متاسفانه این دو حوزه به ندرت با یکدیگر تلفیق می‌شوند و هدایت کردن تمام مراحل یک کسب‌وکار معمولا وظیفه دشواری است؛ اما من در مقابل این نظر شما تسلیم نمی‌شوم. به همین دلیل یکی از نخستین اهدافم به عنوان مشاور، ارزیابی توانایی فعلی کارآفرینان در هدایت بخش‌های یک کسب‌وکار و سپس ارائه راهنمایی و کمک به آنان در موضوعات قابل پیش‌بینی و چگونگی آمادگی در برابر آنها است. توضیحات دیدگاهم نسبت به این موضوع و بسیاری از دستورالعمل‌های کاربردی‌ام با این رویکرد را در کتاب اخیر خود به همراه دوست و همکارم، جینو ویکمن، با عنوان «جهش کارآفرینانه» تدوین کردم. در اینجا از گفتن تمام تجارب آموزنده خودمان با استارت‌آپ‌ها اجتناب می‌کنیم و فقط ۹ نکته اصلی تکامل یک استارت‌آپ در راستای تبدیل‌شدن به مجموعه‌ای موفق و پایدار را ارائه می‌دهیم:

1. بدون جریان نقدینگی مناسب، کسب‌وکار ناپایدار است.

با اینکه ممکن است «سود» به‌عنوان انگیزه محرک شما نباشد، اما بدون نقدینگی مولد نمی‌توانید کسب‌وکاری را حفظ کنید. این موضوع در اکثر کسب‌وکارها به معنای فروش محصول است و بیانگر این است که محصول یا خدمات شما ارزشمند است. این بخش از مدیریت نقدینگی در کسب‌وکارتان را به هیچ شخص دیگری تفویض نکنید.

2. برای مدیریت افراد و عملیات‌ها، از شخص دیگری استفاده کنید.

معمولا کارآفرینان بر خلق تصورات بزرگ شامل چشم‌انداز، هدف و استراتژی بلندمدت تمرکز دارند. ایجاد یک کسب‌وکار نیازمند تمرکز بر اجرا و مدیریت مسوولانه افراد است. تعداد کمی از کارآفرینان می‌توانند هر دو نقش را ایفا کنند، بنابراین در جست‌وجوی همکار یا مشاوری برای کمک به خود در این بخش باشید.

3. مطابق با ارزش‌های اصلی خود یک فرهنگ تجاری ایجاد کنید.

به‌منظور رونق کسب‌وکارتان باید ارزش‌های اصلی‌ مانند مزایای محصول، حفاظت از محیط‌زیست و صداقت شما توسط کارکنان و مشتریان شناخته شود. این اصول ماندگار باید تمام تصمیمات مربوط به استخدام، بازاریابی و اجرا را شامل شود و آنها را هدایت کند.

4. معیارهای اصلی کسب‌وکاری که قرار است با آن زندگی کنید را تعیین کنید.

در این مرحله‌، از مدیریت شهودی به سوی مدیریت عملیاتی حرکت می‌کنید. برای دستیابی به اهداف توسعه‌ای، سه معیار مهمی که هر هفته کسب‌وکارتان باید به آن دست یابد را مشخص کنید. تقریبا این موضوع مربوط به فروش و بازاریابی خواهد بود، زیرا این موارد باید به جریان نقدینگی بازگردند.

5. با کارکنان خود در ارتباط و تعامل باشید.

یک اشتباه مشترک کارآفرینی، پنهان‌شدن در دفترکار خود و تصور از اطلاع داشتن دیگران از رویدادهای در حال وقوع است. افراد باید حداقل به طور هفتگی شما را در حالت رسمی ببینند و سخنان‌تان را بشنوند و شما باید پیرامون خود را مدیریت کنید. به طور مستمر از بازخورد استفاده کرده و در زمان‌های مناسب کارکنان خود را تشویق و از آنها سپاسگزاری کنید.

6. برنامه‌های محوری نظارتی را هرچه سریع‌تر تدوین کنید.

با وجود اطمینان از کامل بودن طرح اولیه در استارت‌آپ، بازهم یک یا چند محور پیش‌بینی نشده وجود دارد. پس باید با شنیدن مستمر سخنان مشتریان، ارزیابی آنان و بررسی عوامل بیرونی برای این مرحله آماده شوید و تغییرات مهمی در تمامی فرآیندهای خود ایجاد کنید. هر موسس و کارآفرینی درباره موضوعی که باعث ایجاد کسب‌وکار خود شده دارای حکایت‌ها و گذشته‌ای است؛ مانند تبدیل شدن شرکت استارباکس (Starbuck)  که از یک فروشگاه عرضه قهوه اسپرسو به شرکت کافی‌شاپ‌های زنجیره‌ای تبدیل شد که با در اختیار داشتن شبکه گسترده‌ای از 28.218 شعبه در کشورهای مختلف، بزرگ‌ترین کافی‌شاپ زنجیره‌ای در جهان محسوب می‌شود.

7. همه امور را انجام ندهید و بر نقاط قوت خود تاکید کنید.

به موضوع اصلی مورد علاقه‌ خود بپردازید. چالش پیش روی شما این است که دقیقا پیش از گسترش و توسعه ظرفیت کسب‌وکار خود، مشاوری را استخدام کرده و از چالش‌های عدم توسعه‌یافتگی جلوگیری کنید. برای بخش‌هایی که کمترین علاقه و توانایی را دارید افرادی را منصوب کنید و با گذشت زمان و بهره‌گیری حداکثری از استعدادهای خود، وارد انجام امور مورد علاقه‌تان شوید.

8. اجازه ندهید کسب‌وکارتان فراتر از حاشیه امن شما رشد کند.

بسیاری از کارآفرینان، آنچنان درگیر چالش‌های رشد و توسعه کسب‌وکار خود می‌شوند که نمی‌توانند جایگاه خود را حفظ کنند و از آن فاصله می‌گیرند. این مرحله ممکن است تمام منافع شما را نابود کند و موجب آسیب‌ به برنامه شما شود. راه‌حل این است که وقتی به اندازه کافی و در حد ظرفیتتان فعالیت کردید، یاد بگیرید که «نه» بگویید.

9. تمرکز خود را بر مربیگری، آموزش و منتورینگ بیشتر کنید.

هر یک از شما کارآفرینان، باید هر مرحله از کسب‌وکار خود را مشخص کند. ممکن است رسیدن به حداکثر رضایت، صرفا از طریق افزایش رشد حاصل نشود. بنابراین شما فرصتی برای اشتراک‌گذاری تجربه خود با افرادی که همراه با شما و تداوم‌دهنده دستاوردهایتان هستند دارید. بیل گیتس نمونه‌ای از افرادی است که در این مرحله قرار دارد و اکنون با بهره‌مندی از بینش و منابع خود، در راستای ارائه هرچه بیشتر خدمت از طریق نیکوکاری، سخنرانی در تالارهای TED و کمک به بسیاری از سازمان‌های کارآفرینانه متمرکز است.

تاسیس یک کسب‌وکار پتانسیل این موضوع را دارد که سفری هیجان‌انگیز مانند ابداع و ساخت یک محصول نوآورانه باشد. فکر می‌کنم همه متوجه هستند که حرکت در این مسیر بسیار دشوار است، ولی هر مرحله از آن چالش‌انگیز، باارزش، هراس‌آور، نشاط‌بخش است و هر یک می‌توانند از رضایت‌بخش‌ترین اموری باشند که در زندگی خود انجام داده‌اید.