خدمات شهری و منت شهرداری
هرچند درآمد شهرداریها در سالهای اخیر از طریق اخذ عوارض گوناگون و دیگر منابع از رشد قابلتوجهی برخوردار بوده است. در اقتصاد شهری باید دانست که کالاها و خدمات نهتنها در داخل یک شهر،بلکه بین شهرها چگونه تولید و توزیع میشوند، چگونگی رشد و توسعه شهرها و حاشیهنشینی و اثرات مثبت و منفی آن در عدم تعادل اقتصاد شهری و بسیاری از مشکلات شهری در این نوع از اقتصاد موردبررسی قرار میگیرد. موفقیت و شکست پروژههای شهرداری نیز اگرچه باید بر عهده مدیران باشد اما در موارد قابلتوجهی شکست پروژهها چندان هم شامل پیگیری نخواهد بود و هیچ مسوولی نیز بابت عملکرد شکستخورده خود عذرخواهی نخواهد کرد.البته تاکنون رویه بر این بوده است اما شاید بهمرورزمان شاهد نمونههای استثنایی باشیم.بااینوجود وقتی برای شکست پروژهها مدیران به خود زحمت توضیح و عذرخواهی نمیدهند،شهروندان یک کلانشهر توقع نگاه از بالا به پایین و رفتار حقبهجانب و بهنوعی منت گذاشتن بر پیروزی یک پروژه را ندارند.اگرچه نمیخواهیم به پروژههای کم رونق پاساژ بدنه شرقی چهارباغ و مجتمع جهاننما اشارهکنیم.
اما همواره در سطح شهرها شاهد بزرگنمایی انجاموظیفه شهرداریها و دیگر نهاد در انجام پروژههایشان در چارچوب بیلبوردهای تبلیغاتی بودهایم که وظیفه قانونی خود را با ظاهر یک خدمت شخصی و با منت به مردم ارائه کردهاند.این نوع نگاه و بیان شاید در زمانهای قبل که رسانههای فراگیر اجتماعی کم رونق تر و به گمان برخی مردم زودباورتر به نظر میرسیدند، نتیجه میداد اما اکنون با افزایش این رفتار دیگر توجه عمومی نیز به این اقدامات نمیشود و باورپذیری اقدامات شهرداری کاهشیافته است.از سوی دیگر زمانی که طیف سیاسی مدیران نهادها دچار تغییر میشود تمامی اقدامات گذشته منفی تلقی میگردد و بعضا شاهد کنار گذاشتن بخش قابلتوجهی از آنها در زمان مدیران بعدی نیز بودهایم که طرح این تضاد برای شهروندان باورپذیری نسبت به اقدامات نهادها را با تزلزل جدی مواجه میکند،زیرا برای مثال شهروندی در یک روز شاهد تعریف و تمجید یک گروه در شهرداری از عملکردهای شهری است اما صبح روز بعد با تغییر مدیران صحنهای که در شهر میبیند کاملا متضاد با روز قبل و بیان اشتباه بودن اقدامات دوره گذشته است و با این سوال مواجه میشود که بالاخره چه کسی راست میگوید؟مثال واضح این اتفاق در اصفهان خطوط دوچرخهاند که در دوره قبلی شهرداری با تبلیغات وسیعی مواجه بود و مدیران بر درست بودن این اقدام خود پافشاری میکردند و خیابانها را برای مدتی تنگ و درگیر کردند که نقدهایی نیز به آن وارد بود اما در دوره فعلی برخلاف تبلیغات گذشته شاهد رویکردی متفاوت هستیم که در مواردی باعث جمع شدن خطوط دوچرخه نیز شده است!دراینبین یک سوال دیگر برای شهروندان این است که آقایان!خیابانهای اصفهان محل آزمونوخطا و کشمکشهای جناحی شما نیست که در هر دوره تضادهای خود را با خیابانهای اصفهان و تغییرات زیرساختی(چهارباغ) به نمایش بگذارید!
اگر نهادهای مختلف به وظیفه قانونی و ذاتی خود در قبال شهر عمل کنند نیازی به تعریف و تمجید و تبلیغات و هزینه گذاشتن روی دست مردم و ایجاد روزنامه اختصاصی نیست زیرا مردم چشم بیدار این شهر هستند و بدون تبلیغات هم قضاوت خود را نسبت به عملکردها خواهند داشت اما تکرار مکررات تبلیغاتی در شهر دیگر کارکرد خود را ازدستداده و بعضا باعث رویکرد تقابلی و روندی خستهکننده میشود.هرچند شاید شهرداری نیز دراینبین ادعا داشته باشد که بالاخره باید انجام وظایف خود را به گوش تمام مردم شهر برساند و گزارشی از عملکرد خود تحت عنوان شفافیت کاری ارائه دهد که اگر هم قصد شهرداری این باشد،راهش این نیست!
شهرداری که روزنامهای با هزینههای گزاف و سازوکار تبلیغاتی گران دارد میتواند در چارچوبهایی که کمتر جنبه خودنمایی دارند به ارائه عملکرد خود بپردازد نه در میانه خیابانها و اتوبانهایی که یا از فرونشست رنج میبرند و یا درگیر چالشهای دیگری هستند، به عبارت دیگر وقتی بیان کف خیابان با تابلو های تیربرق ها روایت های متناقضی از یکدیگر دارند، چه جایی برای الصاق و آویزان کردن گزارش انجام وظیفه بهمثابه الطاف مدیریت شهری می ماند؟
.به همین جهت منت گذاشتن شهرداری بر سر مردم شهر بخاطر انجام وظایف خود نهتنها مردم را نسبت به عملکرد شهرداری قانع نمیکند بلکه موجب بی توجهی بیشتر میشود.
از سوی دیگر گاهی تناقض ها به همین جا ختم نمی شود، ابراز شادمانی مدیریت شهری از جمع آوری و تفکیک زباله به همراه پیشرفت در مدیریت پسماند که به همراه بنرهای تبلیغاتی در سطح شهر جار زده می شود، پارادوکسی را ایجاد می کند با این مضمون که مگر این بنرهای پلاستیکی قرار نیست بازیافت شوند؟ که اگر پاسخ مثبت باشد باید پرسید نکند خدایی نکرده عمدی در کار است که با اضافه کردن اقلام تبلیغاتی به سبد بازیافت کنندگان محترم، حجم و میزان آلایندگی محیط زیستی را افزایش می دهید و به بیانی دیگر نقض غرض می کنید!
بااینهمه درست است که شهروندان ممکن است در مواردی چشم خود را بر بعضی ناملایمات ببندند و پیش خودشان مشکلاتی که مدیریت شهری برای انجام وظایف خود دارد از قبیل کمبود بودجه و ... را بپذیرد اما نباید از خاطر برد، حضور مدیران شهری در مناصب مختلف در اصل حکم ماموریتی است که شهروندان برای آنان صادر کردهاند تا در شهر را در مسیر بهتر شدن بر اساس ارزشها پیش ببرند و نه باورهای خود را بهمثابه ارزش جا بزنند و رفتارهای برگرفته از باورهای گروهی را در قالب ارزشهای ستبر شهروندی به نمایش بگذارند و البته منتش را !