افیون؛ بلای فراگیر اعتیاد در دوره قاجار

روز دیگر روفه «Ruffe» (نویسنده فرانسوی) استعمال افیون را به مقدار متعادل سودمند شمرد و به‌دنبالش دکتر کورتری «Dr. Thibon de Courtery » رساله دکترای خود را در وصف تریاک آراست. و به این ترتیب سیاست ویرانگرانه گسترش افیون در شرق آغاز شد و می‌توان کمپانی هند شرقی «the east India company» را پیشاهنگ این کاروان شوم دانست. بایورش مغولان به چین تریاک‌خوری نیز که از عادات مغولان بود در چین هم اندک اندک رخنه کرد. چینی‌ها معتقدند که کشیدن تریاک نخست به‌وسیله هلندی‌ها در اواخر خاندان مینگ «Minge» در کشورشان رواج یافت. (۱۳۶۸ تا ۱۶۴۴ میلادی )  تریاک‌کشی همانند توتون‌کشی نخست به‌وسیله اسپانیایی‌های استعمارگر از بومیان آمریکایی فراگرفته شد. بعد هلندی‌ها تریاک را با توتون درآمیختند و مانند سیگار کشیدند و مغرضانه به مردم آموختند و برای پیشگیری از مالاریا که در کرانه‌های چین شیوع داشت، سودمند شمردند. سپس نوبت انگلیسی‌ها رسید که گام‌های فراتری برداشتند و مزورانه راه هلندی‌ها را دنبال کردند.

در سال ۱۷۷۵ میلادی سازمان انحصار تجارت خارجی تریاک هلند و انگلیس بنیاد شد و کارگردانی آن به شرکت هندشرقی سپرده شد و با کوششی که کمپانی مزبور کرد کشت خشخاش سراسر هند وچین را فراگرفت و به این ترتیب انگلستان بزرگ‌ترین تولیدکننده افیون شد که باید محلی برای مصرف آن فراهم می‌کرد که آن هم چین بود. آنها به اعتراضات مکرر مردم چین توجه نداشتند حتی معدودی بشردوستان واقعی اروپایی به‌ویژه گروه کویکرز «quakers»هم نتوانستند از گسترش فعالیت انگلستان در تولید و کشت تریاک جلوگیری کنند. روزی رسید که چینی بیچاره تریاکی را که اصلا نمی‌شناخت، جزو نیازمندی زندگی‌اش دید. سرانجام در ۱۸۰۰ میلادی به موجب فرمانی ورود تریاک به چین و کشت آن ممنوع شد. اما انگلیسی‌ها با آلوده کردن ماموران به رشوه و... از راه قاچاق کار خودشان را می‌کردند. ارزش تریاکی که در سال ۱۸۲۱ به چین وارد شد نزدیک ۷ میلیون دلار و در سال ۱۸۳۰ به یازده میلیون دلار رسید ودر سال ۱۸۳۲ از مرز پانزده میلیون دلار گذشت.

لین «Lin » نماینده تام‌الاختیار حکومت چین نامه‌ای به ملکه ویکتوریا «queen Victoria» (ویکتوریا ۶۴سال پادشاهی کرد) نوشت وضمن بر شمردن زیان تریاک برای ملت چین از او خواست تا از دولت انگلستان بخواهد از دسیسه‌کاری دست بر دارد و با دولت چین همگام شده و تریاک را ریشه‌کن کنند اما جواب ملکه منفی بود. چین در آرزوی رهایی از چنگال مرگبار افیون مبارزه با قاچاق تریاک را آغاز کرد، بنابراین دولت انگلستان که نمی‌خواست تجارتش را از دست بدهد در سال ۱۸۴۰ میلادی رسما به دولت چین اعلان جنگ داد. جنگی نابرابر که در حقیقت جنگ نبود بلکه کشتاری یک طرفه از مردم چین بود. در سفرنامه «اولئاریوس» آمده، شاه عباس جانشین نداشت، مگر برادرش «سام میرزا» با این حال شاه عباس دستور داده بود که همه روزه یک نخود تریاک به او دهند که بخورد تا همیشه خمار و سست و بی‌حس باشد و در نتیجه نتواند بزرگان دربار و سران سپاه را به خود علاقه‌مند سازد. این اخبار همگی حکایت از شناخت ایرانیان از تریاک به‌عنوان دارو دارد و اگر برخی به‌عنوان ماده اعتیادآور هم به‌کار می‌بردند، جنبه خوراکی آن بوده، نه کشیدن آن به وضع کنونی یعنی در قرون اخیر پاره‌ای از مردم به خوردن حبه‌ای تریاک عادت داشتند، ولی تدخین آن رایج نبوده است.

حتی در اواخر قرن هجدهم میلادی مقدار کمی از آن از راه بوشهر صادر هم می‌شده است، ولی تریاکی که امروز بنیاد بسیاری از زندگی‌ها را ویران کرده و می‌‌کند هدیه اهریمنی انگلیسی‌‌هاست که پس از جنگ‌ تریاک با چین در میانه قرن نوزدهم میلادی به دامان ایرانیان انداختند. تجارت جهانی تریاک در هر دو زمینه تولید و فروش در دست انگلیس بود. با ابتکار این کشور کشاورزان ایران به کاشت خشخاش و تولید تریاک روی آوردند. کشاورز ایرانی در قطعه زمینی که گندم می‌کاشت، تغییر رویه داد و به کاشت خشخاش دست زد زیرا که با کشت خشخاش، سه برابر سود عاید خود می‌کرد، چون انگلیسی‌ها برای تشویق کشاورزان، تریاک را گران می‌خریدند.

ایران در آن دوران گندم، ابریشم، شال، پارچه و... صادر می‌کرد، ولی از این پس ایران کم‌کم همه زمینه‌های صادراتی را از دست داد و چون در بازار انگلیس و جهان نیاز به تریاک بود و انگلیسی‌ها بخش اعظم تجارت بین‌المللی تریاک را در دست داشتند، سرزمین ایران را جولانگه این تجارت کردند. کنسول انگلیس در تهران در سال ۱۸۶۷ میلادی، پس از سالیان نه‌چندان دور فعالیت در این زمینه به کشورش گزارش داد: به‌نظر می‌‌رسد که تقاضا برای تریاک خوب است و انتظار می‌رود که امسال سه برابر بیشتر از حد معمول به چین صادر شود. رشد تولید تریاک در آن دوران سرسام‌آور بود، به‌طوری که در سال ۱۸۵۹ میلادی ۳۰۰ صندوق و در ۱۸۸۹ میلادی مقدار ۱۸۸۶ صندوق تریاک از ایران صادر شده است و این رشد در تولید سالیانه تریاک در کشور، معلول فعالیت‌های سیاسی- تجاری انگلیسی‌ها و تبلیغات ایشان و تشویق دهقانان در کاشت خشخاش بوده است.

تا این دوره در هیچ‌یک از متون تاریخی ایران، اشاره‌ای به کشیدن تریاک نشده است. حال آنکه از عادت قلیان در بیشتر منابع یاد شده است. به تعبیری دیگر تا این زمان آلات و ابزار کشیدن تریاک هنوز وارد فرهنگ ایران‌زمین نشده بود. تدخین تریاک در دهه دوم سلطنت ناصرالدین شاه میان ایرانی‌ها و مردم تهران رایج شد. مصرف‌‌ تریاک در تهران و شهرهای بزرگ در قهوه‌خانه‌ها مثل چای خوردن و قلیان کشیدن رواج پیدا کرد. به‌ویژه اینکه هیچ منع قانونی و قبح اجتماعی برای استعمال‌‌ تریاک هم در کار نبود. همین عوامل کار را برای مصرف‌کنندگان این ماده افیونی آسان می‌کرد. خرید و فروش‌‌ تریاک در جاهایی آزاد بود و ماموران دولتی به قهوه‌خانه‌داران با فشار حکم می‌کردند که حتما منقل بگذارند و به مشتری‌ها‌‌ تریاک بدهند.

ناصرالدین شاه در «سفرنامه عراق عجم» در اشاره به تغییر رویه کشاورزان در کشت تریاک می‌نویسد:

«سوار کالسکه شده، راندیم، عرض راه همه جا از دو طرف بوستان و زراعت تریاک بود.»

در وقایع اتفاقیه و تاریخ منتظم ناصری اشاره شده است:

«در سال ۱۲۶۷ قمری، تازه تریاک کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش درآمد، که حاصل آن را بسنجند...»

همچنین در گزارشی که میلر انگلیسی درباره توسعه کشاورزی در جنوب ایران می‌دهد، کشت تنباکو و تریاک را برای صدور به سوریه و استانبول و... پیشنهاد می‌کند.

پس از گذشت ۱۰ سال از این تاریخ، یعنی از حدود سال ۱۲۷۷ قمری، به بعد است که در آثار مولفان اروپایی به عادت تریاک کشیدن ایرانیان اشاره شده است. بنابراین ورود ادوات کشیدن تریاک به جامعه ایرانی باید در این سال‌ها اتفاق افتاده باشد.   ظرف ۱۰ سال از ۱۲۶۷ تا ۱۲۷۷ ناگهان بخش اعظم اراضی گندم کاری توسط دهقانان به کشت خشخاش اختصاص یافت و همین تغییر الگو در کشت و البته دیگر خیانت‌هایی از این دست، منجر به قحطی‌ مکرر نان در ایران شد. دکتر پولاک، پزشک ناصرالدین شاه نوشته است:

 تریاک ماهان بسیار قوی است. جنس نامرغوب از شاهزاده عبدالعظیم و کاشان و قم به‌دست می‌آید. مصرف آن عمومیت دارد و مانند حشیش سرشکستگی ندارد و قبول عامه یافته است. تقریبا هر ایرانی که بتواند از عهده خرج آن برآید، حداقل روزی یک بار حب تریاک می‌خورد و در ساحل خزر مصرف دو برابر مناطق دیگر است.

پس از این شیوع استعمال تریاک در میان مردم خرد و کلان شیوع یافت. در تهران و شهرهای بزرگ در قهوه‌خانه‌ها، مانند چای خوردن و قلیان کشیدن، استعمال تریاک شایع بود و در این راه نه مانع قانونی وجود داشت، نه قبح اجتماعی.

فریدون آدمیت می‌نویسد:

می‌دانیم که کشت خشخاش از قرون پیش در ایران وجود داشت و در عهد صفویان محلولی از شراب و کوکنار می‌نوشیدند. اما نه خشخاش‌کاری زیاد بود و نه نوشیدن آن محلول متداول مردم. تا نیمه سده گذشته نیز کشت خشخاش رواج نداشت و در نوشته‌های مولفان خارجی که در این زمان به ایران آمده‌اند، هیچ اشاره‌ای به تریاک کشیدن نیافتیم. و حال آنکه از عادت قلیان کشیدن و کشت تنباکو اغلب سخن گفته‌اند. اما در این سال‌ها است که می‌بینیم به کشت تریاک توجهی شده است. مثلا در ۱۲۶۷ تریاک‌کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش درآمد که حاصل آن را بسنجند. نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که مقدمه بسط تریاک‌کاری در این زمان آغاز شد و باید دانسته شود که پس از ۱۰ سال یعنی از حدود سال ۱۲۷۷ به بعد است که در آثار مولفان اروپایی به عادت تریاک کشیدن [ایرانیان] اشاره شده؛ تا اینکه دامنه آن گسترده شد و اغلب ولایات ایران را فرا گرفت. ظاهرا از ۱۲۸۷/ ۱۸۷۰ تریاک ایران به‌عنوان ماده صادرات بین‌المللی درآمد و کشاورزان رفته‌رفته قسمتی از اراضی گندم‌خیز را به کشت خشخاش تخصیص دادند. آدمیت تریاک‌کاری سال ۱۲۶۷ را ناچیز می‌شمرد و آن را تنها «مقدمه بسط تریاک‌کاری» و «آزمایشی» می‌خواند، ولی همو چند صفحه بعد روشن می‌سازد که ابعاد مساله وسیع‌تر از این بوده و در این سال کشت تریاک نه «آزمایشی» بلکه جنبه «صادراتی» داشته است:

با افزوده شدن خشخاش‌کاری، تریاک ایران در ۱۲۶۷ به‌صورت صادراتی درآمد. حکومت هندوستان از ورود آن جلوگیری کرد و این برهان را آورد که: صدور تریاک به هند ممنوع است و پیش از آن نیز تریاک ایران به بازار آنجا صادر نشده.  بازرگانان ایرانی هم شکایت کردند که دولت هند نه تنها اجازه ورود تریاک را نمی‌دهد، بلکه مانع آن است که به بندر بمبئی برسد و از آنجا به چین صادر شود. (همان، ص۴۰۸.) خلاصه اینکه، شیل به سود گشایش باب صادرات تریاک ایران به بمبئی و از آنجا به چین به مکاتبه با حکومت هند و لرد پالمرستون ـ وزیر خارجه وقت در دولت حزب ویگ (لیبرال) ـ پرداخت و چنین وانمود کرد که اگر این منع برداشته نشود امیرکبیر به عمل متقابل دست خواهد زد و مانع ورود «متاع انگلیسی و هندی» به ایران خواهد شد. پس ناگزیر این منع برداشته شد.

عوامل متعددی در ایران وسیله تجارت تریاک انگلیسی‌ها را تسهیل می‌کردند. در این میان نقش کمپانی ساسون(دیوید ساسون خزانه‌دار بغداد بین سال‌های ۱۸۲۹ تا ۱۸۷۱ میلادی بود. او بعد از مهاجرت یهودیان بغدادی به هند رهبر جامعه یهودی در بمبئی شد. او مهم‌ترین تاجر کتان و تریاک بود.) مستقر در بمبئی و میرزا حسین‌خان مشیرالدوله (سپهسالار) و چند تاجر دیگر بسیار چشمگیر است. مهدی بامداد می‌نویسد که میرزا حسین‌خان در سال‌های ۱۲۶۶ق./ ۱۸۴۹م. ـ ۱۲۶۹ق./ ۱۸۵۲م. کارپرداز اول (سرکنسول) ایران در بمبئی بود. او در یکی از گزارش‌های خود منافع زیاد کشت خشخاش در ایران را از نظر صادرات گوشزد کرد و دولت هم بنابراین گزارش کشت خشخاش را ترویج کرد و ابتدا در سال ۱۲۶۷ ق. بنای تریاک‌کاری در اطراف تهران گذاشته شد.

آقا محمدمهدی ارباب اصفهانی، به تاسیس نخستین کمپانی‌های ملی در ایران دست زد. از نخستین کمپانی‌هایی که در ایران برپا شد برای صدور تریاک به اروپا و چین بود. مقرر شد «آقا محمدمهدی ارباب اصفهانی، جمعیتی از کبار تجار به سمت کمپانی تشکیل دهد تا ملاحظه لازمه این متاع در تحت مراقبت آن اجماع قرار گیرد.» محصول تریاک ایران ترقی کرده بود. شیندلر در مقاله‌ای که در روزنامه نوشت محصول کل تریاک ایران را در ۱۲۹۳ [۱۸۷۶م.] به میزان ۲۰۶۰ صندوق ثبت کرده است و از این مقدار ۱۴۱۹ صندوق به چین صادر شد و ۵۸۳ صندوق به انگلستان. و در انگلستان تریاک را «به جهت کشیدن مرفین شیره تریاک می‌خرند.» در این زمان بازرگانان بوشهر هم کمپانی دیگری برای تجارت داخلی و با اروپا ایجاد کردند. بانی آن حاجی محمدمهدی ملک‌التجار بوشهر بود.

در دوران صدارت سپهسالار، نه‌تنها کشت تریاک «ترقی» بسیار کرد، بلکه، به تصریح آدمیت، اعتیاد نیز به‌عنوان یک پدیده‌ شایع برای نخستین‌بار چنان رواج یافت که شرح فضیحت آن به سفرنامه‌های خارجیان کشید.  کنسول انگلیس در بوشهر در گزارش خود شرح می‌دهد که در نخستین سال‌های صدارت سپهسالار تریاک‌کاری چنان توسعه‌ای یافت که به بروز قحطی انجامید: چند سال قبل سود حاصله از تریاک توجه ایرانیان را جلب کرد و تقریبا تمام اراضی موجود و مناسب در یزد، اصفهان و جاهای دیگر به کشت خشخاش اختصاص یافت و کشت غلات و سایر محصولات پشت گوش انداخته شد… [این مساله] با خشکسالی و سایر عوامل تلفیق شد و منجر به قحطی سال ۱۸۷۲ ـ ۱۸۷۱ شد.