بورس به رنگ انتظار
هیچ ارتباطی وجود ندارد در زمانی که شاخصکل منفی میشود بهعنوان مثال سهام غذایی هم کاهشی شود. تمام اقشار جامعه در فروشگاهها متوجه چگونگی افزایش قیمت مواد غذایی هستند، بنابراین رفتار کنونی بازار هیچگونه توجیه منطقی نخواهد داشت. وضعیت فعلی بازار نشان از شاخصمحوری سرمایهگذاران دارد و در بورسهای بزرگ و متمدن دنیا چنین شرایطی وجود ندارد.
یقینا زمان آن فرارسیده است که سهام ارزنده از غیرارزنده مسیر خود را جدا کند اما این تغییر مسیر با شعار شدنی نیست. زمانی این مهم به وقوع خواهد پیوست که شاهد بهبود آموزش در بازار سرمایه، به مراتب بیشتر شرایط فعلی باشیم. متاسفانه سازمان بورس و اوراقبهادار هیچگونه حمایتی در زمینه آموزش ندارد. این نهاد حتی مجوزی تحتعنوان آموزش را صادر نمیکند و بهعبارتی در سازمان بورس مجوزی تحتعنوان آموزش تعریف نشده و وجود ندارد. در عین حال مجوز مشاور سرمایهگذاری صادر میشود. در این شرایط سهامدار از کدام منبع میتواند آموزش ببیند؟ افرادی با علاقه و هزینه شخصی اقدام به آموزش عدهای میکنند اما نباید فراموش کرد که توان این افراد هم محدود است و درآمد چندانی از این مسیر برای آموزشگاهها جذب نمیشود. حمایت واقعی سازمان بورس از مقوله آموزش و اختصاص بودجهای در این زمینه با ایجاد ساختاری مناسب میتواند به بهبود رفتار سرمایهگذاران و معاملات بازار سهام ختم شود.
نوسان در جریان داد و ستدها مانعی در مسیر بازار سهام نیست، بلکه از قفلشدن بازار در صف خرید و یا فروش بهعنوان مانع یاد میشود. در عین حال نوسانگیری باعث افزایش نقدشوندگی در بازار میشود. تمام بورسهای دنیا نیز با نوساناتی همراهند و در صورتیکه نوسانات بازار منطقی باشد هیچگونه ایرادی به معاملات وارد نخواهد بود. در اینجا موضوع تکنیکال به معنی علم بررسی نوسانها معنی پیدا میکند. اینکه شاخصکل به یک مقاومت مهم در کانال ۶/ ۱میلیون واحدی رسید و فقط به دلیل تکنیکال با یک فشار فروش مواجه شد، یک موضوع کاملا تکنیکی و طبیعی ارزیابی میشود. مشکل در اینجاست که سهام شرکتی همانند پالایشی، پتروشیمی یا موادغذایی درحالیکه اکنون در موقعیت اصلاح قرار ندارند شروع به اصلاح میکنند چراکه شاخصکل با مقاومت مواجه شده است.
حذف فرمول شاخصکل به دلیل غلطبودن آن و عدماعلام رقم این پارامتر غیرواقعی میتواند بازار را برای مدتی آرام کند و به نوعی درمانی زودگذر برای بازار محسوب شود. فارغ از این موارد بورس میتواند سپر تورم باشد و سرمایه در بلندمدت (بیش از یکسال) میتواند وارد بازارهایی همانند ملک، دلار و سکه شود. در عینحال زمانی که سرمایهگذار اقدام به خرید سهام یک شرکت میکند بهرغم اینکه از تورم نجات پیدا کرده، در سود تولید شده شرکت نیز شریک خواهد بود، بنابراین سرمایهگذار از تورم بسیار جلوتر است. بهنظر میرسد که در بازه ۳ تا ۵ سال سهام کمتر از تورم رشد نخواهد داشت. حداقل یا با تورم رشد میکند یا همانند ۴۰سالگذشته بیشتر از تورم افزایش پیدا خواهد کرد.
در شرایط فعلی نگهداری پول در بانک برابر با کاهش ارزش روزانه است. بهجای خرید دلار و سکه که یقینا به ضرر کشور است، سرمایهگذار میتواند ثروت خود را وارد بازار سهام کند. صندوقهای سرمایهگذاری با تعداد و انواع مختلفی در بازار حضور دارند و متناسب با ریسک بازدهی نیز خواهند داشت. به شرکتهایی که اکنون دیگر ارز ۴۲۰۰تومانی تعلق نخواهد گرفت، در گذشته اگر مورد بررسی قرار میگرفتند مشاهده میشد که در صورتهای مالی آنها ارز ۴۲۰۰تومان مورد محاسبه قرار نگرفته بود. در حالحاضر باید تعدادی صورت مالی منتشر شود تا تاثیر عملی حذف ارز ترجیحی مورد ارزیابی قرار گیرد.
به نظر میرسد در گروه کالاهای اساسی یا مثلا صورت مالی داروییها تغییری ایجاد شود، اما نباید فراموش کرد که تغییرات ایجادشده میتواند نشاتگرفته از رشد قیمتها در بازار باشد. چشمانداز بازار یقینا مثبت (تا پایان سالجاری) خواهد بود و بازدهی ۳ الی ۴برابری شرایط فعلی مورد انتظار است. سرمایهگذار یا باید نقدینگی خود را وارد بانک کند که روزبهروز با کاهش ارزش مواجه است، یا باید پول خود را وارد بازاری همانند بورس، دلار، سکه و ملک کند. برای اقشار متوسط خرید ملک یا خودرو ممکن نیست اما این افراد میتوانند اقدام به خرید سهام یک شرکت ساختمانی و یا خرید سهام یک شرکت خودرویی کنند. سرمایهگذارانی که اکنون در زیان قرار دارند در صورتیکه حرفهای هستند، میتوانند از ورود و خروج برای نوسانگیری بهره ببرند. سرمایهگذاران غیرحرفهای سبدی متنوع از صنایع اصلی بازار را تشکیل دهند و تا پایان سال دست نگه دارند. صبر بهترین استراتژی معاملاتی تا پایان سال۱۴۰۱ خواهد بود.