مشخص است اکثر انجمن و اتحادیه‌های صنفی در ایران فعالیت و تمرکز آنها در یک موضوع خاص صنفی و کسب و کار است. ما اتحادیه آرایشگران مردانه، پارچه‌فروشان، چاپخانه‌داران، خواربارفروشان، قالیشویان، مشاورین املاک، نانوایان و صدها اتحادیه دیگر داریم که وجه‌مشترک اعضای آنها فعالیت در یک کسب و کار با موضوع خاص است. در بخش فناوری اطلاعات و رایانه نیز در طول سال‌ها چندین انجمن و اتحادیه صنفی شکل گرفته که در مواردی با یکدیگر تلفیق و اتحادیه‌ فراگیرتری را شکل داده‌اند. مدتی است در رسانه‌ها خبرهایی از نام یک انجمن صنفی جدید می‌بینیم با نام «انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی» که البته در نگاه اول شاید چندان هم عجیب به‌نظر نرسد و تصور می‌رود که شامل اعضایی است که کسب و کارهای مرتبط با اینترنت دارند اما در واقع نگاهی به ماهیت کسب و کار اعضای این انجمن نشان می‌دهد که شاید برای اولین‌بار نه موضوع کسب و کار که بستر و ابزار مشترک جوهره شکل‌گیری انجمن است.

برای درک ساده‌تر می‌توان فرض کرد که همه آژانس‌های تاکسی‌تلفنی، رستوران‌ها و آشپزخانه‌هایی که به‌صورت تلفنی سفارش می‌گیرند، شرکتی که به‌صورت تلفنی نظافتچی یا پرستار به دفتر یا خانه مردم ارسال می‌کند، افرادی که به‌صورت تلفنی سفارش بیمه جدید یا تمدید بیمه را انجام می‌دهند و خلاصه هرکسی با هر کسب و کاری که فقط تلفنی آن را انجام می‌دهد یک انجمن صنفی به نام «انجمن صنفی کسب و کارهای تلفنی» تشکیل دهند و برای خود مجوز صادر کنند و خود را خارج از نظارت و کنترل اتحادیه‌های صنفی مرتبط با شغل خود بدانند. تصور کنید واحد صنفی خاصی بگوید چون من ارزهای خارجی یا طلا را به‌صورت تلفنی خرید و فروش و از طریق پیک تحول می‌دهم، لازم نیست عضو یا تحت نظارت اتحادیه صرافان یا طلا و جواهر شوم و فقط عضو اتحادیه کسب و کارهای تلفنی هستم! یا فردی که سفارش دارو از طریق تلفن می‌گیرد بگوید نباید تحت‌نظارت انجمن داروخانه‌داران یا داروسازان باشد.

به راستی عجیب است ما یک انجمن صنفی داریم که چند عضو آن سهم قابل‌توجهی از درخواست کرایه تاکسی و خودروهای مسافرکش را دارند و چند عضو دیگر آن سهمی در فروش تجهیزات الکترونیک یا لباس یا اعضای دیگری سهمی در تبلیغات دارند و اینها با چنین اختلاف قابل‌توجهی در موضوع فعالیت در یک انجمن صنفی گرد هم آمده‌اند و رگولاتوری هر اتحادیه صنفی دیگر را که دقیقا با موضوع فعالیت آنها و شامل اکثر فعالان در آن حوزه فعالیت است (و حتی گاهی نظارت و مجوزهای دولتی) را رد می‌کنند. اگر به‌راستی چنین چیزی امکان‌پذیر است چرا کار را سخت کرده‌ایم، می‌توان همه اتحادیه صنفی را منحل و مثلا یک اتحادیه برای همه فروشگاه‌داران کشور! و یک اتحادیه هم برای همه شرکت‌ها و دفترداران! و یک اتحادیه صنفی هم برای همه کسب و کارهای مخابراتی (اینترنتی یا تلفنی) داشت.

البته شاید استدلالی مطرح شود که این کسب و کارها عموما نقش واسطه را داشته و فعالیتی در یک صنف خاص نمی‌کنند اما نگاهی به فهرست اعضای این انجمن نشان می‌دهد بسیاری از آنها به‌عنوان یک فروشگاه فعالیت می‌کنند و واقعا فرق چندانی مثلا با یک فروشگاه موبایل در سطح شهر ندارند و همچنین بخش دیگری به‌راستی به واحدهای سنتی شباهت دارند و به‌طور مثال یک آژانس تاکسی‌تلفنی هم از خود خودرو و تاکسی ندارد و صرفا واسطه‌ای بین راننده و صاحب ماشین با مسافر است و اینکه حال به‌جای تلفن یک اپ موبایل جایگزین شود، در ماهیت فعالیت اشاره شده تفاوتی ایجاد نمی‌کند. همچنین اینگونه استدلال‌ها در بقیه موارد مسموع نیست و مثلا شما همان انتظاری را از خرید موبایل یا وسایل (از بابت گارانتی یا پشتیبانی) دارید که هنگام خرید از مغازه دارید و تنها فرض کنید که فروشنده اینترنتی به شما بگوید آن قضیه گارانتی برای فروشندگان سنتی است و ما لازم نیست آن را رعایت کنیم!

اگرچه اتحادیه‌های صنفی سنتی هنوز با درک و انطباق با شکل نوین کسب و کار فاصله دارند اما به‌نظر نمی‌رسد که دور زدن آنها راهکار مناسبی باشد. حقیقتا منطقی‌تر آن است که فعالان سنتی و نوین با یک موضوع فعالیت یا بازار و مخاطب کنار یکدیگر بنشینند تا اعضای انجمنی که نه در بازار و نه در موضوع فعالیت و مخاطب با عضو کناری خود هیچ شباهتی ندارند. حتی در دید کلی نیز چنین انجمنی نمی‌تواند و در واقع صلاحیت رگلاتوری ندارد و چگونه می‌توان از انجمنی که اعضای هیات‌مدیره‌اش حتی یک روز تجربه کار در بازار حمل و نقل کشور، فعالیت‌های گردشکری، بازار انتشارات، بازار محصولات آرایشی و بهداشتی، زیورآلات، کیف و کفش، دامپزشکی و... را ندارند، می‌توانند نماینده قابل اعتماد و اعتنایی درباره قضاوت در مورد همه‌ این بازارها و کسب‌و‌کارها باشند؟!