افزایش دوره به دوره جمعیت

این دستور به دلیل مشکلات فنی انجام نشد تا سرانجام میرزا عبدالغفار نجم‌الدوله، معلم ریاضی مدرسه دارالفنون، سرشماری از جمعیت شهر تهران را با استفاده از شیوه‌های جدید انجام داد؛ این سرشماری براساس نقشه شهر به وسیله وی و در مدت ۵۵ روز انجام شد و اطلاعات آن طی رساله‌ای با عنوان «تشخیص نفوس دارالخلافه» انتشار یافت. در این سرشماری تهران به پنج محله ارگ، عودلاجان، چال‌میدان، سنگلج و بازار تقسیم‌بندی شده و همه محله‌های خارج از شهر نیز جزو یک طبقه قرار گرفت. براساس این سرشماری، جمعیت تهران در ۱۲۴۶ خورشیدی بالغ بر ۱۵۵۷۳۶ نفر بوده است که از این تعداد ۱۴۷۲۵۶ نفر را افراد غیرنظامی و ۸۴۸۰ نفر را افراد نظامی تشکیل می‌داده‌اند. در سرشماری‌ای که عبدالغفار نجم‌الدوله انجام داد معلوم شد که حدود ۲۷درصد جمعیت شهر را افراد کمتر از ۱۵ سال تشکیل می‌دهند که با توجه به زاد و ولد بی‌برنامه آن زمان، از مرگ و میر زیاد مخصوصا در سنین نوجوانی خبر می‌دهد. این سرشماری همزمان با وزارت اعتضاد السلطنه بر وزارت علوم و معارف انجام شد.

دومین سرشماری جمعیت شهر تهران در سال۱۲۶۲-۱۲۶۳ خورشیدی و با مسوولیت میرزا سید شفیع امیرلشکر انجام گرفت. در این سرشماری، بازهم تهران به پنج محله ارگ، سنگلج، عودلاجان، چال‌میدان و بازار تقسیم شد. همچنین در سال ۱۲۷۷ خورشیدی در چهارمین سال سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، آماری از ابنیه تهران تهیه شد. مسوول این آمارگیری، درویش حسن اخضر علیشاه بود که تهیه آمار را در زمان ریاست نظمیه مختارالسلطنه و صدارت میرزا علی‌اصغرخان امین‌السلطان آغاز کرد. در سال ۱۲۹۷ به منظور ثبت وقایع چهارگانه، اداره ثبت‌احوال کشور تاسیس شد. با ثبت اطلاعات مربوط به تولد، فوت، ازدواج و طلاق از سوی اداره مذکور، ضرورت اطلاع از جمعیت کشور و تعیین سازمانی که موظف به جمع‌آوری این اطلاعات باشد موردتوجه قرار گرفت و در سال ۱۳۰۳ با تصویب آیین‌نامه‌‌ای، مسوولیت جمع‌آوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای موردنیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد.

با ایجاد تشکیلات جدید بلدیه در سال ۱۳۰۱ شمسی، سرشماری دیگری در تهران صورت گرفت که براساس آن سرشماری، جمعیت تهران در سال ۱۳۰۱ بالغ بر ۲۱۰ هزار نفر بود. در این سرشماری تهران به ۱۰ ناحیه ارگ، دولت، حسن‌آباد، سنگلج، قنات‌آباد، محمدیه، قاجاریه، بازار، عودلاجان و شهرنو تقسیم می‌شد. در سال ۱۳۱۱ خورشیدی اداره کل احصائیه و سجل احوال مملکتی در شهر تهران، سرشماری به‌عمل آورد. انجام این سرشماری به شکل محله‌ای و در ده محله شهر تهران صورت گرفت. در تاریخ پنجم تیرماه سال ۱۳۱۲، نظام‌نامه شورای‌عالی احصائیه تنظیم و بر حسب ماده اول آن نظام‌نامه، نمایندگان همه وزارتخانه‌ها در شورای مزبور عضویت داشتند و مسوولیت هماهنگی در تولید آمار بر عهده شورای مزبور بود. شورای‌عالی احصائیه در سال ۱۳۱۴ به شورای‌عالی آمار تغییر نام داد.

در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۱۸ قانون سرشماری به تصویب مجلس شورای ملی رسید و بلافاصله اولین سرشماری در اول تیر ۱۳۱۸ در کاشان با رعایت نکاتی که شورای‌عالی آمار مقرر داشته بود، به عمل آمد. برای این منظور شهر کاشان به دوازده منطقه و روستاهای ۲۴گانه آن نیز بنا به موقعیت طبیعی و وسایل نقلیه و ارتباطی به ۳۰۰ منطقه تقسیم شد. پس از کاشان، تبریز در پنجم مهر ۱۳۱۹ سرشماری شد و جمعیت آن تا شعاع شش کیلومتری ۲۱۳۵۴۲ نفر اعلام شد. پس از آن در مشهد و سپس در شهرهای کرمان، شیراز، اردبیل، یزد، اصفهان، همدان، کرمانشاه، رشت و بندرپهلوی (انزلی کنونی) نیز سرشماری به عمل آمد. در ۶ آبان ۱۳۱۸ هیات دولت تصویب‌نامه‌ای را به امضا رساند که طبق آن باید در ۱۰ اسفند ۱۳۱۸ سرشماری تهران و حومه صورت گیرد. براساس این تصویب‌نامه روز سرشماری تعطیل همگانی بود و اعمال سرشماری از پنج صبح تا ساعت بیست و یک همان روز ادامه ‌یافت. در این تصویب‌نامه پیش‌بینی شده بود که پیش از اجرای سرشماری، کوچه‌ها و اماکن نامگذاری و شماره‌گذاری شوند. منطقه‌بندی سرشماری مانند موارد قبل بوده است با این تفاوت که مناطق ارگ و بازار یکی شده بودند. جمعیت تهران در این زمان به ۵۴۰۰۸۷ نفر بالغ می‌شد.

در سال ۱۳۲۰ برنامه سرشماری سایر شهرها تنظیم شده و تا شهریور همان سال سرشماری ۳۲ شهر انجام گرفت. برای تعیین وضع ایلات به کلیه ادارات آمار شهرستان‌ها دستور داده شد ایلات و عشایر قلمرو ماموریت خود را با ذکر اطلاعات مربوط به محل، تاریخ و مسیر عبوری ییلاق و قشلاق و نیز موقعیت مراتع مورداستفاده آنان تهیه کرده و گزارش کنند. در سال ۱۳۲۸ بنا به مصوبه مجلس، سازمان برنامه در لایحه برنامه ۷ ساله، اعتبار کافی را برای جمع‌آوری آمار و تهیه و ترسیم نقشه کشور منظور کرد. اما به‌رغم این اقدامات، بازهم فعالیت چشمگیری از نظر آماری کشور مشاهده نشد. در زمستان ۱۳۲۸ هم آقای لیدز، رئیس اداره آمار و سرشماری سازمان ملل متحد به ایران آمد و از این طریق باب مراودات اداره‌کل آمار با سازمان‌ملل گشوده شد. در سال ۱۳۲۹ نیز یک سرشماری نفوس در شهر تهران به‌عمل آمد.

در اسفند ماه سال ۱۳۳۱ با کمک اداره همکاری‌های فنی آمریکا در ایران (اصل چهار ترومن) «سازمان همکاری آمار عمومی» تشکیل شد. در این سال اداره آمار و سرشماری از اداره کل آمار و ثبت‌احوال منتزع و به سازمان همکاری آمار عمومی ملحق شد. به این ترتیب برای اولین‌بار سازمانی که به‌طور خاص وظیفه جمع‌آوری آمار را بر عهده داشت، به‌وجود آمد. این سازمان در اجرای قانون آمار و سرشماری مصوب سال ۱۳۳۴ به وزارت کشور وابسته شد و نام آن به «اداره کل آمار عمومی» تغییر یافت. با تشکیل اداره کل آمار عمومی اولین سرشماری عمومی کشور در سال ۱۳۳۵ توسط این اداره به مرحله اجرا درآمد. طرح مزبور پس از آزمایش در هفت شهر کاشان، آبادان، خرمشهر، ارومیه، سبزوار، دشت‌میشان و زابل و سرانجام در تمام کشور اجرا شد.

در سال ۱۳۳۵ سرشماری دیگری در ایران صورت گرفت که ۳۰۰ میلیون ریال مخارج آن توسط وزارت دارایی و سازمان برنامه و بودجه تامین شد. اما بعدها معلوم شد اشتباهات این سرشماری آن‌قدر زیاد بوده که حتی شامل تقریب نزدیک به صحت هم نمی‌شده! این سرشماری از روز ۱۰ آبان آغاز و تا روز ۲۵ آبان ادامه یافت. کل جمعیت ایران در آبان ماه ۱۳۳۵ خورشیدی ۱۸۹۵۴۷۰۴ نفر بود. شمار جمعیت شهرنشین ۵۹۵۳۵۶۳ نفر و جمعیت ده‌نشین ۱۳۰۰۱۱۴۱ نفر برآورد شد. نیاز روزافزون دستگاه‌های برنامه‌ریزی کشور به آمار و اطلاعات و ضرورت همکاری بسیار نزدیک سازمان اصلی تولید‌کننده آمار با دستگاه برنامه‌ریزی، موجب شد تا در سال ۱۳۴۴ براساس قانون، اداره‌کل آمار عمومی از وزارت کشور منتزع و با نام «مرکز آمار ایران» به سازمان برنامه و بودجه وقت وابسته شود. در قانون تاسیس مرکز آمار ایران، به مواردی از قبیل نظارت مرکز آمار ایران بر تهیه، اجرا و استخراج داده‌های حاصل از آمارگیری‌های سایر دستگاه‌های اجرایی و ایجاد پایگاه‌ اطلاعات ملی توجه شده بود.

طرح مقدماتی سرشماری سال ۱۳۴۵ در شهرستان‌های مراغه و سبزواران (جیرفت) اجرا شد. این سرشماری ۲۰ روز به درازا انجامید. در سرشماری آبان ماه سال ۱۳۴۵ مشکلات زیادی پیش‌روی ماموران قرار داشت. به‌عنوان مثال در تهران ساکنان شمال‌شهر حاضر به همکاری با ماموران نبودند یا نوکر و کلفت خود را برای جواب به آنها پیش می‌فرستادند. یا در جنوب شهر هم بعضی از فاش کردند نام افراد خانواده خود ابا داشته و می‌گفتند: «ما نام کسان خود را به نامحرم نمی‌گوییم.» یا در برخی مناطق مشکلات عبور و مرور وجود داشت. به این ترتیب سرشماری سال ۱۳۴۵ نیز از دقت پایینی برخوردار بود و با آنکه هزینه زیادی صرف شد، نتوانست اطلاعات و آمار مفیدی به دست دهد، چراکه غرض از این سرشماری استفاده از اعداد و ارقام آن در برنامه عمرانی چهارم بود که هیچ‌گاه این هدف محقق نشد.

جالب آنکه این سرشماری حتی نتوانست میزان رشد سالیانه جمعیت ایران را مشخص سازد. از طرفی در دهه چهل دستگاه ثبت‌احوال کشور هم قادر نبود تعداد موالید و متوفیات سالیانه کشور را به درستی ثبت و ضبط کند. به‌طوری که در همان سال‌ها در حدود ۷۰ درصد موالید و نصف وقایع مرگ ومیر در دستگاه ثبت‌احوال ثبت می‌شد و هنوز درصد زیادی از مردم شناسنامه نداشتند. سرشماری عمومی نفوس ومسکن ۱۳۵۵ از ۸ تا ۲۸ آبان در ۱۶ هزار حوزه سکونت جمعیت ساکن و ۶۰۰ حوزه ویژه جمعیت‌های غیرساکن (ایلات و عشایر) انجام گرفت. طبق این سرشماری، جمعیت ایران به ۳۳۷۰۸۷۴۴ نفر و ۶۷۱۱۶۳۸ خانوار رسیده بود که ۱۵۸۵۴۶۸۰ نفر آن ساکن ۳۷۳ شهر و ۱۷۸۵۴۰۶۴ نفر آن ساکن نقاط روستایی بودند.

منابع و مآخذ:

هوشمند فینی، غلامرضا. «سرشماری: به بهانه سرشماری عمومی نفوس و مسکن آبان ماه ۱۳۸۵،» دوماهنامه شهرنگار، سال هفتم، شماره ۳۸ (آبان ۱۳۸۵)، صص ۵۵-۶۰

محبوبی اردکانی، حسین. تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران. ج۲، تهران: موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، اردیبهشت ۲۵۳۷