صنعتیزاده؛ تاجر اهل فرهنگ
پدرش عبدالحسین صنعتی از نخستین داستاننویسان ایرانی و از تجار فرش و سنگ فیروزه بود. همایون کودکی خود را در کرمان به سرپرستی پدربزرگ و مادربزرگش گذراند. در دبیرستان کالج (اکنون: البرز) تهران تحصیل کرد و در همین مدرسه با ایرج افشار آشنا شد، اما همزمان با شهریور ۱۳۲۰، ایران درگیر جنگ جهانی دوم بود، دبیرستان را ناتمام رها کرد و دوباره به کرمان بازگشت و در کار تجارت و اداره امور پرورشگاه به پدر کمک کرد. او به جز فعالیت در حوزه فرهنگ و ادبیات، در تجارت نیز سرآمد بود و پایهگذار تعدادی از بنگاههای تجاری و مراکز صنعتی و کشاورزی و برندهای معتبر بود که هنوز اسم و رسم بعضی از آنها به گوش ما میخورد: شهرک خزرشهر در مازندران، کاغذسازی پارس، کشت مروارید در کیش، رطب زهره، گلاب زهرا و تعدادی دیگر از برندهای تجاری که همه به نوعی با فکر و سرمایه همایون صنعتیزاده پایهگذاری شدهاند.
در ۱۳۳۴ ش شعبه موسسه انتشارات فرانکلین را در ایران دایر کرد و نخست به ترجمه و انتشار آثار آمریکایی روی آورد، اما به تدریج آثار دیگری از زبانها و کشورهای دیگر ترجمه و انتشار داد. او در طرحی با عنوان کشت جایگزین، ایده گل مهری و گلاب را برای افغانستان پیشنهاد کرد و گفت: «گلتان را میخرم تا گلاب کنم و به دنیا بفرستم که خشخاش نکارید». صنعتیزاده در دهه سی و چهل در عرصه چاپ و نشر تحولی جدی را پدید آورد و به همت او نشر حرفهای در کشور گامهای اساسی برداشت.
ارسال نظر