دکتر سهراب کارگر، عضو هیات مدیره و خزانه دار انجمن ملی صنعت پخش ایران
صنعت تثبیت نشده
با توجه به فعالیت نزدیک به دودهه انجمن در سیستم اقتصادی کشور، روند حرکتی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
انجمن در سال ۱۳۷۸ شروع به کار کرد و همواره طی سالهای فعالیت خود، روند رو به رشدی را تجربه کرده است. در حال حاضر انجمن با ۱۰۹ عضو سراسری، ۲۸ عضو منطقهای و ۶۳۰ عضو استانی، از مهمترین اجزا در تامین مایحتاج غذایی و دارویی، همچنین توزیع مناسب مواد آرایشی و بهداشتی و حتی اسباببازی در سیستم اقتصادی کشور بهحساب میآید. علاوه بر مواد غذایی و دارویی در حال حاضر اقلام جدیدی نظیر کود شیمیایی، روانکارها، لوازم تحریر و تجهیزات تبلیغاتی نظیر سیدی نیز جزء شرکتهای فعال در انجمن صنعت پخش میباشند و سایر کانالهای توزیعی محصولات (بخصوص کالاهای پردوام ) در دستور کار انجمن برای اضافه شدن به صنعت پخش ملی قرار گرفتهاند. صنعت پخش نقشی حیاتی در چرخه اقتصادی کشور و زنجیره تامین ایفا میکند. این صنعت محل انباشت اطلاعات ارزشمندی در مورد ذخیره محصولات مختلف است و میتوان از آن همانند اهرمی برای تنظیم بازارهای مختلف و مهمتر از آن در مدیریت مناسب زمانهای بحرانی میتوان بهره برد. صنعت پخش نقشی استراتژیک در آینده اقتصادی کشور دارد که تصمیمسازان باید تا حد ممکن به آن توجه ویژه داشته باشند. علاوه بر مواردی که شرح آن رفت، همه ساله شاهد از بین رفتن بسیاری اقلام کشاورزی هستیم که با وجود صرف هزینه بسیار بهخصوص آب، در فقدان شناسایی عرضه و تقاضای بازار حتی در برخی موارد هزینه حمل خود را نیز نمیتوانند تامین کنند. در برخی فصول دیگر به یکباره قیمت برخی محصولات بهشدت بالا میرود؛ اما ورود صنعت پخش به عرصه محصولات کشاورزی، میوه و حتی محصولات استراتژیکی نظیر گندم موجب توزیع این محصولات در شبکه سراسری کشور با قیمت مناسب شده و تاحد زیادی در منابع اقتصادی کشور صرفهجویی بهعمل خواهد آمد. این مورد از طرحهای آتی صنعت ملی پخش کشور است که نیازمند همکاری ارگانهای مختلف و همچنین حمایت دولت مردان جهت اجرائی صحیح این طرح ملی میباشد.
از جمله مواردی که در فرآیند توسعه باید به آن توجه ویژه داشت رسوخ علم و دانش مورد نیاز به صنعت مورد نظر است. در حال حاضر ما در تعاملی نزدیک با دانشگاهها در حال تدوین برنامههایی برای ایجاد کانالهای علمی مناسب جهت رشد و توسعه این صنعت هستیم. امید داریم با استفاده از چنین رویکردهای بزرگترین مشکل فعلی صنعت پخش که همان شناساندن مفهوم اصلی و کارکرد واقعی آن در سیستم اقتصادی است رفتهرفته حل شود. اگر بخشهای مختلف سیستم اقتصادی بهجای نگرش دلالگونه به این صنعت به نقش ماهوی آن در تعدیل بازار، قیمتگذاری مناسب، توسعه تولید و افزایش اشتغال و در نهایت ارائه محصول با کیفیت و سالم به مشتری، پی ببرند به طور قطع تا حد زیادی از اصطکاک موجود در صنعت ملی پخش کاسته شده و بستر رشد آن بیش از پیش فراهم خواهد شد. منابع اطلاعاتی این صنعت منابعی ارزشمنداست که در شناسایی صنایع مختلف کشور، رصد مشکلات، شناخت نواقص، خلاهای استانداردی و عملکردی و بسیاری اطلاعات مفید دیگر است که همگی در صورت توسعه درست این صنعت نهفته شده است و همچون سرمایهای در اختیار سیستم اقتصادی کشور قرار میگیردکه بدیهی است در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور میتواند سهم به سزائی را ایفاء نماید .
آیا نحوه شکلگیری صنعت پخش در کشور با فرم جهانی آن همخوانی دارد؟
متاسفانه یکی از عواملی که کارایی این صنعت را کاهش داده است نحوه شکلگیری آن در سیستم اقتصادی کشور است. اساسا در ایران این شرکتهای تولیدی بزرگ هستند که بهعنوان بخشی از شبکه فروش خود اقدام به ایجاد واحدهای صنعتی پخشمی نمایند. تحت این شرایط ،صنعت پخش از کارکرد اصلی خود در اقتصاد فاصله گرفته و بهرهوری آن پایین میآید. در کشورهای پیشرفته شرکتهای پخش بهصورت مستقل به فعالیت خود ادامه داده و عاملی در تحرک تولیدکنندگان و ایجاد فضای رقابتی بین آنها هستند. به بیان دیگر، صنعت پخش همچون شتابدهندهای در امور اقتصادی کشور وارد شده و زمینهساز افزایش اشتغال و تولید ملی میشوند. اما اگر شما برای این صنعت قیمت دستوری تعیین کنید چه اتفاقی میافتد؟ تحت این شرایط با کارمزد ۱۰ درصد هیچ سرمایهگذار خصوصی توانایی ورود به این حوزه و انجام هزینههای بسیار سنگین تجهیزات پخش برای رسیدن به بازده ۱۰ درصدی را نخواهد داشت. عدم ورود سرمایهگذار به این صنعت به مثابه کند شدن سرعت رشد آن و کاهش خلاقیت و نوآوری در آن و در نهایت کندی توزیع کالا در سیستم اقتصادی کشور با قیمت پرنوسان خواهد بود. البته باید اذعان کرد صنعت پخش کشور به لحاظ تکنولوژیک در منطقه یکی از سرآمدها محسوب میشود اما به لحاظ ماهوی تفاوت فاحشی با همتایان خود در کشورهای همسایه دارد. شرکتهای پخش نقش مهمی در تحلیل بازار برای تولیدکنندگان و سلامت توزیع محصولات در اقتصاد کشورها دارند. بهطبع توانایی کسب سود بالا چنین مزایایی را با درجه کیفی بالا در اقتصاد شکل ارائه میدهد. علاوه بر کاهش انگیزه سرمایهگذاران بخش خصوصی برای ورود به این صنعت (به واسطه سود پایین) متاسفانه تسهیلات مناسبی نیز در اختیار این صنعت قرار نمیگیرد. بسیاری هنوز اعتقاد ندارند پخش، یک صنعت است نه یک بخش خدماتی.
لازمه شکوفایی این صنعت در سیستم اقتصادی کشور را در تحقق چه مواردی میدانید؟
دولت باید نگرش خود را نسبت به این حوزه از صنعت تغییر دهد، همانطور که در مواردی مهم و حساس، این صنعت با تعامل مناسب با دولت، برخی بحرانهای قیمتی و مقداری در مورد محصولات پر مصرف نظیر روغن و برنج حل و فصل نموده است. لازمه شکوفایی این صنعت در گام نخست اصلاح سازوکار شکلگیری آن است. نباید تولیدکنندگان بزرگ صنعت پخش را در سیطره خود داشته باشند تحت این شرایط صنعت همواره با ۵۰-۶۰ درصد توان خود در حال فعالیت است و بهطبع تصمیمات اتخاذ شده در آن گرایش و انحراف به سمت برخی شرکتها خواهد داشت نه لزوما تصمیمات بهینه بر اساس سازوکار بازار، این امر همت دولت در اصلاح قوانین فعلی را میطلبد تا ضمن معرفی درست این صنعت بستر شکلگیری مناسب آن را نیز فراهم کند.
در گام بعدی دولت یک برنامهریزی جامع و مدون کوتاهمدت و بلند مدت در صنعت پخش طراحی کرده و سازگار با اهداف توسعهای خود، تولیدکنندگان مختلف را در زنجیره توزیع محصولات در سیستم اقتصادی کشور قرار دهد.
و در نهایت دولت باید زمینه ورود سرمایهگذار و بخش خصوصی به این صنعت را فراهم نماید. ورود سرمایهگذار داخلی یا خارجی در گرو سودآوری مناسب این صنعت است. باید سوددهی مناسب عاملی در جذب سرمایه لازم برای توسعه این صنعت قرار گیرد. دولت بارها بیان کرده است که از ورود بخش خصوصی به صنایع مختلف استقبال میکند، پیشنهاد میکنم دولت برخی بخشهای این صنعت را از سلطه خود خارج و به بخش خصوصی واگذار کند. این امر توانایی دولت در بخش نظارتی را افزایش داده همچنین موجب ایجاد اشتغال و افزایش بهرهوری و بهطور کلی توسعه این صنعت میشود.
بخش مهم دیگری که میبایست دولت مردان به ان توجه ویژه نمایند، برون سپاری امور اجرایی و انتقال ان به بخش خصوصی بخصوص NGOها است هر چند این امر طی سالهای گذشته بصورت محدود صورت پذیرفته لیکن جهت تحقق اهداف منطقی صنعت و توسعه پایدار ان نیازمند سرعت عمل بیشتری است.
ارسال نظر