محاسبه مالیات بر پایه کارتخوان درست یا غلط؟
بررسیها نشان میدهد هرچند در سالهای اخیر میزان تحقق درآمدهای مالیاتی مطلوب بوده است اما رقم منابع درآمدی از محل مالیات همچنان فاصله قابلتوجهی با ظرفیت بالقوه مالیاتی دارد. ظرفیت بالقوه مالیاتی، به حداکثر میزان مالیاتی اطلاق میشود که باید در یک دوره مشخص تحت قوانین و مقررات مشخص وصول شود که به دو دسته «مالیات وصولشده» و «مالیات وصولنشده یا شکاف مالیاتی» تفکیک میشود. فرار مالیاتی یا همان شکاف مالیاتی گسترده در اقتصاد ایران بیش از هر عامل دیگری ناشی از رونق اقتصاد زیرزمینی است. در واقع از آنجایی که اطلاعات مربوط به اقتصاد زیرزمینی کشور ثبت نمیشود، عملا امکان دریافت مالیات با روشهای سنتی وجود ندارد. گزارش پژوهشکده مالیاتی کشور حجم اقتصاد غیررسمی ایران را معادل ۲۵درصد تولید ناخالص داخلی عنوان کرده است، البته این نرخ در سالیان دور ۱۸درصد بوده و تحتتاثیر تحریمهای غرب و عدم شفافیت بخشهای اقتصادی، رشد داشته است.
به طور مثال، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اخیرا میزان قاچاق کالا را بیش از ۱۷میلیارد دلار اعلام کرده است، از همین رو میتوان ادعا کرد که حداقل در حوزه قاچاق، بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان گردش مالی مربوط به کالاهای قاچاق است که طبیعتا از سوی عاملان آن بههیچوجه اظهار نمیشود؛ بنابراین با روشهای سنتی امکان مالیاتستانی از آن وجود ندارد. هرچند راهکار اصلی و مؤثر مقابله با قاچاق کالا «افزایش تعامل میان دستگاهها» و «تکمیل سامانههای نظارتی رصد جریان کالا» بهمنظور ایجاد زیرساختهای لازم برای تفکیک کالای قاچاق از کالای اصیل است، اما از سوی دیگر، تغییر شیوه مالیاتستانی از یک نظام سنتی به یک نظام هوشمند و دادهمحور نیز سبب افزایش شفافیت در این حوزه خواهد شد. در چنین شرایطی ضمن کاهش فرار مالیاتی، هزینه تامین کالای قاچاق نیز افزایش مییابد.
این در حالی است که از سالهای گذشته تاکنون ذینفعان کالای قاچاق زیر سایه عدم پرداخت مالیات و حقوق دولتی در یک نبرد نابرابر با تولیدکنندگان بخش قابلتوجهی از بازار را به تسخیر خود درآوردهاند. از سوی دیگر در ایران برخی از افراد با وجود اینکه در نظام مالیاتی کشور دارای پرونده هستند به سبب «کتمان درآمد»، «ارائه اطلاعات غلط» و «بهرهگیری از حسابهای اجارهای» از پرداخت مالیات فرار میکنند که این امر تحتتاثیر شیوه سنتی اخذ مالیات بوده است و مانند اقتصاد زیرزمینی به عوامل خارج از سیستم مالیاتی مربوط نیست. از منظر کارشناسان اقتصادی، «قوانین نامناسب در حوزههای کار، تامین اجتماعی و شهرداریها»، «فضای نامناسب کسبوکار»، «محدودیت واردات و صادرات»، «فساد در سیستم اداری» و «خوداشتغالی» از مهمترین عوامل فرار مالیاتی شناخته میشوند؛ از همین رو، بهبود فضای کسبوکار، شناسایی و ثبتنام فعالان بخش غیررسمی از طریق تقویت واحدیابی مالیاتی، تسهیل تبادل خودکار اطلاعات با دستگاهها، راهکارهای اصلی کاهش حجم اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی عنوان شده است.
براساس قانون پایانههای فروشگاهی، کلیه دستگاههای pos باید دارای یک پرونده مالیاتی باشند، البته دستگاههای pos خیریهها و هیاتهای مذهبی نیز باید به صورت دقیق شناسایی و از سایر دستگاهها جدا شوند. همچنین کلیه افرادی که دارای پرونده مالیاتی بوده باید حساب شخصی و تجاری خود را تفکیک و حساب تجاری خود را به سازمان امور مالیاتی معرفی کنند. از سوی دیگر مقررات مبارزه با پولشویی نیز با توجه به وضعیت اشتغال افراد، محدوده میزان تراکنش مشخصی برای حسابهای شخصی در نظر گرفته است که بهنوعی این مقررات نیز اقدامی تکمیلکننده برای هدفمندتر شدن تور مالیاتی محسوب میشود. به بیان دقیقتر از آنجا که تمامی افرادی که دارای فعالیتهای اقتصادی هستند، شماره حساب تجاری خود را به سازمان امور مالیاتی معرفی کردهاند، سازمان امور مالیاتی قادر است با رصد تراکنش و دستگاه pos بهصورت کاملا شفاف و دقیق مالیات را وصول نماید و اظهارنظر مسوولان سازمان امور مالیاتی و کارشناسان نیز بیانگر آن است که در صورت اجرای دقیق مواد این قانون، درآمدهای مالیاتی کشور ۳ تا ۵ برابر خواهد شد. نکته جالبتوجه در خصوص اجرای قانون پایانههای فروشگاهی به بحث ممیزان مربوط بوده است؛ به گونهای که با اجرای این قانون بسیاری از اظهارنامهها بدون دخالت ممیز و صرف زمان و هزینه برای سازمان امور مالیاتی رسیدگی میشود و مؤدی مانند شیوه سنتی درگیر مسائل با ممیز نخواهد بود.
محاسبه مالیات براساس کارتخوان، درست یا غلط
بنا بر اظهارات مسوولان سازمان امور مالیاتی برای محاسبه مالیات مشاغل ۱۴۰۰، برای نخستینبار در کنار اظهارنامه مؤدیان، اطلاعات مربوط به فعالیت کارتخوانها و درگاههای بانکی نیز ملاک عمل قرار میگیرد که قاعدتا اقدام تحسینبرانگیزی در راستای هوشمندسازی نظام مالیاتی محسوب میشود. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که برای یک فعال اقتصادی خصوصا اصناف خرد، لازم است هزینههای مالیاتی در کنار سایر شرایط کسبوکار حتیالامکان پیشبینیپذیر باشد؛ در نتیجه سازمان امور مالیاتی باید تسهیلات و تخفیفاتی برای آنها در نظر بگیرد تا شرایط خود را بر اساس آن منطبق کنند. بهعبارتدیگر معمولا کسبه در گذشته مالیات خود را درصدی بالاتر از میزان پرداختی در سال گذشته در نظر میگرفتند اما هوشمندسازی اخذ مالیات و دسترسی سازمان امور مالیاتی به اطلاعات مربوط به گردش مالی کارتخوانها، ممکن است باعث شود مالیات بالاتری برای شخص در نظر گرفته شود و بدینترتیب محاسبات آنها را دچار اشکال کند.
همچنین سازمان امور مالیاتی باید این ملاحظه را برای اصناف در نظر بگیرد و با تدابیر خود مانع از شکلگیری رویکرد منفی نسبت به هوشمندسازی نظام مالیات شود. اتفاقی که هرچند میتوانست زودتر صورت گیرد اما در مالیات مشاغل ۱۴۰۰ انجام شد و تسهیلات و تخفیفات گستردهای برای مشاغل در نظر گرفته شد. سازمان امور مالیاتی با همکاری دولت، با اجرای مواد قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان نظیر صورتحساب الکترونیکی، تفکیک حساب تجاری از شخصی برای فعالان اقتصادی و … قادر خواهد بود رویه فعلی در خصوص دریافت نقدی یا واریز به حساب را کنترل کند.