بحران در مناطق نفت‌‌خیز کشتی ژاپنی حامل نفت تحریمی ایران در دولت دکتر مصدق

از نخستین سال‌های فعالیت کمپانی نفت انگلیس و ایران، مباحثی پیرامون عملکرد این شرکت در مقابل نیروی کار وجود داشت که در آن بر رعایت حقوق کارگران ایرانی در مقابل کارفرمایان کمپانی نفت تاکید شده بود؛ اما این‌‌گونه اعتراضات محدود و بدون نتیجه بود و سرانجام وضع معیشتی کارگران و خواسته‌های آنان به اعتصاباتی در مناطق نفت‌‌خیز منجر شد. نخستین حرکت‌‌ها و اعتصاب‌‌های کارگران صنعت نفت توسط کارگران هندی شرکت نفت در سال۱۲۹۹ شمسی و بعد از آن با همراهی کارگران ایرانی در سال۱۳۰۱شمسی رخ داد. افزایش حقوق از خواسته‌های اصلی اعتصاب‌‌گران بود که با بخشی از آن موافقت کردند و در ادامه به اخراج ۲ هزار نفر از کارگران هندی از شرکت نفت و از ایران انجامید.

با گسترش فعالیت‌‌های شرکت نفت و به تبع آن افزایش تعداد نیروی کار، تشکل‌‌های کارگری در مناطق نفت‌‌خیز شکل گرفتند و در ۱۳۰۸شمسی در اعتراض به شرایط اقتصادی، اعتصاب دیگری را سازمان‌دهی کردند که منجر به اخراج و حبس و تبعید محرکان این اعتصاب شد. با کنار رفتن رضاشاه در شهریور۱۳۲۰شمسی، مبارزات کارگری نیز شکل دیگری به خود گرفت. با تاسیس حزب توده، این حزب، رهبری جنبش‌های کارگری را در دست گرفت و خوزستان مقر شرکت نفت، به یکی از کانون‌های قدرت و نفوذ حزب توده تبدیل شد. با ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم حامیان جنبش‌های کارگری با این حزب، سرانجام یکی از بزرگ‌ترین اعتصابات کارگری نفت در تابستان۱۳۲۵شمسی شکل گرفت.  این اعتصاب از اردیبهشت۱۳۲۵ آغاز شد. همچنان که در آبادان تحرکات و اعتصاباتی در اعتراض به اخراج نماینده کارگران شاکی کارگاه تعمیر لکوموتیو صورت گرفت، در آغاجاری یکی از بزرگ‌ترین اعتصابات کارگران نفت شکل گرفت. تعداد این اعتصاب‌‌گران ۲ تا ۱۰هزار نفر ذکر شده است. در گزارش هیات اعزامی برای حل اختلافات کارگران با شرکت نفت، آنچه مورد اعتراض کارگران بود، این‌‌گونه آورده شده است:

۱- کمی دستمزد.

۲- نداشتن منزل برای سکونت یا بدی منزل.

۳- نداشتن آب به مقدار کافی.

۴- نداشتن روشنایی در بعضی منازل.

۵- نواقص بهداشت و کمی پزشک و قابله.

۶- تاخیر در تهیه وسایل نقلیه برای

استفاده از مرخصی.

۷- نواقص امور تربیتی و مدارس.

۸- عدم پرداخت دستمزد ایام تعطیل.

هیات اعزامی البته در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۵به اهواز وارد و در استانداری به بررسی موضوع پرداخته بود. هیات پس از بازدید از هفتکل و منصرف کردن کارگران آنجا از اعتصاب، در آغاجاری با نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران و نمایندگان کارگران و شورای متحده مرکزی (دکتر جودت، تربیت، آشوری و شکیب) وارد مذاکره شد.  این هیات کارگران را متقاعد کرد که از صبح چهارم خرداد ماه (پس از چهارده روز اعتصاب) مشغول کار شوند و ظرف دو روز ترتیب پرداخت مبلغی را که در مدت اعتصاب باید دریافت کنند، داده شود؛ ولی شرکت تقاضا داشت که دستمزد ایام اعتصاب به عنوان دیگری پرداخت شود تا این عمل سابقه نشود و نیز اظهار کردند در خوزستان اسامی عده‌ای به ادارات محلی داده شده است که کارگران را تحریک و آرامش خوزستان را مختل کرده و برای شرکت مزاحمت ایجاد کرده‌‌اند؛ آنها تقاضا داشتند دولت تصمیمی برای دور کردن این اشخاص از خوزستان اتخاذ کند. موافقت اولیه حاصل شد و برای دستمزد هم بنا شد منتظر ابلاغ آیین‌‌نامه قانون کار باشند.

در تیرماه سال۱۳۲۵ شمسی در خوزستان، دومین اعتصاب بزرگ سال که هم گسترده‌‌تر از اعتصاب آغاجاری بود و هم تبعات بیشتری داشت، رخ داد که منجر به درگیری بین کارگران و اتحادیه اعراب و کشته شدن ۴۶نفر و زخمی شدن ۱۷۰نفر شد.  ماجرای این اعتصاب از آنجا شروع شد که وقتی کارگران در اعتصاب یازدهم تیرماه خواهان مطالبات اقتصادی چون افزایش سالانه دستمزدها و نیز پرداخت دستمزد روزهای جمعه شدند، شرکت از آنها مهلت خواست تا برای پاسخ نهایی با لندن مذاکره کند و در این بین اتحادیه عشایر یا اتحادیه عرب که قبل از آن در خرمشهر فعالیت داشتند، تصمیم گرفته بودند که در آبادان نیز کلوپ خود را با جشن رسمی افتتاح کنند که این مراسم به درگیری با کارگران کشیده شد.  کارگران که از بامداد یکشنبه ۲۳تیرماه۱۳۲۵شمسی اعتصاب عمومی را آغاز کرده بودند، (در سرتاسر نواحی نفت‌‌خیز خوزستان چون آبادان، مسجدسلیمان، آغاجاری، دارخوین، کوت عبدالله، هفتکل و اهوا، بندر معشور (ماهشهر) و گچساران) درخواست‌‌های خود را چنین عنوان کردند:

۱- احضار مصباح فاطمی و تعیین یک  استاندار بی‌‌طرف.

۲- خلع سلاح عشایر جنوب.

۳- عدم دخالت شرکت نفت در امور سیاسی و داخلی ایران.

۴- پرداخت حقوق جمعه‌ها به کارگران.

۵- جلوگیری از تضییقات نظامی که در سوسنگرد، دارخوین و بندر معشور دیده می‌شد.

شورش‌‌ها تا صبح روز بعد که هیاتی اضطراری از تهران به فرودگاه آبادان وارد شد، ادامه یافت. این هیات شامل مظفر فیروز از حزب دموکرات، رادمنش از حزب توده و جودت از شورای متحده بود. پس از شش ساعت بحث و گفت‌وگو با شرکت نفت، استاندار و اتحادیه‌های حزب توده، هیات اعزامی مصالحه‌‌ای میان طرفین مخاصمه برقرار کرد. طبق این توافق، حزب توده پذیرفت که به اعتصاب عمومی پایان دهد و متقابلا شرکت نفت هم با پرداخت حقوق روزهای تعطیل و نیز افزایش حداقل دستمزد روزانه به ۳۵ریال موافقت کرد.

 در پایان تیرماه خود اعضای اتحادیه هم سعی در آرام کردن محیط داشتند و آن‌‌طور که در گزارش شهربانی مسجدسلیمان آورده شده تعدادی از افراد شورای متحده کارگران در مسجدسلیمان ضمن اشاره به اینکه ورود فرماندار نظامی به نفع کارگران است، به افراد جهت حفظ انتظامات هشدار می‌دادند. به این ترتیب جنبشی که درواقع نتیجه وضعیت نامناسب کارگران از یکسو و نفود عناصر محرک از سوی دیگر بود، پایان یافت. پژوهش‌های صورت‌گرفته درباره علل و انگیزه‌‌‌های شکل گیری اعتصابات کارگری نفت در دهه بیست به‌طور تفصیلی به نقش این عناصر و تاثیر حزب توده در سطوح مختلف جنبش کارگری پرداخته‌‌اند.  پس از اعتصابات۱۳۲۵، فعالیت‌‌‌های اعتراضی کارگران نفت با رکود همراه می‌‌ شود تا اواخر دهه بیست و در آستانه ملی شدن نفت که دوباره سر برمی‌آورد.

 

سکینه کاشانی، عضو تیم پژوهشی طرح موزه نفت مسجد سلیمان

منابع: آبراهامیان، یرواند، (۱۳۸۸)

«ایران بین دو انقلاب (از مشروطه تا انقلاب اسلامی)»، ترجمه: کاظم فیروزمند، حسن شمس‌‌آوری، محسن مدیر شانه‌‌چی، تهران، نشر مرکز.

فلور، ویلم، (۱۳۷۱) «اتحادیه کارگری و قانون کار در ایران (۱۹۴۱-۱۹۰۰)»، ترجمه: ابوالقاسم سری، تهران، انتشارات توس  لسانی، ابوالفضل، (۱۳۵۷)

«طلای سیاه یا بلای ایران»، تهران، امیرکبیر