سیاستمدار خطرناک! دکتر مصدق و دکتر حسین فاطمی

 این اسناد نشان می‌دهد که سازمان سیا تا پیش از سال ١٣٣٢ توجه چندانی به حسین فاطمی ندارد و او را مهره بی‌اثری می‌داند؛ اما در ماه‌های منتهی به کودتا متوجه نقش مهم حسین فاطمی در فضای سیاسی کشور می‌شود و در گزارش‌هایش بیشتر به او می‌پردازد. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در سند چهارم مهر ١٣٣٢ یعنی در زمان اختفای حسین فاطمی، عموم مردم را خواستار محاکمه و تنبیه حسین فاطمی توصیف می‌کند. تاکید و سعی در فهم نگرش عموم «مردم» در این اسناد- هرچند درست یا نادرست- اهمیت دارد، این تاکید نشانه تلاش برای دردست‌گرفتن نبض جامعه ایران برای کسب توان مدیریت میدان سیاسی است. منطقی است که توجه به توالی رویدادها برای فهم این جملات مهم است و طبیعتا ترجمه کامل این اسناد فهم دقیق‌تری از این اشارات به ما خواهد داد.

سند شماره ١٣٦ تهران، ٩ آبان ١٣٣١/ ٣٠ اکتبر ١٩٥٢

ساعت ٣ بعدازظهر دکتر مصدق با همراهی مشاور ارشدش فاطمی، توسط اقدامات سرکوبگرانه علیه طرح ژنرال زاهدی و همچنین با اقدام متهورانه منتفی‌کردن روابط با انگلستان، توطئه... را موقتا دفع کرد.

سند شماره ١٥٠ واشنگتن، ٢١ آذر ١٣٣١/  ١١ دسامبر ١٩٥٢

فاطمی، وزیر امورخارجه، بی‌باک، جاه‌طلب و یک بازوی قدرتمند تاکتیکی است و ممکن است قدرتش افزایش یابد.

سند شماره ١٥٤ واشنگتن، ٣٠ بهمن ١٣٣١/  ١٩ فوریه ١٩٥٣

هرکسی که مردان اطراف مصدق را همان‌طور که من می‌شناسم بشناسد، می‌داند که آنها مردانی نیستند که توانایی تکمیل و عملی‌کردن برنامه‌های دولت را تا پایان داشته باشند. فاطمی، کاظمی، مکی، حسیبی و بقیه همه عوامل سیاسی بی‌اثر هستند.

سند شماره ١٥٧ واشنگتن، ٥ اسفند ١٣٣١/  ٢٤ فوریه ١٩٥٣

فاطمی وزیر امورخارجه ایران گفت که این تصمیم ممکن است چند روز زمان ببرد (منظور تصمیم مصدق در مورد پیشنهاد بریتانیا برای حل اختلافات نفتی و پیشنهاد آمریکا برای خرید نفت بعد از به‌توافق‌رسیدن طرفین است). در ادامه مطبوعات تهران عدم پذیرش پیشنهادهای بریتانیا و ردشدن استعفای مصدق را پیش‌بینی کردند.

سند شماره ٢٠١ تهران، ١٥ اردیبهشت ١٣٣٢/  ٥ می ١٩٥٣،

ساعت ٢ بعدازظهر امینی یکی از اعضای بانفوذ و خونی خاندان قاجار است و قطعا حمایت شاه کنونی ایران را که پدرش قاجارها را برکنار کرد، نخواهد داشت. خاندان با دوراندیشی جاه‌طلبانه و فرصت‌طلبانه یک اتحاد موقت را در راستای منافع خود به‌وجود آورده است. دوستی او با خان‌های قشقایی و فاطمی وزیر امورخارجه شک ما را برای توجه بیشتر به انگیزه‌های امینی تقویت می‌کند.

سند شماره ٢٠٥ تهران، ٢٩ اردیبهشت ١٣٣٢/  ١٩ مه ١٩٥٣

به این پرسش بازگردیم که حامیان ژنرال زاهدی چه کسانی هستند، منابع دیدگاه‌های شاه درباره صف‌بندی سیاسی کنونی در ایران را توضیح داده‌اند. در یک سو، گروهی متشکل از معظمی، فاطمی، خاندان امینی و مکی هستند و تلاش می‌کنند کنترل موقعیت‌های کلیدی دولت را در دست بگیرند، این مردان با اینکه می‌دانند روزگار مصدق سپری شده است در تلاش هستند او را به‌عنوان پرچمدار فعالیت‌های خود و بزرگ‌ترین تهدید علیه شاه در قدرت نگه دارند. آنها فهمیده‌اند که هیچ‌کس به اندازه مصدق، در مقام نخست‌وزیری، آن‌قدر دیوانه نیست که بتواند منزلت پادشاه را خدشه‌دار کند. در سوی دیگر، گروهی به رهبری ژنرال زاهدی و دکتر بقایی وجود دارد که تظاهر به عقلانی‌بودن و هدف‌دار‌بودن نیات‌شان در دولت ایران می‌کنند. با این وجود، شاه تشخیص داد که بین گروه معظمی-فاطمی-امینی که ناسپاس هستند و ایران را به سمت نابودی می‌برند و گروه زاهدی-بقایی که به شاه احترام می‌گذارند و سعی در حفظ کشور دارند، به کدام گروه بیشتر اعتماد کند.

سند شماره ٢٠٩ واشنگتن، بدون تاریخ

حزب کمونیستی توده دیگر غیرقانونی نیست و اکنون بر‌اساس حکم دادگاه از تاریخ ٢٦ اردیبهشت ١٣٣٢ می‌تواند آشکارا فعالیت کند، تعدادی از اعضای زندانی حزب توده آزاد شده‌اند، مشخص نیست که این اقدام توسط دولت مصدق حمایت و تایید می‌شود یا خیر. به‌هر‌حال تاکنون اجازه این تصمیم را داده است. در روز یکشنبه، حسین فاطمی، وزیر امورخارجه، در بیانیه‌ای گفت در این موضوع سخن آخر گفته نشده است، به‌نظر می‌رسد دولت نمی‌داند چه بکند و از این مساله طفره می‌رود.

سند شماره ٢٨٣ تهران، ٢٩ مرداد ١٣٣٢/  ٢٠ آگوست ١٩٥٣

 به وقت ظهر ایرانی‌ها از تمام طبقات اجتماعی از نمایش بدی که توسط عناصر ضدشاه طرفدار مصدق اجرا شد ابراز انزجار کردند. برای مثال، زمانی که دسته‌های اراذل و اوباش پرچم‌های قرمز برافراشتند و با خواندن سرودهای کمونیستی مجسمه شاه را شکستند و به خانه‌ها و مغازه‌ها و تصاویر شاه هجوم بردند مردم خشمگین شدند. مردم به‌واسطه زبان فریبنده فاطمی، وزیر امورخارجه و سردبیران روزنامه‌های ایرانی حمله‌کننده به شاه، از واقعیت دور شده بودند.

سند شماره ٣٠٦ تهران، ٦ شهریور ١٣٣٢/  ٢٨ آگوست ١٩٥٣

در یکشنبه ١٦ آگوست (٢٥ مرداد ١٣٣٢)، اخبار مربوط به مصاحبه مطبوعاتی فاش شد. واقعیت این است که مصدق فرمان شاه (مبنی‌بر عزل مصدق و انتصاب سرلشکر زاهدی) را دریافت کرده است اما هنوز افراد کمی رونوشت فرمان را دیده‌اند. روز سه‌شنبه ٢٧ مرداد گزارشاتی از فرمان شاه در چندین روزنامه چاپ شد و فاطمی وزیر امورخارجه منکر فرمان شد. بااین‌وجود این سخنان در همه‌جا پخش شد و تعداد کسانی که رونوشت را دیده بودند رو به افزایش بود. در همین زمان، فاطمی به این دلیل که باعث شد مجسمه‌های هردو شاه در شهر تخریب بشوند به ما یاری رساند، سخنرانی‌های توفانی او در حمله به شاه ایرانیان را رنجاند و آنها را مصمم کرد که دست به عمل بزنند، ترس مردم از خطر کمونیسم، به علاوه خشم مردم از اقدامات فاطمی با تمایلات احساسی برای اینکه دست به عمل بزنند ترکیب شد. تنها یک جرقه لازم بود تا آتش‌سوزی آغاز شود.

سند شماره ٣٢٥ تهران، ٤ مهر ١٣٣٢/  ٢٦ سپتامبر ١٩٥٣

 نگرش عمومی نسبت به مشاوران مصدق، به صراحت با بیاناتی که درباره نخست‌وزیر سابق گفته شده بود متفاوت است. وزیر سابق امورخارجه، حسین فاطمی احتمالا منفورترین مرد در تاریخ متاخر ایرانیان است. عناصر ضدمصدق کمتر از حامیان وفادار به مصدق نسبت به فاطمی تندی می‌کنند، این حامیان وفادار به مصدق به‌خاطر شکست مصدق، فاطمی را در راس مشاوران نالایق سرزنش می‌کنند. در روز ٢٨ مرداد زمانی که گزارش شد «مردم حسین فاطمی را تکه‌تکه کردند» به نظر می‌رسد گزارش برای عموم ایرانیان، بدون‌تردید خوشایند بود. تلاش‌ها برای دستگیری فاطمی هنوز بالاترین خواست عموم مردم است. سپس، همان‌طور که توسط عموم ایرانیان قضاوت شد نمایندگان مجلس، شایگان، زیرک‌زاده، سنجابی و حسیبی به ترتیب محکوم شناخته شدند. سه نفر اول به همراه فاطمی برای همکاری مصدق با حزب توده سرزنش می‌شوند، حسیبی برای همکاری در شکست دولت مصدق در مساله نفت و دست‌نیافتن به یک توافق مطلوب سرزنش می‌شود؛ یک دلیل قوی برای سرزنش ممکن است این باشد که حسیبی مانند فاطمی، بدون کارآموزی در سیاست از یک موقعیت گمنام به یک موقعیت موثر در بالاترین مقام دولت دست یافت. این چهار نفر مانند فاطمی، به یک اندازه نزد حامیان و مخالفان مصدق منفور هستند. به نظر می‌رسد که نه دولت و نه مردم نگران مجازات مشاوران مصدق و افسرانی مانند افسر سابق ریاحی نیستند؛ فاطمی باید دستگیر شود، این موقعیت ممکن است راحت تغییر کند.

سند شماره ٣٤٤ تهران، ١٤ آبان ١٣٣٢/  ٥ نوامبر ١٩٥٣

اگرچه ژنرال دادستان (فرماندار نظامی تهران) به‌طور خاص به نهضت مقاومت ملی جدید که تحت‌تاثیر حزب توده است اشاره نکرد اما نشان داد که دولت از اتحاد میان حامیان گوناگون مصدق و عناصر حزب توده آگاه است. او اعلام کرد که حسین فاطمی وزیر سابق امورخارجه، دکتر سنجابی، مهندس حسیبی و مهندس زیرک‌زاده به‌طور غیرقانونی از منابعی که در دولت مصدق در اختیار داشتند برای پیشبرد اهداف توده و سازماندهی‌کردن حامیان مصدق استفاده می‌کردند.