نحوه ثبتنام نخستین کارگران شرکت نفت
همزمان با پایان جنگجهانی دوم و خروج نیروهای متفقین از ایران و بیکاری تعداد زیادی از کارگرانی که در تخلیه و بارگیری کالاها و سایر امور خدماتی مربوط به نیروهای متفقین در بنادر جنوب و شمال کشور مشغول بهکار بودند، شرکت نفت انگلیس و ایران، طرحهای توسعه مناطق نفتخیز آغاجاری، گچساران، بیبیحکیمه، پازنان، بندر صادراتی ماهشهر و پالایشگاه آبادان را بهاجرا درآورد. اجرای این طرحها به تعداد زیادی نیروی انسانی نیاز داشت که چون در آن زمان پیمانکارانی که بتوانند طرحهای توسعه صنعت نفت را اجرا کنند در ایران وجود نداشتند، شرکت نفت بهناچار برای کلیه گروههای شغلی (به استثنای برخی مشاغل ساده مانند نگهبانی از اموال و تاسیسات در بیابانها و تخلیه و بارگیری کالا)، نیروهای واجد شرایط را مستقیما استخدام میکرد. این کارگران پس از طی دورههای آموزشی اولیه، در کارهای اجرایی موردنظر مشغول به کار میشدند.
نحوه استخدام کارگران در بندر صادراتی ماهشهر در آن زمان به این ترتیب بود که کلیه متقاضیان کار، در جلوی کارگزینی کارگران که در آن زمان به آن LabourOffice میگفتند به صف میایستادند. در این صف از نوجوان دوازده ساله تا مردان پنجاه ساله دیده میشدند.
پس از شروع وقت اداری، یکی از کارمندان کارگزینی در حالیکه دستهای کاغذ یادداشت در دست داشت به ابتدای صف میآمد و از اولین نفر سوالاتی را میپرسید از جمله اینکه: چند سال داری؟ با چه حرفهای آشنا هستی؟ چه میزان سواد داری؟ خدمت سربازی انجام دادهای؟ و ...
کارگران پالایشگاه آبادان
چنانچه فرد مصاحبه شونده از نظر کارشناسی که مصاحبه را انجام میداد، واجد شرایط شناخته میشد، یادداشتی دریافت میکرد تا برای انجام مراحل استخدام به دفتر کارگزینی برود. این پرسش و پاسخ تا آخرین نفری که در صف ایستاده بود ادامه مییافت و کسانی که یادداشتی برای استخدام دریافت نکرده بودند، متفرق میشدند.
افراد پذیرفتهشده در مصاحبه سرپایی، صف جدیدی در جلوی دفتر کارگزینی تشکیل میدادند و سپس به نوبت وارد دفتر میشدند. پس از اخذ شناسنامه و سایر مدارک از این افراد، مشخصات آنها در فرمی وارد میشد و این فرم را بهدست او میدادند تا به مسوول واحد اجرایی مورد نظر مراجعه و روی آن فرم تاییدیه مسوول اداره را دریافت کند.
مرحله بعدی انجام معاینات پزشکی بود. مسوول مربوطه در کارگزینی فرم انجام معاینات پزشکی را که برای حصول اطمینان از سلامت کارگر طراحی شده بود، تکمیل و او را برای انجام معاینات، روانه درمانگاه میکرد.
در آن زمان درمانگاه بندر ماهشهر در یک ساختمان تونلیشکل که شامل سه اتاق تو در تو بود قرار داشت. کادر این درمانگاه شامل یک پزشک هندی، یک دستیار ایرانی، یک مسوول پانسمان و یک یا دو کارگر خدماتی بود.
احداث خط لوله
فرد متقاضی کار که برای معاینه به درمانگاه اعزام شده بود، برگه خود را به دستیار پزشک ارائه میکرد. دستیار به اتفاق متقاضی کار وارد اتاق پزشک میشدند و پزشک پس از براندازکردن متقاضی، به دستیار خود دستور میداد تا او را معاینه کند. در صورتیکه مراجعهکننده معلولیت ظاهری نداشت، دستیار پزشک، میزان بینایی او را میسنجید و نتیجه را روی برگ معاینه مینوشت و به دکتر نشان میداد. در صورتیکه میزان دید او برای انجام وظیفه مناسب بود، دکتر در همان ورقه، سالم بودن او را برای استخدام تایید میکرد. البته این معاینه برای متقاضیان مشاغلی مانند رانندگی و جوشکاری با دقت بیشتری و در درمانگاه صنعتی آبادان انجام میشد.
افرادی که سلامت آنها از نظر پزشکی مورد تایید قرار گرفته بود، پس از مراجعه به کارگزینی، انگشتنگاری میشدند. این کار با جوهری مخصوص و با دقت از ۱۰ انگشت دو دست و روی ورقه مخصوص انجام میگرفت. پس از انگشتنگاری، شماره کلاس کار به کارگر اختصاص مییافت و او برای شروع بهکار موقت، به واحد ذیربط فرستاده میشد. همچنین یک نسخه از برگ انگشتنگاری و یک نسخه از برگ استخدام، به کارگزینی مرکزی در آبادان ارسال میشد.
در آن زمان چنانچه کارگری به هر دلیلی غیر از غیبت طولانی، از کار اخراج شده بود، نامش در فهرست سیاه یا Black List قرار میگرفت. به این ترتیب که اسم و اثر انگشت او در فهرستی خاص ثبت میشد و او دیگر هیچگاه نمیتوانست در شرکت نفت استخدام شود.
اما تجربه نشان داده بود که اینگونه افراد برای استخدام مجدد از شناسنامه برادر یا سایر بستگان استفاده میکردند. به همین دلیل برای کنترل اثرانگشت تازهاستخدامها با لیست سیاه، واحد انگشتنگاری آبادان ایجاد شد که در راس آن یک کارشناس انگشتنگاری قرار گرفته بود. ظاهرا او در کار خود خیلی خبره بود و از آنجا که سبیلهای بلندی داشت در بین کارگران به «سبیلو» معروف بود.
برگههای انگشتنگاری تازه استخدامها برای بررسی در اختیار این شخص قرار میگرفت. در صورتیکه اثر انگشت یکی از افراد با یکی از آثار انگشتنگاری موجود در لیست سیاه مطابقت داشت، آن شخص فورا از کار اخراج میشد و در غیر اینصورت، شماره ردیف دائم یا همان Bs.Number به او ابلاغ میشد.