ایران عصر قاجار، به لحاظ مکان شکلگیری مناسبات قدرت نیروهای اجتماعی، منطبق باوضعیت اروپای ما قبل قرن پانزدهم مسیحی بود. نظام دانش و همه نهادهای آن، هنوز ساختار «روایتی»، افسانه وماورائی داشت و در انحصار نیروهای قدمایی بود. حکومت قاجاران به حدی ضعیف بود که این ناتوانی در تاریخ مثل شده و میتوان ادعای وجود بیحضور آن را طرح کرد. در این عصر، قدرت بهصورت پراکنده و هرجومرجی دردست نیروهای بهرهمند کهن است که مهمترین آنان، اشراف زمیندار، خوانین، حکام محلی و درباریان از سویی و روحانیون درباری از…