست است که در زمینه برداشت گاز از پارس جنوبی امروز بهطور عددی به قطر نزدیک شدهایم، اما واقعیت جنبههای دیگری نیز دارد.
اولا قطر سالها پیش از ما اقدام به برداشتهای کلان خود از پارس جنوبی کرد و ما هنوز نتوانستهایم این عقبافتادگی چند ساله را جبران کنیم. در ثانی فراموش نکنیم که قطر سکوهای استخراجی خود را در منتهیالیه شمالی قسمت خود تا جای ممکن نزدیک به قسمت ایران دایر کرده و لولههای افقی خود را از زیر زمین کیلومترها وارد خاک ایران کرده و عملا تا اینجای کار از گاز ایران برداشت کرده است. آنچه ما را حقیقتا با قطر برابر خواهد کرد افزایش توان ما در زمینه حفاری افقی و برابری با قطر برای برداشت از منابع طرف مقابل است.
اما آیا در کنار توجه روز افزون به توسعه و تحقیقات نباید به فکر راهحلهای موازی بود؟ برای غلبه بر فشارهای بیسابقه نیازمند راهحلهای بیسابقه نیز هستیم و در این شرایط باید به نقاط ضعف سرمایهداری هم توجه داشته و سعی در استفاده از آن به نفع خود داشته باشیم. یک اقدام بسیار موثر در این زمینه، ایجاد یک منطقه یا سری مناطق کاملا بدون بوروکراسی و مالیات در نزدیکی میادین و تاسیسات نفتی جنوب کشور است.
به تعبیر دیگر ایجاد یک بهشت مالیاتی! آنچه در زمان برجام نیز بر بسیاری از دستاندرکاران اقتصادی اثبات شد این بود که مانع اصلی سرمایهگذاری خارجی در داخل است. در شرایطی که فشار روزافزونی در خصوص عدم ورود سرمایه به ایران وارد میشود این طرح میتواند تمام روندها را معکوس کرده و از ناحیه ایجاد شغل و پیشرفت در ایران نیز صفحه بازی را عوض کند. البته باید در زمینه حفظ اطلاعات و اسرار کاری سرمایهگذاران خارجی (یا احیانا داخلی) نیز اهتمام لازم را برای مصونیت از تحریمهای یکجانبه آمریکا ورزید.
ارسال نظر