فعالیت خود را از چه زمان در خیابان شاپور شروع کردید و نخستین جستجوهایتان در این خیابان مربوط به چه زمانی است؟

سه سال مجموعاً در شاپور کاسب بودم و از سال ۱۳۷۰ با آن منطقه آشنا شدم،به دلیل اینکه پدر من در آن منطقه رفقایی داشت و دو تن از اقوام ما نیز در آنجا کاسب بودند،مشتری‌هایی نیز در آنجا داشتیم ، پس تردد ما به شاپور جدی بود البته پدر من از سال‌های قبل با آن منطقه در ارتباط بود.

از نخستین نگاه شما تا امروز،این خیابان چند درصد درگیر تغییر ظاهری و محتوایی شده است؟

چهل درصد تغییر کرده است؛چون بافت خود را حفظ کرده است و فقط مشاغل تغییر کرده است،آن روزها ماشین سنگین خیلی فعال بود و تماماً در شاپور تراشکار بودند اما کم‌کم به سمت خودرو سواری کشیده شد که در شاپور این روزها خیلی پررنگ است.روند تغییر هم ناشی از ترافیک شهری بود و مجبور شدند شاپور جدید را احداث کنند تا عرض خیابان برای گذر سه کامیون در نظر گرفته شود و این منطقه دچار فروپاشی کسب‌وکار  شد.

به نظر شما شاپور قدیم ناچار درگیر این سرنوشت می‌شد؟

شاپور قدیم به دلیل بافت مسکونی که دارد و عدم همراهی منطقه ۱با صنعت خواه‌ناخواه به این وضعیت می‌افتاد.الآن شاپور قدیم به خاطر بحث آن وضعیت مالی صاحبان گاراژها و مشتری‌هایشان،  ظرفیتش کم از شاپور جدید نیست و مغازه‌هایش به ابر کرایه کشیده شده‌اند و در حال کسب ابر درآمد هستند و بخش زیادی از حاشیه‌های شهر نیز در آنجا کاسب شده‌اند چون مردمی بومی آن منطقه دیگر اقبالی به کار فنی آن منطقه ندارند.

شاپور قدیم تا چه حد قدرت سابق خود را دارد؟آیا تغییر کاربری این منطقه کار درستی بود؟

به آن قدرت سابق نیست.دایی مادر من آنجا آپاراتی ماشین سنگین بودند و زندگی خوبی برای خود دست‌وپا کرده بودند،اما وقتی شاپور در حوزه خودروهای سنگین تعطیل شد درآمدشان خیلی کم شد.به نظر من شاپور قدیم به‌صورت تقریبی تا ده درصد حفظ می‌شود و باقی آن به فروش کالای لوکس در حوزه خودرو سواری رو می‌آورد.به نفع شاپور است که قسمت غیرفعال آش به‌جای اینکه منفعل باقی بماند و به انبار کالا تبدیل شود با سرشکن کردن ابر کرایه مقداری جذب تعمیرگاه و خدمات کند و این بافت حفظ شود.به دلیل اینکه ما الآن به بحران سوخت و ترافیک می‌رسیم و رفتن یک خودرو باحال خراب به حاشیه شهر برای رسیدن به اولین تعمیرگاه از هیچ نظر قابل توجیه نیست.هسته مرکزی شهر در منطقه یک نیاز به قطب صنعت خودرو خرد دارد که می‌تواند از چهارراه بهشتی تا حکیم نظامی باشد.

این خیابان و گاراژها و تعمیرکارهایش تا چه حد توانایی تبدیل‌شدن به یک کتاب مفصل را دارد؟

حداقل آن چیزی که من می‌دانم،شاپور قدیم پتانسیل یک کتاب صدصفحه‌ای جزوه مانند دارد.شاپور قدیم جای موفق‌های احساسی است درعین‌حال جای ورشکسته‌های قدیمی است؛جای کارگاه‌هایی است که بی‌دلیل تعطیل شدند و هیچ علت و معلولی که بتوان به آن استناد کرد در آن وجود ندارد..یک داستانی وجود دارد که برخورد فرهنگی آنجا بالاست،یعنی شما با تمام اقوام ایران حتی اقوام شمالی و غربی در اینجا تعامل خیلی مستقیم و پررنگ دارید؛شاپور قدیم چند کافه قدیمی داشته است که این‌ها برای خودشان داستان‌های خیلی جالبی دارند؛آدم‌هایی که با چهره‌های سرشناس تاریخ اصفهان مانند همدانیان و حاج رسولی‌ها و کازرونی و پس‌ازآن صنعت نوپا دهه هفتاد میلادی سروکار داشته‌اند خاطرات زنده‌ای دارند.اسم‌گذاری‌ها نیز در آنجا جالب است ازجمله کشور تور،هند معراجی،شهررضا،اقتصاد،پرواز،متحده قدیم،متحده جدید،زغال‌سنگ،مستری،نکویی و...که اسم‌گذاری‌های آن‌ها نیز عمدتا مبهم است و عده کمی می‌دانند چرا این اسم‌ها گذاشته‌شده‌اند مانند گاراژ کشور تور!البته گاراژهایی مانند حکیمیان و رستمیان نیز از بین رفته‌اند.با نگاهی از بالا شاپور فوق‌العاده نقاط رهاشده دارد؛حتی کارخانه در آنجا بوده است.

موزه صنعت اصفهان؛شاپور یا کارخانه ریس باف؟

اگر شاپور فعال نگه‌داشته شود جای زیباتری است تا موزه!

تغییر فرهنگ شاپور هم مانند ظاهر آن اتفاق افتاده است؟

فرهنگ شاپور تغییر کرده است اما هنوز فرهنگ‌های قابل‌توجهی دارد مثلا در عناوینی که روی افراد می‌گذارند.شاپور جدید و قدیم از دیرباز در اصفهان یک شمشیر دو لبه بوده است؛عنوان شاپوری بودن یعنی یک فرد غیرقابل نفوذ و غیرقابل شکست درعین‌حال متمول!شاپور کشته هم زیاد داده است از درگیر با دستگاه تراش تا منفجرشدن کپسول و....

  شاپور قدیم هم مانند تهران چهره‌هایی مانند اصغرقندچی را به خود دیده است؟

حسن قاسمی یکی از صنعت گران شاپور بود قبل از انقلاب او در حال ساخت نقطه‌جوش مدرن بود و تقریبا می‌توان گفت از صفرتا صد کار با خودش بود؛این آدم در اواخر دهه شصت ورشکست شد.این آدم اگر همان‌طور به کار خود ادامه می‌داد الآن مطمئنا از برندهای معتبر جوش سازی در ایران بود.

علت موفقیت شاپور جدید دقیقا در چیست؟این منطقه چه میزان سرمایه صنعتی اصفهان را در خود جای‌داده است؟

شاپور جدید موفق بود.آنجا عموما به خاطر قطب بودن در چند استان مجاور موفق شد.غیر از تهران و قم تقریبا پلاک‌های استان فارس و چهارمحال  و بختیاری خیلی دیده می‌شود.جمعه‌بازار ماشین هم یک اتفاق حداقلی کنار شاپور است.تقریبا می‌توان گفت که سی درصد سرمایه صنعت استان اصفهان در شاپور جدید است.البته منظور صنعت خرد است.گستردگی تولید در شاپور جدید زیاد شده است اما گردش مالی تعمیر همیشه از تولید بالاتر است.

یک خاطره جالب ازآنچه در شاپور تجربه کردید بفرمایید.

عجیب‌ترین خاطره‌ای که در شاپور شنیدم مربوط به یکی از مغازه‌های فعال الآن است که چند برادر در آن شریک بودند؛یک روز ظهر یکی از برادران در حال رفتن به سمت منزل بوده است که روی پل فلزی ماشین حمل آرد از روی او رد می‌شود و این فرد زنده می‌ماند و هنوز زنده است و پروتزهایی که آن روز وجود نداشت در همین شاپور برای این آدم تولید و استفاده می‌شود.عجیب‌ترین آدمی هم که در شاپور دیدم یک فرد است که تمام درآمداش را صرف خرید سلاح‌های مجاز کرده است و عشق اسلحه است.یک نفر نیز بنام نصیر(اوس نصیر)بود که کمک‌فنر تعمیر می‌کرد؛این فرد فوق‌العاده مغازه تمیزی داشت،کاراکتر خاصی نیز داشت.ما برای خرید ماشین تراش این فرد مراجعه کردیم که بعد از پنجاه سال هنوز ماشین تراش اش سالم بود.

نکته آخر

شاپوری‌ها با محافظه‌کاری، استراتژیک ماندند و سرنوشت محسن آزمایش را پیدا نکردند؛شاید اصغرقندچی ها از آن بیرون نیامده باشند اما نزدیک یک قرن است که شاپور قدیم اصفهان با تمام فراز و نشیب‌ها و بحران‌ها سرپاست...