P5_2_50101_1402402111_10762406235328122.957124250_1 copy

۱- دامنه‌ قدرت عاریه‌ای قطر: تامین مالی مستقیم

در سال۱۹۹۵، شیخ حمد فرمانی را برای تاسیس خبرگزاری مستقل «الجزیره» امضا کرد. با این ‌حال، این قابل ‌بحث است که سیاست‌های قطر برای بهره‌برداری از بازیگران رسانه‌ای غیردولتی با شبکه‌ تلویزیونی بی‌بی‌سی آغاز شد. کانال ماهواره‌ای الجزیره در ابتدا «از خاکستر بی‌بی‌سی» تاسیس شد؛ یک کانال معتبر با نفوذ فراملی. در سال۱۹۹۴، سرویس جهانی بی‌بی‌سی یک شبکه‌ تلویزیونی عربی زبان را با مشارکت «Orbit» یک کانال تلویزیونی خصوصی سعودی تاسیس کرد. این در نهایت به‌دلیل اختلاف سردبیری شکست خورد و بنیان‌گذاران الجزیره کارمندان سابق شبکه‌ عربی بی‌بی‌سی را استخدام کردند. اکثر کارمندان برنامه‌نویسی مستقر در لندن به دوحه منتقل شدند. العوویفی استدلال می‌کند که الجزیره با استخدام روزنامه‌نگاران معتبر، حرفه‌ای بودن و سنت بی‌بی‌سی را به محیطی آورد که با آزادی بیشتر مشخص می‌شود و شرایط برای تعهد به بینندگان عرب مساعدتر است. محققان اشاره می‌کنند که کارمندان سابق بی‌بی‌سی به تیم اصلی‌ای تبدیل شدند که کارشان با ظهور الجزیره شهرت فراملی پیدا کرد.

قطر آشکارا به این بازیگر غیردولتی کمک مالی می‌کند. قطر در سال۱۹۹۶ وامی را به الجزیره اعطا کرد که به‌طور متفاوت ۱۵۰میلیون دلار یا ۱۳۷میلیون دلار ذکر شده بود که باید تا سال۲۰۰۱ بازپرداخت شود. الجزیره قصد داشت درآمد مورد نیاز را برای بازپرداخت این وام از طریق تبلیغات شرکت‌های بزرگ مانند «یونیلور»، «ژیلت»، «پروکتر‌اند گمبل» و «جنرال موتورز» ایجاد کند. با این‌ حال، شرایط بازار در صنعت تبلیغات خاورمیانه مساعد نبود و شرکت‌های عربی نگران بودند که روابط بی‌ثبات الجزیره با دولت‌های منطقه ممکن است به منافع تجاری آنها آسیب برساند. در نتیجه، تا سال۲۰۰۱، الجزیره نتوانست جریان نقدی مثبت ایجاد کند و درآمد تبلیغاتی این کانال تنها ۳۵ تا ۴۰درصد از هزینه‌های آن را پوشش می‌داد. با وجود این، امیر سابق این وام را برای مدت نامحدود تمدید کرد. تا سال۲۰۰۹، قطر بیش از ۱۰۰میلیون دلار ضرر در سال برای الجزیره‌ عربی متحمل شده بود و بیش از یک‌میلیارد دلار نیز در الجزیره انگلیسی سرمایه‌گذاری کرده بود. بنابراین الجزیره یک شرکت نیمه‌دولتی باقی ماند و نشان داد که قطر از شبکه‌های تلویزیونی غیردولتی رسانه‌ای حمایت مالی می‌کند تا قدرت عاریه‌ای را به‌دست آورد و به‌عنوان نمونه‌ای از دامنه‌ قدرت عاریه‌ای عمل می‌کند.

محققان دلایل متعددی را برای کمک مالی قطر به این کانال پیشنهاد کرده‌اند؛ اما اکثر آنها با پیوند دادن آن با دیدگاه امیر سابق موافق هستند. درحالی‌که مایلز معتقد است که تاسیس الجزیره استراتژی جدیدی از سوی شیخ حمد برای بهبود روابط با غرب بود، اما النووی و اسکندر تاسیس الجزیره را بخشی از حرکت [شیخ حمد] برای معرفی دموکراسی به کشور کوچکش می‌دانند. النووی و اسکندر ادعا می‌کنند که امیر سابق «برنامه‌ریزی کرد تا الجزیره یک شبکه‌ تلویزیونی ماهواره‌ای مستقل و غیر حزبی و عاری از نظارت، کنترل و دست‌کاری دولت باشد.» بااین‌حال، بدیهی است که الجزیره به ابزاری ضروری برای اجرای قدرت عاریه‌ای تبدیل شد؛ زیرا کنترل آن در دست خاندان حاکم بود. از سال۱۹۹۶، رئیس هیات‌ مدیره، شیخ حمد بن‌ثامر آل ثانی بوده است که همچنین رئیس هیات‌مدیره «شرکت رسانه‌ای قطر» (QMC) در زمان ایجاد آن در سال۲۰۰۹ برای نظارت بر اپراتورهای رادیو و تلویزیون قطر بود. سایر مناصب بلندپایه در «شرکت رسانه‌ای قطر» در اختیار خانواده حاکم است، مانند مقام افسر ارشد شیخ عبدالرحمن بن‌حمد آل‌ثانی.

علاوه بر این، الجزیره به‌طور رسمی توسط یکی از اعضای خانواده حاکم، یعنی شیخ احمد آل‌ثانی که از سال۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ مدیرکل بود، (قبل از منصوب شدن به‌عنوان وزیر اقتصاد و تجارت) اداره می‌شد. همان‌طور که الزیات در آن زمان گزارش داد: «الجزیره نه‌تنها از نظر مالی توسط قطر حمایت می‌شود، بلکه محتوا اکنون بطور رسمی در دستان خانواده‌ سلطنتی نیز قرار دارد.» مدیرکل قبلی «وضاح خنفر» از سال۲۰۰۶ تا زمان استعفای غیرمنتظره‌اش در سال۲۰۱۱ این سمت را بر عهده داشت. خنفر پس از دورانی که از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به‌عنوان مدیرعامل حضور داشت، گفت: «قطر… بر اساس نفع هدایت می‌شود، نه با امور خیر و وقف» و موافقت خود را با رئالیسم سیاسی تایید کرد که در آن هر دولتی «پول [ها]...را برای تقویت و به حداکثر رساندن قدرت خود یا محافظت از خود خرج می‌کند.»

خنفر روابط بین الجزیره و قطر را برجسته کرد, جایی که به الجزیره اجازه داده شد تا حدی از سیاست خارجی قطر جدا شود تا مانع توسعه‌اش به‌عنوان یک نفوذ قدرتمند بین‌المللی نشود. این به الجزیره اجازه داد تا سیاست‌های سردبیری را با هدف افزایش محبوبیت به‌جای درآمد توسعه دهد. خنفر تنوع بین‌المللی اتاق خبر را توصیف کرد که پس از تاسیس کانال انگلیسی‌زبان، نماینده‌ ۵۵ملیت بود و مانع از این شد که خط‌مشی سردبیری «صدای قطر» باشد. خنفر در پایان گفت: «فکر نمی‌کنم یک مدیرکل از خاندان حاکم به این معنا باشد که الجزیره تحت کنترل[ش] قرار گرفته است [...] او سیاست‌های سردبیری را تغییر نداد، او دارای پیشینه‌ای از تجارت و اقتصاد بود و با سطح شرکت‌ها سروکار داشت.»

مدیریت الجزیره هرگونه دخالت دولت در سیاست‌های سردبیری این کانال را رد و پیشنهاد‌هایی را مبنی بر اینکه این شبکه به‌عنوان ابزار قطری عمل می‌کند، رد می‌کند. با وجود شفافیت اظهارات مدیرکل سابق، استفاده‌ قطر از این کانال برای اهداف خود همچنان مورد بحث است. برخی از محققان با درک خنفر از استقلال الجزیره اشتراک نظر دارند؛ درحالی‌که برخی دیگر بر پوشش رویدادهای مهم توسط الجزیره و سیاست‌های دولت قطر تمرکز می‌کنند و معتقدند که الجزیره در خدمت منافع قطر است. ساموئل-ازران و پچت با بررسی شکاف پنج‌ساله بین قطر و عربستان سعودی اتهام ویکی‌لیکس به استفاده قطر از الجزیره برای اهداف سیاسی را ارزیابی و استدلال کردند؛ درحالی‌که تفاوت کمی در پوشش سیاست‌های عربستان سعودی درباره الجزیره انگلیسی در حین و پس از شکاف وجود داشت، اما وب‌سایت الجزیره‌ عربی در خلال شکاف، دارای حجم بسیار بالاتری از مقالات بود که سیاست‌های سعودی را به‌ویژه درباره حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر به‌صورت منفی نشان می‌داد.

نویسندگان به این نتیجه رسیدند که الجزیره‌ عربی با منافع سیاست خارجی قطر هماهنگ است که استقلال این کانال را زیر سوال می‌برد.  زیانی خاطرنشان کرد که پوشش این کانال از قطر «پوششی کم‌هزینه از کشور میزبان خود ارائه می‌دهد و مراقب است که از آن انتقاد نکند.» علاوه بر این، الزیات استدلال می‌کند که حتی زمانی که الجزیره بطور مستقل و آزادانه در جریان بهار عربی گزارش می‌داد، این پوشش تا حدی «نامتوازن» و «غرض‌آمیز» بود و نتایج موردنظر قطر را برای انقلاب منعکس می‌کرد و نتیجه می‌گیرد که «آزادی الجزیره فقط تا جایی که امیر اجازه می‌دهد، می‌رسد.» علاوه بر این، ساموئل- ازران و همکاران، ادعاهای مربوط به رشوه در رقابت موفقیت‌آمیز قطر برای جام جهانی۲۰۲۲ را بررسی و اشاره کردند درحالی‌که الجزیره انگلیسی هنجارهای روزنامه‌نگاری بالایی را در این مورد حفظ می‌کرد، اما الجزیره عربی از انتقاد از قطر اجتناب کرد.