مشاغل تاریخی مرتبط با حمام
استاد حمامی، معمولا بابت این بزرگی و ریش سفیدی، محاسنی بلند داشت و ریش خود را نمیتراشید. مزد حمامی هم بهصورت نقدی و هم غیرنقدی پرداخت میشد. برای مثال در حمام رهنان، حمامدار و کارگران دستمزد خود را سالانه دریافت میکردهاند. مزد حمامی در روستاهای لرستان نیز نقدی نبود. هرکس در طول سال به حمام میرفت، نام و مشخصات او را در دفتری مینوشتند و در سر خرمن در قبال هر یک نفر ۲ تا ۳ من گندم یا ۵ من جو به حمامی بابت مزد پرداخت میکردند. بسیاری از مردم نیز برای استحمام وجه نقد میپرداختند. بسیاری از زنها نیز بهجای پول، تخممرغ به زن حمامچی میپرداختند.دلاک از دیگر کارکنان حمام بود. کار او کیسهکشی و مشت و مال بود. واژه دلاک صفت از دلک به معنای نیک مالیدن است. مهمترین وظیفه دلاک، کیسه کشیدن بوده است. او کار کیسهکشی را بعد از آنکه بدن مشتری به اصطلاح «خیس میخورد» آغاز میکرد. جنس کیسه دلاک از پشم، پنبه یا ترکیبی از پشم و موی بز و به رنگهای مختلف بوده که به پهنای حدود پانزده سانتیمتر بافته میشده است. دلاکان کارهای دیگری ازجمله سلمانی، حجامت، رگزنی و ختنه را نیز انجام میدادند.
دلاکها قولنج هم میگرفتند. آنها پای خود را بر کتف مشتری قرار میدادند و سپس سر و سینه او را عقب میکشیدند. با صدای مفاصل و ماهیچهها، باور داشتند که قولنج شخص را گرفتهاند.دلاک در مناسبتهای مختلف نیز وظایف ویژهای بر عهده میگرفت. برای مثال دلاک زن در حمام عروسی، در برابر انعامی که از خانواده عروس میگرفت، بر ناخنهای عروس حنا میگذاشت یا گیسوان او را پس از اتمام شستوشو میبافت. در حمام زایمان نیز، با مشت ومال و انجام حرکاتی، بدن و رحم زائو را به حال اول و طبیعی بازمیگرداند اما باوجود این، ازنظر جایگاه اجتماعی، دلاکها از موقعیت درخور توجهی برخوردار نبودند. هرچند با استناد به برخی روایات، خود دلاکان، به پیشینه مقدس شغل خود باور داشتند. چنانکه کیسه حمام را قسمتی از پوست گوسفند قربانی حضرت ابراهیم(ع) میدانستند که با اشاره جبرئیل به سلمان فارسی رسید. (چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، ۱۳۸۱، ۲۰۷،۱۸۰) انتقال آب به گرمابهها، یکی از مهمترین مسائل موجود در حمامها بود که مشاغل خاصی را نیز در این زمینه بهوجود آورده بود.
تامین آب حمامها، معمولا با استفاده از چاههای آب صورت میگرفت. برای بالا کشیدن آب چاه از چرخهای بزرگ، طناب و دلوهای بزرگ استفاده میشد و با کمک نیروی گاو، آب را بالا میکشیدند. در برخی نقاط نیز این کار با استفاده از نیروی انسانی انجام میشد. برای مثال در کومله (یکی از بخشهای شهرستان لنگرود) شخصی بر بالا و پشت چرخ مینشست و با دست و پا آب را با سطل از چاه بالا میکشید و به خزینههای مردانه و زنانه میریخت. از دیگر مشاغل حمام، کارگران (شاگرد حمام) بودند که وظایف مختلفی را بر عهده داشتند. از جمله این کارگرها، کارگر لنگانداز/ فوطهدار، سرچاقکن، آبدارچی و کارگر لنگشور بودند. در کومله، وظیفه شاگرد حمام به این شرح بوده است:
۱- روشن کردن آتشخانه از سحرگاه و نظارت بر آن در چندین مرحله روز تا پاسی از شب.
۲- سرویسدهی چای و غذای دلاکان.
۳- آماده کردن نوره (داروی بهداشتی حمام) در چند مرحله در هفته.
۴- سرویسدهی لنگ و حوله به مشتریان.
۵- رسیدگی به نظافت رختکن.
۶- حملونقل بقچه بعضی افراد متمول.
سلمانی نیز از مشاغلی بود که در حمامها وجود داشت. معمولا این وظیفه را نیز دلاکها به عهده داشتند. آنان بساط خود را مقابل حمام قرار میدادند و سر مشتری بهویژه بچههای کوچک را اصلاح میکردند. در ایران عصر صفوی به بعد، منصبی بهعنوان خاصه تراشباشی وجود داشت که از مناصب مهم تلقی میشد و از مواجب و تیول قابلتوجهی برخوردار بود؛ خاصه تراشباشی ضمن آنکه سر و ریش شاه را در حمام خاصه اصلاح میکرد، سرپرستی و ریش سفیدی عمله حمامها و دلاکها را بر عهده داشت و در اختلافات میان اعضای این صنف داوری میکرد.
ارسال نظر