دنیای اقتصاد:
هایک معتقد بود عقلانیت اقتصادی نه در ذهن افراد که در فرآیندی اجتماعی و از طریق نظام قیمتها شکل میگیرد که «نظمی خودجوش» را شکل میدهد و در مقابل «معماری انتخاب» رفتارگران قرار میگیرد. با این همه آیا اتریشیها و رفتاریها نقاط اشتراکی هم دارند؟
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در رستوران از سر گرسنگی زیاد کلی غذا سفارش داده باشید و بعد از اینکه غذاها آمد و سیر شدید، با خودتان فکر کنید چرا انقدر غذا سفارش دادید یا به این دلیل که غذاها حیف و میل میشود، خودتان را مجبور کنید بیشتر از ظرفیتتان غذا بخورید که مبادا پولی که دادید کامل استفاده نشده باشد یا مثلا برای خرید یک آبمیوه دو ساعت در صف بایستید، بعد ببینید که خیلی هم چیز خاصی نبوده و فقط چون یک صف دیده بودید، احساس کردید اینجا حتما آبمیوه خیلی خاصی میفروشند!
دنیای اقتصاد:
درحالیکه دوران حیات آدام اسمیت به سالها پیش از شکلگیری اقتصاد رفتاری بازمیگردد، اما او برای محققان این حوزه نوظهور در علم اقتصاد درسهای زیادی برای آموختن دارد. «دنیایاقتصاد» در مروری بر مقاله «آدام اسمیت؛ اقتصاددان رفتاری» این درسها را مرور میکند.
مرگ دنیل کانمن، روانشناس و از مبدعان رویکرد رفتارگرایی در اقتصاد و مدیریت، دوباره این نظریه را به محور بحث اقتصاددانان و پژوهشگران علوم انسانی تبدیل کرده است. کانمن که با گسترشهای نظری خود، نگاهها به نحوه انتخاب و تخصیص منابع را در علم اقتصاد تغییر داد، در مهمترین پژوهشهای خود طرفدار نوعی از فعالیت علمی بود که پایه آن نه بر قطعیت که بر شناخت بهتر و دقیقتر از انسان استوار است. از آنجا که در روششناسی اقتصاد نئوکلاسیک پایههای شناخت بر محور انسان عقلایی استوار است، رویکرد…
امیرمحمد تهمتن/پژوهشگر علوم رفتاری و بنیانگذار تیم بایاس
میراث فکری دنیل کانمن را بهعنوان یکی از بنیانگذاران علم اقتصاد رفتاری و تنها روانشناسی که توانست برنده جایزه نوبل اقتصاد شود، میتوان در چند حوزه دنبال کرد. اگرچه باید به این نکته توجه کرد که تلاشهای فکری او بهعنوان یک دانشمند برجسته و متفکر بزرگ که شاید بتوان نام او را در میان بزرگان علم اقتصاد همچون کینز، فریدمن، شیلر و لوکاس و همچنین در میان بزرگان علم روانشناسی همچون اسکینر، پاولوف و فستینگر آورد، در ادامه تلاشهایی بود که دیگر دانشمندانی همچون هربرت سایمون شروع کرده…
اگر خود را مخاطب اقتصاد میدانید، بعید است در سالهای اخیر نام اقتصاد رفتاری به گوشتان نخورده باشد. این شاخه از اقتصاد، شبهعلمی است که با نقض کردن فروض بنیادی اقتصاد نئوکلاسیک، از اهمیت ویژگیهای شناختی بر اقتصاد میگوید. با توجه به گسترش سریع این حوزه، باید دید این شبهعلم نوپا چقدر قابل اتکاست و با چه میزان صحت آماری، فرضیات اقتصاددانانی همچون مارشال و رمزی را زیر سوال میبرد.
ثمین نیکخواه بهرامی/دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه اوترخت
تصور کنید از شما میپرسند میتوانید با یک شخص، زنده یا درگذشته، یکساعت وقت بگذرانید و شام میل کنید. اقتصاددانی که شما باشید، تصمیم میگیرید این یکساعت را صرف گپوگفت با دنیل کانمن کنید. مشخصا سر یک شام یکساعته با یک نوبلیست اقتصاد رفتاری، صحبت درباره معنادار نبودن ضرایب آخرین رگرسیون در مقاله اخیرتان، تنها وقت تلف کردن است. این یکساعت، شاید بهترین فرصت برای دریافت دیدگاههای شخصی استاد باشد. شاید کنجکاو باشید بدانید که خود کانمن تا چه حد از مفاهیم سیستم یک و سیستم دو در زندگی…
دعوا بر سر صحت و سقم نتایج مقالات علمی در برخی نحلههای اقتصاد چیز عجیبی نیست و در تاریخ مدرن علم بیشمار مثال و نمونه دارد، اما قضیه اقتصاد رفتاری کمی متفاوت است. لو رفتن دادهسازی در برخی از مهمترین مقالات شاخه رفتاری موجب شده تا بسیاری با تردید به کل این نحله و بینشهایی که برای تفسیر و تبیین مسائل ارائه میکند، نگاه کنند.
در چند ماه اخیر، خبرهای مرتبط با محافل دانشگاهی بسیاری را در بهت فروبرده است. پژوهشگرانی که به صورت پیشفرض باید به دنبال کشف حقیقت باشند، اکنون به انواع دادهسازیها و سرقتهای ادبی متهم هستند. شاید خوشبینانه فکر کنید که دادهسازی مختص رشتههایی خاص در علوم انسانی است. اما شوربختانه، حتی محققانی که روی سرطان کار میکنند نیز متهم به دادهسازی هستند. از قضا این پدیده صرفا مختص دانشگاههایی که میخواهند سریعتر در رتبهبندیهای معتبر دانشگاهی ترقی کنند نیست و شاید تعجب کنید که حتی دانشگاه…
آناهیتا هیربد/ پژوهشگر اقتصادی دانشگاه توبینگن آلمان
دن آریلی (Dan Ariely)، اقتصاددان رفتاری مشهور در سال اخیر درگیر یکی از بزرگترین رسواییها در خصوص دادهسازی شد. آریلی و همکارش فرانسسکا جینو (Francesca Gino) برای پژوهششان درباره اینکه «چرا ما حقیقت را منحرف میکنیم» معروف شدند و حال هر دو متهم به دادهسازی هستند.
پرهام پهلوان/ دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
دادهسازی (Datafication)، تبدیل اتفاقات مختلف، از جمله رفتارهای انسان، فعالیتها و پدیدههای طبیعی به اعداد (داده) است. دادهسازی، شامل جمعآوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها از منابع مختلف مانند حسگرها، رسانههای اجتماعی، تراکنشها و تعاملات است.دادهسازی با پیشرفتهای فناوری، بهویژه در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ به طور فزایندهای رایج شده است. دادهسازی به سازمانها و کسبوکارها اجازه میدهد با تبدیل وقایع مختلف به…
در ۲۹ اکتبر سال۱۹۲۹ بود که دهه پررونق و پرهیاهوی بیست در آمریکا به پایان ناگهانی خود رسید. در رویدادی مشهور شده به «سهشنبه سیاه»، بازار سهام آمریکا سقوط کرد و تا مدت زمانی طولانی در دهه۱۹۵۰ نتوانست به اوج تاریخی خود در سال۱۹۲۹ دستیابد. اثرات این سقوط فقط در بازار سهام احساس نشد.
این یادداشت به بهانه در گذشت دانشمند فقید دنیل کانمن نوشته شده است تا پیام اصلی او را مرور کند. جان کلام او را میتوان در این یک جمله خلاصه کرد: اندیشه ما از آنچه فکر میکنیم، الکنتر است.
در هر زمان و هرجا که صحبت از اقتصاد رفتاری در میان باشد، نام او نیز شنیده خواهد شد، دنیل کانمن که نخست با کتاب «تفکر، سریع و کند» و سپس کتاب «نویز» مرز افتصاد و روانشناسی را از میان برداشت و تحولات بزرگی را در اقتصاد جریان اصلی ایجاد کرد. ما هرگز او را فراموش نخواهیم کرد. انتشار کتاب تفکر، سریع و کند، یک رخداد فکری بزرگ بود. این کتاب تحقیقاتی را که کانمن در چهل سال گذشته انجام داده بود خلاصه میکند، در این میان نباید از سهم آموس تورسکی در شکل گیری ایدههای اصلی این کتاب غافل شد. یک جملهای…
مسعود متاني *:
در اقتصاد آنچه تعیینکننده ارزش هر کالایی است، میزان کمیابی آن است. کمیابترین منبع چیست؟ آنچه در ابتدا به ذهن خطور میکند، منابع ملموس مانند نفت، طلا یا الماس است. اما در «اقتصاد توجه» (Attention Economy)، توجه انسانها کمیابترین منبع است. رسانهها، شبکههای اجتماعی و منابع خبری، هر روز انسانها را با اطلاعات بیشماری بمباران میکنند. این ازدحام، جلبتوجه مخاطبان را دشوار میکند.
دنیای اقتصاد-کیوان حسینوند:
«اقتصاد، انعکاس رفتار افرادی است که آن را ساختهاند» که بر این اساس هرچه تعداد مشارکتکنندگان (افراد) در اقتصاد بیشتر باشد، به همان اندازه تعاملشان جنبه جمعی و غیرشخصی بیشتری پیدا میکند (لونرگان، ۲۰۰۹). از طرفی بدیهی ست که پیوندگاه عوامل بازار، کنشهای متقابل میان انسانهایی است که دارای روحیات و نگرشهای ذاتی و اکتسابی هستند و از سوی دیگر میتوانند بهسرعت تغییر کنند و این یادآور مهمترین اصل در تحلیل رفتار انسان یعنی نسبی بودن آن است.