نقش و جایگاه ماموران انگلیسی در دوره ناصری
برنامهریزی کلنلها
در مقابل، برای دولتهای اروپایی نیز اهمیت ایران بیشتر از پیش عیان شد. جدا از ابعاد روابط سیاسی و اقتصادی که از گذشته وجود داشت، این امر بهواسطه تحولات مهم سیاسی اروپا در سده نوزدهم، رشد فزاینده رقابتهای استعماری و گسترش فرهنگ اروپایی و بازتاب آن در کشورهایی همچون ایران بود. در بُعد خارجی، رقابت روس و انگلیس و کشمکش بر سر منافع خود در ایران زمینهساز حضور بیشتر غرب در ایران شد. وجود شخصیتهای مهمی همچون امیرکبیر، میرزاحسینخان سپهسالار، اعتمادالسلطنه و دیگر روشنفکران و کارگزاران و حتی شخص ناصرالدینشاه که علاقه ویژهای به گشتوگذار در چهار گوشه کشور و خارج از ایران داشت، دربار دوره ناصری را درباری پُرتکاپو کرد که محل رفتوآمد سفرا، سیاحان، مورخان، جغرافینگاران و گزارشگران شد. عوامل گفتهشده بر کیفیت تحولات اجتماعی جامعه ایرانی تاثیر بسزایی نهاد؛ چنانکه دوره فرمانروایی ناصرالدینشاه قاجار از حیث شکلگیری منابع تاریخی و جغرافیایی ایران، از دورههای مهم و تاثیرگذار تاریخ ایران محسوب میشود.
در این دوره تعداد چشمگیری از ماموران انگلیسی باعنوان باستانشناس، سیاح، پزشک، وزیرمختار و... راهی ایران شدند. بیشتر این ماموران در طول اقامت خود در ایران، تاحد امکان اطلاعاتی را جمعآوری کردند و با نام گزارش، سفرنامه و... به دولت متبوع خود ارائه کردند. هدف از این اطلاعات این بود که هم سیاستمداران انگلیسی از این اطلاعات در راستای سیاستهای خود استفاده کنند و هم راهنمایی باشد برای سایر ماموران انگلیسی که از این پس راهـی ایران میشدند. درحقیقت، یکی از مشغلههای جدی ماموران نظامی و کارمندان کمپانی هند شرقی انگلیس گردآوری اطلاعات مختلف از مناطق زیر سلطه یا در جوار کمپانی بود. این ماموران سیاسی پس از پایان ماموریتهای دیپلماتیک خود، با دانش کافی و همهجانبهای که به دست میآوردند، پا به عرصه پژوهشهای علمی میگذاشتند. بنا به گفته دنیس رایت (Denis Wright)، ادبیات سفرنامهای سده نوزدهم انگلستان بهطور واقعی غنی بود و مهمترین این آثار به ماموران سیاسی و نظامی انگلیسی متعلق بود که برای استفاده در جهت اهداف دولت انگلستان آنها را تدوین میکردند.
در دوره ناصرالدینشاه اهمیت ایران برای انگلستان بیشازپیش آشکار شد؛ بهگونهایکه انگلستان برای تقویت نفوذ خود در ایران و دستیابی به سایر جنبهها، به احداث خط تلگراف سراسری اقدام کرد. برای حفظ ارتباط لندن با هندوستان، نگهداری این خطوط تلگراف پس از شورش ۱۲۷۴ق/ ۱۸۵۷م انجام گرفت. در گام بعد، ایران به یکی از بازارهای مهم مصرف کالاهای بریتانیایی تبدیل شد؛ بنابراین تعدادی از کمپانیهای بازرگانی و تجاری انگلستان در شهرهای ایران مستقر شدند و کسانی که جویای امتیازات و انحصارات بودند، راهی ایران شدند. خوشبینی ناصرالدینشاه به اروپاییان و دلجویی از آنها و برخورد با گشادهرویی با آنها نیز مزید بر علت شد. بنابهگفته کرزن (Curzon)، شاه ایران با اروپاییان بسیار مهربان بود و کمتر خارجی از پایتخت شاه عبور میکرد که افتخار شرفیابی به دربار حاصل نکرده باشد.
سفرهای شاه به اروپا و در ادامه، اعزام دانشجویان ایرانی به غرب باعث شد تا در این دوران، حضور مداوم انگلستان در صحنه سیاسی ایران بیشتر شود؛ بنابراین مامورانی نظیر جرج ناتائیل کرزن، کلنل جاستین شیل، دکتر ویلز، مکنزی و بسیاری دیگر راهی ایران شدند و در راستای اهداف استعماری کشورشان گامهای مهمی برداشتند. هریک از این ماموران اهداف مشخصی را دنبال میکردند و کتابهای خود را نیز بر این مبنا بهرشته تحریر درآوردهاند. بدیهی است برای دولت انگلستان که بهدنبال دستیابی به اهداف و منافع حیاتی خود در ایران بود، شناخت جامعه ایران بهویژه آشنایی با اخلاق و عادات و آداب و رسوم مردم این کشور امری لازم و ضروری بود و در این راستا، ماموران سیاسی این کشور تاحد بسیاری موفق عمل کردند. ناگفته نماند که خود این ماموران از آثار سایر سیاحان کشورهای اروپایی که پیش از این به ایران آمده بودند، نهایت استفاده را بردند و بهطور متقابل، پس از بازگشت ماموران انگلیسی به انگلستان، افرادی که قصد برنامهریزی برای مسافرت و ماموریت سیاسی به ایران را داشتند از گزارشهای تازهتر آنها استفاده میکردند.
در آن ایام، دولت انگلستان از هر شخص و موسسهای بهسود مطامع استعماری خود استفاده میبرد؛ بهگونهایکه هر فردی را که قصد سفر به ممالک اسلامی داشت، هرچند هیچگونه ارتباطی هم با دولت انگلستان نداشت و به خرج خویش سیر و سیاحت میکرد، به وزارت مستعمرات دعوت میکردند و در آنجا در حد توانایی شخص، خواستههایی برعهدهاش مینهادند. پس از توجیه فرد و در اختیار گذاشتن لوازم کافی، از او میخواستند هنگام بازگشت نتایج سفرش را در اختیار دولت قرار دهد و دستمزد دریافت کند. برایناساس دایره فعالیت ماموران انگلیسی فراتر از حد انتظار بود و بهصورت ماموران رسمی و غیررسمی یا اجیر شده شکل میگرفت. ناگفته نماند که در اواخر قرن نوزدهم میلادی/ سیزدهم قمری، به واسطه گسترش استعمار انگلستان و رقابت با دیگر کشورها و نیز بهعلت حضور برخی از ماموران انگلیسی در هند، ورود این ماموران به ایران چندان خوشایند نبود. در بین ملتهای آسیایی، بهویژه ایران، همواره این سوءظن وجود داشت که رفتار انگلیسیها با کشورهای آسیایی غیر از رفتار آنها با اروپاییان است. ایرانیها معتقد بودند که این نخوت و تکبر از تماس انگلیسیها با هندیها ناشی بود و هر کدام از ماموران انگلیسی که در هندوستان بهسر برده بودند، دیگر ممکن نبود از ابراز حس برتری در برابر شرقیها خودداری کنند.
بیشتر ماموران انگلیسی که در دوره ناصری به ایران آمدند، دارای چنین خصوصیاتی بودند. ادوارد سعید در کتاب معروف خود، شرقشناسی، ابعاد مختلف این فزونخواهی را بهخوبی تحلیل و بررسی کرده است. پژوهشهای انتقادی جدید بهدرستی نشان دادهاند که بیشتر ایرانشناسان انگلیسی به دولت انگلستان وابستگی نظامی و سیاسی داشتهاند و مطالعات ایرانشناسی جزئی از وظایف رسمی آنها بوده است؛ حتی شرقشناسی انگلیسی از ارکان مهم شرقشناسی سده نوزدهم بهشمار میآید.
ارسال نظر