ناگفتههای گفتنی
خاطرات و تاملات الیاس شوفانی متفکر برجسته فلسطینی درباره فلسطین، صهیونیسم و اسرائیل
پدیدههای نوینی مانند مورخان جدید و دعوت کنندگان به پسا صهیونیسم در سالهای اخیر در اسرائیل بروز و ظهور یافته است. مجموعه افکار و ادبیات طیف گونه این جریانها، دربرگیرنده نوعی نقد خجولانه یا صریح نسبت به تاریخ رسمی اسرائیل است. حتی برخی از دعوتکنندگان به «پساصهیونیسم» مقولههایی از قبیل این ارائه کردهاند که طرح صهیونیستی به سرانجام خود رسیده است و دیگر ضرورتی برای مبنا بودن صهیونیسم در سیاست اسرائیل وجود ندارد. شکلگیری این جریانها تا چه اندازه از پدید آمدن تحول در اسرائیل، خبر میدهد؟
نخست باید به این موضوع اشاره کرد که ظهور این دو پدیده در اسرائیل، بر بستر بحرانی بروز یافت که موجودیت شهرکنشین از آن رنج میبرد. هر دوی این پدیدهها برای فرار از روبهرو شدن با بحران و نه پرداختن به آن بروز یافتهاند. بحران موجود در اسرائیل، با آنچه بهعنوان مبانی این دو پدیده مطرح میشود، متفاوت است. از آنجا که صهیونیسم کلاسیک پاسخگوی پرسشهایی نیست که واقعیتهای اسرائیل طرح میکند، این دو پدیده جدید بروز یافته است: اول، «صهیونیسم نوین» که پدیدهای شهرک نشین در مناطق اشغالی ۱۹۶۷ و خواهان احیای جنبش صهیونیستی بر بستری بیشتر قومی، میهنپرستانه و ستیزه جو و دینی/ تندروانه - نه قومی و سکولار - است.
دوم، در برابر جریان پیشین، پدیده «پساصهیونیسم» بروز یافته که مدعی ارائه راهحل، برای بحران هویت در اسرائیل است. ارائه این راهحل از آن رو است که از نظر این جریان، ترکیب کلاسیک صهیونیسم که میان دین و قومیت در قالب یهودیت جمع میکند، به ورشکستگی رسیده و دیگر پاسخگوی مسائل اسرائیل نیست. اما درحالیکه «صهیونیسم نوین» یک جنبش اجرایی شهرکنشین، با اهداف مشخص و در حال تعامل مستمر با واقعیتها بهصورت عملی و در چارچوب تحولات سیاسی است، «پساصهیونیسم» پدیدهای با گستره محدود و رایج تنها در میان محافل روشنفکری و دارای گرایشهای لیبرالیستی است.
jaberiansari۱۹۶۹@gmail.com