میزان این امتیاز ۲۰۰ هزار دلار به همراه ۶۰درصد سود سالانه بود. به توصیف کرزن این امتیاز در واقع «بزرگ‌ترین واگذاری مجموع منابع یک پادشاهی به‌دستان خارجی است که در خیال می‌گنجد و در تاریخ به‌ندرت روی داده است.» این انحصار بالقوه آنچنان هیاهویی به‌ویژه در سن‌پطرزبورگ و کشورهای طرفدار روسیه به‌پا کرد که به‌ناچار باید لغو می‌شد، اما عملا تخم امتیاز نفتی را به‌جای گذاشت که باعث جنجال بسیار زیادی در سده بعد شد. در حرکت بعدی، ناصرالدین شاه در سال ۱۸۹۱، انحصار فروش صادرات تنباکو را به یک انگلیسی دیگر به نام ماژور تالبوت واگذار کرد. این امتیاز نیز به دلایلی نظیر مخالفت روسیه و همچنین تحریم سراسری و گسترده به رهبری تجار و روحانیون به‌ناچار لغو شد. بایکوت تنباکو عملا تمرین نهایی برای انقلاب مشروطه بود.

قاجارها با اینکه ناچار شدند از اعطای چنین امتیازی دست بردارند، اما توانستند شمار بیشتری از امتیازات معمولی را واگذار کنند. شرکت‌های انگلیسی حق لایروبی و همچنین کشتیرانی در کارون، ساخت جاده و تلگراف در جنوب غربی را کسب کردند. این امتیازات در مجموع راه را برای امتیاز دارسی و بعدها شکل‌گیری شرکت نفت ایران و انگلیس هموار کرد. ازسوی دیگر روس‌ها نیز حقوق دیگری را کسب کرده بودند: حق ماهیگیری در دریای خزر، لایروبی بندرانزلی، حفاری برای نفت در شمال و ساخت جاده و خطوط تلگراف برای ایجاد ارتباط مرزهای خود با شهرهای تهران، تبریز و مشهد. بلژیکی‌ها نیز که تصور می‌شد در برابر روسیه و انگلیس بی‌طرف باشند نه تنها امتیاز تاسیس راه‌آهن بین تهران و حرم عبدالعظیم را کسب کرده بودند، بلکه احداث خطوط تراموا، برق‌کشی خیابان‌ها، یک کارخانه قند و شکر و یک کارخانه شیشه‌سازی را هم در اختیار خود درآوردند. سرمایه‌گذاری خارجی در ایران تا پایان سده نوزدهم در مجموع به ۶۰میلیون دلار رسید. این رقم چندان هنگفت نبود ولی برای ایجاد اضطراب و نگرانی در میان برخی از تجار محلی کفایت می‌کرد.

منبع: یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، ۱۳۸۹.