خرمشهر در سفرنامهها
در زمان هخامنشیان در ۱۸کیلومتری شمال غرب خرمشهر و در محل فعلی قریه تمار شهری به نام بارما ساخته شد که ظاهرا در زمان داریوش بسیار آباد بوده است. این شهر در زمان حمله اسکندر تخریب میشود و پس از آبادی مجدد با نام بیان به حیات خود ادامه میدهد. در زمان ورود اسلام، شهر بیان شهری آباد بود و تا نیمه قرن سوم هجری به حیات خود ادامه داد؛ اما بهدلیل جنگهایی که در آن زمان رخ داده است، ویران میشود و از آن پس تا قرن هفتم هجری در کتابهای تاریخی نامی از آن برده نشده است.
در قرن هفتم هجری، در قسمت جنوبی خرمشهر کنونی بندر کوچکی به نام محرزی ساخته میشود که تا قرن سیزدهم هجری و آغاز حیات جدید خرمشهر وجود داشته است. حیات نوین شهر خرمشهر از قرن سیزدهم هجری قمری و با نام محمره آغاز شد. محمره به معنای شهر سرخ است و به دلیل اینکه در بیشتر روزهای سال بر اثر جزر و مد دریا، قسمت عظیمی از سواحل شهر به رنگ قرمز میگرایید، این شهر به این نام مشهور شده بود. در زمان محمدشاه قاجار شهر محمره برای ساخت بندر انتخاب میشود و رونقی تازه پیدا میکند. در زمان ناصرالدین شاه و طی پیمان ارزنهالروم دوم حاکمیت دولت ایران به این شهر تثبیت میشود و در سال۱۳۱۴ خورشیدی با تصویب هیات وزیران به خرمشهر تغییر نام مییابد.
روایت نجمالدوله از فروش خرمشهر
نجمالدوله، ریاضیدان، منجم و نویسنده برجسته عصر قاجار است. وی در سال۱۳۰۶ هجری قمری به دستور ناصرالدینشاه برای ساخت سد اهواز به خوزستان سفر کرد. نجمالدوله از فرصتی که برای مشاهده وضعیت زندگی مردم این نواحی پیش آمده بود، بهره برد و سفرنامه ارزشمندی از خود برجای گذاشت. وی در بخشی از این سفرنامه زیرعنوان در معرض فروش گذاردن سرزمین ایران با اشاره به قصد فروش خرمشهر به ثمن بخس مینویسد: «...ملک محمره را شنیدم از جناب نظامالسلطنه که دولت میخواستند به مبلغ یکصد هزار تومان بفروشند به حاجی آقا محمد معین، نصف نقد و نصف نسیه! این ملک را نظر به اینکه مفتاح ایران است، نمیتوان قیمتی معین کرد و با صرفنظر از این نکته اقلا ۱۰کرور (۲۵) قیمت دارد.»
خرمشهر از نگاه مستوفی
عبدالله مستوفی، از دولتمردان عصر قاجار و اوایل پهلوی نیز در گزارش سفر به جنوب و جنوب غربی ایران درباره وضعیت این شهر مینویسد: «شهر خرمشهر که در ساحل یمین کارون واقع شده جز یک قسمت کناره آنکه سابقا شرکت نفت در آنجا بناهایی ساخته و خانههای نسبتا آبرومندی هم دنباله آن ساخته شده و سد کنار رود نیز بهوسیله شهرداری ساخته شده و میشود و نسبتا صورت ظاهر آن بد نیست، داخل آن بسیار کثیف است. نهرهایی که از شط جدا کرده و به داخل شهر بردهاند در موقع مد آب در گودالها جمع شده، موجب مرض مالاریا میگردد... باید از محل درآمد شهرداری آنجا به مرور این معایب مرتفع شود، به فرماندار دستورات لازم در این زمینه دادهام که این نهرها را بهوسیله سدهایی که در طرفین میسازند، طوری جمعآوری کنند که در جزر و مد آب راکدی در محلهای مختلف شهر نماند و تاحدی هم این کار را شروع کردهاند.»
کسروی و تاریخچه خرمشهر
احمد کسروی در کتاب «تاریخ پانصدساله خوزستان» درباره این شهر مینویسد: «نخستینبار که ما به نام محمره برمیخوریم، در تاریخچه کعب است که در حوادث زمان شیخ غیث نام آن را کوت المحمره میبرد و از اینجا پیداست که دژی بوده و گروهی از کعبیان در آن نشیمن داشتهاند. سپس هم میجر کینیرا آن را از دیههای خوزستان میشمارد. پس از آن دیری نیز آن را شهری مییابیم که سرپرست آن حاجی یوسف پسر حاجمراد[بوده است] او نیای شیخ خزعل خان است.»
نگاهی به میراث فرهنگی خرمشهر
قصر فیلیه یکی از ساختمانهای تاریخی خرمشهر است. این ساختمان ۹۲سال پیش توسط شیخ خزعل، حاکم وقت خوزستان در دوره قاجاریه و شیخ عشایر عرب بنیکعب ساخته شد و از جمله ساختمانهای باشکوه دوران خود و شاهد حوادث زیادی بوده است. نکته قابل تامل درباره این بنا این است که هشت سال جنگ بیامان نتوانسته بود آن را نابود و تخریب کند؛ اما در سالهای اخیر تخریب شد. ساختمان هلال احمر خرمشهر، دیگر اثر تاریخی خرمشهر است. این ساختمان را شرکت نفت انگلیس در ساحل کارون این شهر، در مجاورت چند بنا که مربوط به شیخ خزعل بود، در فضای محوطهای مشرف به رودخانه توسط مهندسان خود طراحی و به صورت دو بلوک ساختمانی مشابه یکدیگر در دو طبقه احداث کرد و در اختیار شیخ خزعل قرار داد. این بنا برای پذیرایی از میهمانان عالیرتبه و بعدها به عنوان فرمانداری و مدتی هم انبار تدارکات و در نهایت بهعنوان ساختمان هلال احمر مورد استفاده قرار گرفت.