دست‌های کوچک، رنج‌های بزرگ کودکان کارگر در کارخانه شیشه‌سازی-1908

پیش‌ترها کودکان اغلب در حوزه کشاورزی مشغول به‌کار بودند اما کار در کارخانه از بسیاری جهات سخت‌تر بود. یک کودک در کارخانه ممکن بود ۶ روز در هفته و هر روز ۱۲ تا ۱۸ ساعت، برای کسب فقط یک دلار کار کند. بسیاری از کودکان پیش از سن ۷ سالگی کار در کارخانه را شروع می‌کردند. آنها در کار نظارت بر ماشین‌های نخ‌ریسی یا حتی در کار بارگیری سنگین مشغول به‌کار بودند. کارخانه‌ها اغلب مرطوب، تاریک و کثیف بودند. برخی از کودکان در زیرزمین‌ها و در معادن زغال‌سنگ کار می‌کردند. بچه‌هایی که کار می‌کردند دیگر هیچ زمانی برای بازی یا رفتن به مدرسه نداشتند و زمان بسیار اندکی برای استراحت داشتند؛ به این خاطر اغلب آنها بیمار می‌شدند.

در انگلستان تا سال ۱۸۱۰، حدود ۲ میلیون کودک مدرسه‌ای از ۵۰ تا ۷۰ ساعت در هفته کار می‌کردند. بدیهی ا‌ست که بیشتر آنها از خانواده‌های فقیر می‌آمدند. حتی زمانی که والدین نمی‌توانستند از فرزندانشان حمایت کنند، بعضا آنها به‌عنوان یک ماشین کار به صاحبان کارخانه واگذار می‌شدند. یک کارخانه شیشه در ماساچوست با سیم خاردار محاصره شده بود و «بچه‌های نوبالغ در آن زندانی شده بودند.» آنها اغلب پسرانی بودند که زیر ۱۲ سال سن داشتند و در طول شب بارهای شیشه مذاب را در ازای ۴۰ سنت تا ۱۰/ ۱ دلار حمل می‌کردند. کلیسا، گروه‌های کارگری، معلمان و بسیاری از افراد دیگر با یک چنین ظلم و بی‌عدالتی در حق کودکان کار روبه‌رو شده بودند. به‌طوری‌که چارلزدیکنز – نویسنده انگلیسی- با انتشار رمانش تحت عنوان «اولیور توئیست» مشقات کار کودکان را به عرصه عمومی اعلام کرد. بر این اساس بریتانیا اولین اساسنامه در زمینه کار کودکان را تصویب کرد. از سال ۱۸۰۲ تا ۱۸۷۸ یکسری از قوانین به تدریج ساعات کاری کودکان را کوتاه‌تر کردند، وضعیت را تا حدودی بهبود بخشیدند و سن قانونی کودکانی را که حق کار داشتند، بالاتر بردند. کشورهای اروپایی دیگر نیز قوانین مشابهی را به تصویب رساندند.

در ایالات‌متحده سال‌های متمادی طول کشید تا کار کودک لغو شود. تا سال ۱۸۹۹، ۲۸ ایالت قوانینی مربوط به‌کار کودکان را به تصویب رساندند. تلاش‌های بسیاری صورت گرفت تا قوانین کار کودک به تصویب رسمی برسند. کنگره ایالات‌متحده در سال‌های ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ دو قانون در این راستا تنظیم کرد، اما دیوان عالی کشور با هر دو آنها مخالفت کرد. در سال ۱۹۲۴، کنگره در اصلاحیه قانون اساسی پیشنهاد داد که کار کودکان را منع کنند، اما ایالت‌ها آن را تصویب نکردند. سپس در سال ۱۹۳۸ کنگره قانون استانداردهای منصفانه‌ای را در این راستا به تصویب رساند. طبق این قانون، حداقل سن ۱۶ سالگی برای کار در حین تحصیل، حداقل سن ۱۴ سالگی برای شغل‌های خاص بعد از مدرسه و حداقل سن ۱۸ سالگی برای کارهای سخت و خطیر تعیین شد. امروزه، همه ایالت‌ها و دولت آمریکا قوانینی را برای کار کودکان تنظیم می‌کنند و این قوانین تا حدودی آسیب‌های کار در کارخانه را کم کرده‌اند.

در اوایل قرن هجدهم کار کودکان ۲۰ درصد از کل نیروی کار را تشکیل می‌داد. والدین آنها هیچ گزینه‌ای برای نفرستادن کودکان‌شان بر سر کار نداشتند؛ زیرا دستمزدهای ناچیز آنها به حمایت از خانواده کمک می‌کرد. اما بچه‌های کارگر دیگر هیچ زمان کافی برای بازی یا رفتن به مدرسه نداشتند و در عین حال زمان بسیار اندکی برای استراحت داشتند. رواج کار کودکان در آمریکا به این معنی بود که فقرا نمی‌توانند مهارت‌هایی را آموزش ببینند تا بتوانند بعدا شغل‌های مناسب‌تری کسب کنند. کودکان از تحصیلات حرفه‌ای محروم بودند و وارد چرخه‌ای از فقر و تهی‌دستی می‌شدند، آنها به‌کارگران روزافزون غیرماهر تبدیل می‌شدند بی‌آنکه راه گریزی داشته باشند. کودکان چه مدت و در ازای چه چیزی کار می‌کردند؟ ساعت کار معمولی از طلوع تا غروب خورشید طول می‌کشید، یعنی ۱۱ یا ۱۲ ساعت کار در هر روز و شش روز کار در هفته. آنها در هر روز کاریشان کمتر از یک ساعت از کار دست می‌کشیدند و فرصت استراحت داشتند. آنها چقدر درآمد داشتند؟ دستمزد آنها، به‌طور میانگین هفته‌ای یک دلار بود.

کودکان کارگر چند ساله بودند؟ برخی از آنها از سن ۵ سالگی شروع به‌کار می‌کردند و تا زمانی که به سن ۱۶ سالگی برسند دستمزد بسیار ناچیزی دریافت می‌کردند. با توجه به سرشماری سال ۱۹۰۰ در آمریکا، در مجموع ۱۷۵۲۱۸۷ نفر(یعنی از هر شش نفر یک نفر) از کودکان بین ۵ تا ۱۰ ساله در مشاغل مختلف مشغول به فعالیت بودند. در ابتدای تاریخ کار کودکان در آمریکا تقریبا انتظار می‌رفت که تعداد کمی از آنها مشغول به‌کار شوند، اما مساله این بود که کار کودکان بسیار قابل کنترل‌تر و ارزان‌تر از نیروی کار بزرگ سال بود و در میان کودکان احتمال اعتصاب بسیار کمتر بود. بنابراین کودکان در کل صنایع آمریکایی مشغول به‌کار شدند و شرایط کاری آنها متناسب با شغلی که از آنها انتظار می‌رفت که بر عهده بگیرند، متفاوت بود. گفتنی است، کودکان در مورد نوع مشاغل‌شان انتخابی نداشتند و این امر بستگی به مناطقی داشت که در آنجا بزرگ شده بودند تا قابل دسترس باشند. در عین حال، در مورد برخی از مشاغل قانون منظم و مدونی وجود نداشت. برای مثال، بچه‌های کارگران مهاجر، از نظر قانونی هیچ تکیه‌گاهی نداشتند. مثلا ممکن بود آنها را خارج از ساعات مدرسه استخدام کنند. کشاورزان کودکان را برای چیدن محصول به مزارع می‌بردند و مدام جایشان را از این مزرعه به آن مزرعه عوض می‌کردند؛ به این خاطر آنها از خدمات آموزشی کمتری بهره‌مند می‌شدند.

امروزه ایالت‌های کانادا نیز قوانین کار کودکان مشابه با قوانین کار ایالات‌متحده را دارند. اکثر کشورهای دیگر نیز قوانین مربوط به‌کار کودکان را به تصویب رسانده‌اند؛ اما قوانین همیشه به‌درستی اجرا نمی‌شوند. از سال ۱۹۹۹، در بیش از ۱۶۰ کشور دنیا، یک توافق‌نامه بین‌المللی کار (ILO) برای پایان بخشیدن به اشکال وخیم شرایط کار کودکان تنظیم شده است. این توافق‌نامه بین‌المللی زیرنظر سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۰ به تصویب رسیده است. پس از توافق‌نامه ILO، تعداد کارگران کودک در سراسر جهان کاهش یافته است. با این حال هنوز ۲۱۸ میلیون کارگر کودک در سرتاسر جهان وجود دارد که ۱۲۶ میلیون نفر از آنها در کارهای پرخطر مشغول به‌کار هستند. ILO همچنین بزرگ‌ترین برنامه جهانی را برای کمک به کشورها در لغو اجباری کار کودکان به اجرا درآورده است.

منبع: http:/ / www.american-historama.org