ارزیابی سناریوی سوم
ترامپ پیشزمینه را برای خروج آمریکا از پیمان اقدام مشترک فراهم کرده است به این معنا که رکس تیلرسون، وزیر خارجه دولت خود را که هوادار این پیمان بود برکنار کرده و رئیس سازمان سیا را که مخالف سرسخت پیمان یاد شده است، جایگزین او کرده است. همچنین مشاور جدید امنیت ملی آمریکا یعنی جان بولتون که هفته آینده در این سمت قرار خواهد گرفت، از پیش بارها با پیمان اقدام مشترک مخالفت کرده و شش ماه پیش استراتژی خروج آمریکا از این پیمان را تدوین کرده است.
بسیاری از مقامات آمریکا معتقدند پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ نقایصی دارد و اگر این نقایص رفع نشود، آمریکا نباید در آن باقی بماند. برای مثال گفته میشود طبق پیمان کنونی، محدودیتها در زمینه غنیسازی اورانیوم و ممنوعیت استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، بین سالهای ۲۰۲۶ تا ۲۰۳۳ منقضی میشود درحالیکه باید این محدودیتها دائمی شود. از سوی دیگر ساختار پیچیده پیمان هستهای به همپیمانهای آمریکا امکان میدهد در اقتصاد ایران که به باور آمریکا، رفتاری غیر قابلقبول در منطقه خاورمیانه دارد سرمایهگذاریهای بزرگ و گسترده داشته باشند.
این سرمایهگذاریها سبب میشود اقتصاد ایران به اقتصاد جهان مرتبط شود و نیز در اروپا، مخالفتهای گسترده با اعمال مجدد تحریم علیه این کشور بهوجود آید. هنگامی که صدها شرکت اروپایی در ایران سرمایهگذاری کنند، اعمال تحریم علیه این کشور به زیان اقتصادهای بزرگ و کوچک اروپا تمام خواهد شد. در نتیجه اگر ایران به پیمان هستهای پایبند نماند، اعمال فشار بر آن دشوار خواهد بود. به این ترتیب دلایل زیادی برای تداوم نیافتن حضور آمریکا در پیمان هستهای ایران وجود دارد، اما به باور برخی کارشناسان خروج آمریکا از این پیمان در حالحاضر اشتباه است.
واقعیت این است که ایران به تعهدات خود در پیمان یادشده پایبند بوده و در عین حال نتوانسته سرمایهگذاریهایی که مایل بوده جذب کند. در حالحاضر بانکها و شرکتهای بزرگ اروپایی درباره حضور تمامعیار در اقتصاد ایران تردید دارند و نگران مجازات آمریکا هستند. مقامات آمریکایی گفتهاند اروپا خواستار شفافیت بیشتر از سوی وزارت دارایی آمریکاست. در واقع شرکتها و بانکهای اروپایی مایلند به روشنی مشخص شود کدام سرمایهگذاریها ناقض تحریمهای کنونی نیست. توافقنامههایی که در پایان دولت باراک اوباما بهنظر میرسید مشکلی نخواهند داشت نظیر قرارداد فروش هواپیما از سوی شرکت بوئینگ به ایران، در ماههای اخیر مورد تردید قرار گرفتهاند. در ۶ ماه گذشته ارزش ریال سقوط کرده و ۲۵ درصد کاهش یافته است.
دلایل مختلفی برای جذاب نبودن اقتصاد ایران برای سرمایهگذاری خارجی وجود دارد. یکی از این دلایل نگرانی سرمایهگذاران درباره جریمه شدن از سوی آمریکاست. از سوی دیگر وضعیت بانکهای ایران شفاف نیست و نیز عربستان استراتژی فشار بر شرکتها برای جلوگیری از ورود به بازار ایران را در پیش گرفته است.
باآنکه در حالحاضر خروج آمریکا از پیمان هستهای ایران اشتباه است، موضعگیری ترامپ یعنی ایجاد تردید درباره آینده این پیمان دلایلی دارد. ترامپ باید در فواصل زمانی مشخص، تعلیق تحریمهای ثانوی نفتی و بانکی را که توافق هستهای آنها را از میان برداشته، تمدید کند و او هر بار تهدید کرده از این پیمان خارج خواهد شد. ترامپ چند ماه پیش در بیان استراتژی آمریکا در قبال ایران یک ضربالاجل تعیین کرد به این معنا که اگر کنگره و هم پیمانهای اروپایی آمریکا نقایص این پیمان را رفع نکنند، آمریکا از آن خارج خواهد شد، به همین دلیل است که مهلت تعیین شده یعنی دوازدهم ماه مه آینده بسیار مهم است.
اما قبل از آنکه ترامپ به وعده خود عمل کند، باید به تبعات اعمال تحریمهای لغو شده در پیمان هستهای توجه کند. کیت باوئر، یکی از مقامات پیشین وزارت دارایی آمریکا که در زمینه تحریمهای ایران مطالعه کرده است، میگوید: «تحریمها ظرف چند روز قابل اعمال است، اما برای آنکه تدابیر اتخاذ شده موثر باشد، باید فعالیتهای دیپلماتیک گسترده انجام شود. به این معنا که باید فرمانهای اجرایی جدید صادر شود و تصمیمهایی درباره اقدامات بعدی آمریکا اتخاذ شود. همچنین باید دید آیا اقدامات آمریکا میتواند ایران را وادار کند رفتار خود را تغییر دهد یا نه. یکی از سوالات مهم این است که احتمال آنکه همپیمانهای اروپایی و آسیایی آمریکا بخواهند با واشنگتن همکاری نزدیک داشته باشند و تحریمهای قبلی را بار دیگر بر ایران تحمیل کنند چه میزان است؟»
آمریکا تلاش کرده طرفهای اروپایی را به همراهی با واشنگتن متقاعد کند طوری که فشارهای لازم بر ایران وارد شود، اما در هفتههای اخیر روابط دیپلماتیک آمریکا و اروپا تضعیف شده است. همچنین اعمال تعرفه گمرکی بر واردات فولاد و آلومینیوم سبب شده چین واکنش نشان دهد و شرکای تجاری آمریکا در اروپا نگرانیهایی داشته باشند. از سوی دیگر آمریکا به همکاری چین برای اعمال فشار به کره شمالی در مذاکرات آتی بین واشنگتن و پیونگیانگ نیازمند است. نکته دیگر این که اگر آمریکا از پیمان هستهای خارج شود، مجبور است شرکتهایی که در ایران سرمایهگذاری میکنند از حضور در بازار آمریکا محروم کند یا جریمهای برای آنها در نظر بگیرد در غیر اینصورت تهدیدها هیچ سودی نخواهند داشت، اما اعمال مجازات به زیان اقتصاد آمریکا خواهد بود.
مارک دوبوویتس، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی و یکی از معماران استراتژی فشار بر همپیمانهای آمریکا برای رفع نقایص پیمان هستهای ایران میگوید: «روشهایی وجود دارد که با آن ترامپ میتواند ادعا کند در حال خروج از پیمان هستهای است، بدون آنکه مجبور باشد تحریمهای لغو شده بر اساس این پیمان را فورا اعمال کند.» به باور او میتوان به کشورهای اروپایی شش ماه فرصت داد تا نقایص پیمان هستهای را رفع کنند و به شرکتهای اروپایی همین مدت مهلت داده شود تا به بررسی شرایط سرمایهگذاری در ایران بپردازند.
بهنظر میرسد اکنون افزایش فشارها بر ایران کار درستی نیست و میتوان آن را به آینده موکول کرد. برخی ممکن است بگویند ترامپ باید به وعدههای خود عمل کند در غیر این صورت اعتبار خود را از دست خواهد داد. اما ترامپ میتواند با اشاره به مذاکره با اروپاییها و ضرورت گذشت زمان نشان دهد وعدههای خود را زیر پا نگذاشته است و همزمان تحریمهای غیرهستهای را ادامه دهد. ترامپ در ماههای اخیر بارها اعلام کرده از محتوای توافق هستهای ایران راضی نیست و باید نقایص این پیمان رفع شود. به تعویق انداختن خروج از پیمان یاد شده با این دیدگاه ترامپ در تناقض قرار ندارد. در مدتی که اعلام خروج آمریکا از پیمان هستهای به تعویق میافتد، احتمال تغییر در محتوای پیمان هستهای یا متقاعد کردن طرفهای اروپایی به همراهی با آمریکا وجود دارد. در نهایت باید به این نکته اشاره شود که تیم فعال در وزارتخارجه آمریکا برای مدتی مشغول فراهم کردن زمینه مذاکرات آتی با کرهشمالی است و فرصت کافی برای انجام اقدامات لازم در موضوع پیمان هستهای ایران را ندارد. بهنظر میرسد هدف ترامپ تغییر پیمان هستهای و وادار کردن ایران به تغییر رفتار است، نه از میان بردن پیمان هستهای.
ارسال نظر