بلومبرگ تحلیلکرد؛ جهان بدون اوپک چگونه خواهد بود؟
هشدار نفتی دوم به ترامپ
فورچون: کنگره لایحهای را ارائه داده که بر اساس آن دولت آمریکا میتواند اوپک را تحت پیگرد قضایی قرار دهد
از اینرو آنها بارها لایحهای با عنوان «قانون ضد انحصار در تولید و صادرات نفت» که به اختصار نوپک(NOPEC) نامیده میشود را برای رایگیری و تبدیل به قانون به صحن مجلس بردهاند. اما آیا واقعا این اوپک است که با بالا نگه داشتن قیمت نفت هزینه زیادی به رانندگان در آمریکا و دیگر کشورهای مصرفکننده نفت تحمیل میکند؟ هفته گذشته گلدمن ساکس با انتشار یادداشتی، دونالد ترامپ را مسوول نوسان قیمت نفت معرفی کرد. آنطور که «دنیایاقتصاد» در گزارش خود در اینباره با عنوان «مقصر تلاطم بازار نفت» نوشته است: «به اعتقاد گلدمن ساکس تصمیمات سیاسی دولت آمریکا به نوسانات بازار نفت دامن زده و چشمانداز قیمتها را تیره کرده است. به این ترتیب اختلالات عرضه در بازار نفت تحتتاثیر تصمیمات سیاسی آمریکا از جمله تحریم نفتی ایران، میتواند قیمتها را بار دیگر به ۸۰ دلار بر بشکه برساند.»
بعد از هشدار گلدمن ساکس، حال نوبت جولیان لی، استراتژیست نفت در بلومبرگ و تحلیلگر سابق مرکز مطالعات انرژی جهانی است که به سیاستهای مسوولان آمریکایی اعتراض کند و تلاش برای تصویب لایحه نوپک را غیرعقلانی بخواند. او تلاش برخی نمایندگان کنگره آمریکا برای تصویب قانون نوپک را بیثباتکننده بازار نفت میداند و بر این باور است که وجود اوپک برای ثبات بازار نفت و امنیت عرضه نفت ضروری است. لی عقیده دارد اوپک از سویی با جلوگیری از ریزش قیمت نفت موجب تقویت سرمایهگذاری در صنعت نفت و افزایش عرضه در سراسر جهان شده و از سوی دیگر با ایجاد ظرفیت مازاد تولید در شرایط اختلال عرضه از جهش قیمت نفت به سطوح بسیار بالا جلوگیری میکند.
بهکارگیری مجدد لایحهای به نام نوپک
آنطور که سایت فورچون خبر داده است، سناتور چاک گراسی به همراه یک سناتور جمهوریخواه دیگر و دو سناتور دموکرات لایحهای را بهکار انداختهاند که بر اساس آن آمریکا اجازه دارد اوپک را به دلیل انحصار در تولید نفت تحت تعقیب قضایی قرار دهد. روزنامه آمریکایی تلگراف نیز ضمن انتشار این خبر گفته است که هر چهار سناتور دنبالکننده این قانون، از ایالتهایی به مجلس سنا راهیافتهاند که در آنها قیمت بالای بنزین تاثیر شدیدی بر اقتصاد مردم میگذارد. سناتور چاک گراسی در بیانیه خود گفته است: «زمان پایان دادن به کنترل غیرقانونی قیمت نفت توسط اوپک فرا رسیده. ما متعهد به کاهش وابستگی به نفت خارجی هستیم، بهویژه زمانی که قیمت بهطور مصنوعی و غیرقانونی بالا نگه داشته شده است. با این لایحه ما به اعضای اوپک نشان خواهیم داد اقدامات ضدانحصاری آنها را تحمل نخواهیم کرد.»
علاوه بر مجلس سنا، ظاهرا قانونگذاران در مجلس نمایندگان آمریکا نیز در حال تنظیم لایحه «قانون ضد انحصار در تولید و صادرات نفت» یا همان نوپک(NOPEC) هستند. این اولینبار نیست که کنگره آمریکا علیه اوپک اقدام میکند. در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ نیز نمایندگان و سناتورهای آمریکایی به ضدیت با اوپک برخاستند و تلاش کردند لایحه نوپک را به قانون تبدیل کنند. اقدامی که با مخالفت روسایجمهور وقت یعنی جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۰ و باراک اوباما در سال ۲۰۰۸ مواجه شد و به مرحله اجرا درنیامد.
اما آنچه در شرایط کنونی اقدامات کنگره آمریکا را نگرانکنندهتر میکند حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید است. در واقع این احتمال وجود دارد که او برخلاف روسای جمهور قبلی آمریکا این قانون را تصویب کند و به مرحله اجرا درآورد. تصویب این لایحه به وزارت دادگستری آمریکا اجازه میدهد که بر اساس قانون ضدانحصار (antitrust) در این کشور، علیه ۱۵ عضو اوپک اقامه دعوی کند و این میتواند به غرامتهای میلیارد دلاری منجر شود. جیسون بوردوف، مدیر مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا بر این باور است که شانس امضای قانون نوپک توسط ترامپ بیش از هریک از روسایجمهور سابق آمریکا است. او بیش از هر رئیسجمهور دیگری در آمریکا درباره قیمت نفت حرف زده و بارها اوپک را مورد خطاب قرار داده است. ترامپ حتی پیش از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آمریکا نیز مخالفت خود با اوپک را بارها نشان داده است. بلومبرگ در این باره نوشته است: «ترامپ در کتاب خود در سال ۲۰۱۱ (با عنوان آمریکا را دوباره شماره یک کنیم) و در فضای مجازی ظرف ۳۰ سال گذشته بارها به اوپک تاخته است. او میگوید قیمت واقعی نفت ۳۰ دلار است و اوپک جیب مردم آمریکا را خالی میکند.»
آیا نوپک مشکل بنزین آمریکا را حل میکند؟
تلاش علیه اوپک احتمالا در آمریکایی که شهروندان آن بیش از هر کشور دیگری بنزین در موتور خودروهای خود میسوزانند، برای سیاستمداران محبوبیت ایجاد میکند. میزان تقاضای نفت آمریکا روزانه بیش از ۱۹ میلیون بشکه است که بخش اعظم آن صرف تولید بنزین میشود.
با این حال آنطور که کارشناسان از جمله تحلیلگران گلدمنساکس میگویند بخش مهمی از نوسانات قیمت نفت به سیاستهای ترامپ بازمیگردد. او با تحریم نفتی ایران و ونزوئلا آینده عرضه نفت را مخاطرهآمیز کرده است. علاوه بر این بخش مهمی از قیمت بنزین در آمریکا مانند دیگر کشورهای واردکننده نفت به اعمال مالیات بر مصرف این سوخت بازمیگردد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی اوپک، در سال ۲۰۱۷ تنها حدود ۴۶درصد از قیمت بنزین به نفت مربوط بوده و ۵۴ درصد آن به هزینه پالایشگاهداران و مالیات بر مصرف این سوخت اختصاص داشته است. این در حالی است که آمریکا نسبت به بسیاری از کشورها مالیات کمتری برای مصرف بنزین اخذ میکند. بهطور مثال در سال ۲۰۱۷ در انگلیس تنها ۸/ ۲۲ درصد قیمت بنزین از محل نفت بوده و بیش از ۶۴ درصد قیمت این سوخت به شکل مالیات در اختیار دولت قرار گرفته است. بنابراین اینکه سیاستمداران غربی اوپک را بهعنوان مقصر قیمت بنزین به مردمان خود معرفی میکنند، تنها اقدامی سیاسی است.نه تنها نمیتوان اوپک را مقصر قیمت بنزین در کشورهای مصرفکننده دانست، بلکه به باور جولیان لی، حیات اوپک برای ثبات بازار نفت ضروری است.
ناجی به نام اوپک
اوپک از سال ۱۹۸۲ به دنبال افت شدید قیمت نفت نظام سهمیهبندی را برای اعضای خود تعریف کرد تا کشورهای عضو این سازمان در چارچوب مشخصی به تولید نفت بپردازند. جولیان لی در یادداشت خود این پرسش را مطرح میکند که اگر کشورهای عضو اوپک میتوانستند بدون هیچ ضابطه و قانونی به تولید بپردازند چه میشد؟ او در پاسخ میگوید: «بدیهی است که قیمت نفت به قدری کاهش مییافت که تولید نفت در مکانهایی چون آلاسکا، خلیج مکزیک، دریای شمال، غرب کانادا و بسیاری از ذخایر نفتی دیگر صرفه اقتصادی خود را از دست میداد و متوقف میشد. مدیریت عرضه این گروه در طول ۲۰ سال گذشته برای ۳۳ میلیارد بشکه نفت اضافی در کشورهای غیرعضو اوپک ظرفیت تولید ایجاد کرد. »
در واقع برای دانستن اینکه جهان بدون اوپک به چه شکل خواهد بود، نیازی نیست خیلی به تخیل متوسل شویم. کافی است سال ۲۰۱۶ را به یاد بیاوریم؛ یعنی زمانیکه به دلیل بالا گرفتن اختلافات در اوپک اعضای این سازمان هر یک در بیشترین سطح توان خود نفت تولید میکردند و قیمتها به حدود ۲۶ دلار بر بشکه رسید. این مبلغ کمترین سطح قیمت نفت ظرف ۱۳ سال پیش از آن زمان بود. رسیدن قیمت نفت به ۲۶ دلار برای رانندگان آمریکایی در کوتاهمدت مطلوب بود، قیمت بنزین در آن سال برای آنها به ۲ دلار در هر گالن رسید. اما به دلیل اعمال مالیات بر مصرف بنزین مطلوبیتی که رانندگان آمریکایی از افت قیمت بنزین کسب کردند به اندازه کاهش قیمت نفت نبود. در واقع در سال ۲۰۱۶ قیمت نفت نسبت به سال ۲۰۱۴ حدود ۷۵ درصد افت قیمت را تجربه کرد، اما قیمت بنزین در این کشور کمتر از ۵۰ درصد کاهش یافت. هرگالن بنزین در آمریکا در حال حاضر یعنی زمانی که قیمت نفت بین ۷۰ تا ۷۵ دلار است، حدود ۳ دلار بهفروش میرسد.
اما نکته قابل توجهی که توسط جولیان لی بر آن تاکید شده، زیانی است که صنعت نفت آمریکا و به دنبال آن اقتصاد این کشور از افت قیمت نفت متحمل شد. در واقع با رسیدن قیمت نفت به سطوح کمتر از ۳۰دلار سرمایهگذاری در میادین نفت شیل توجیه اقتصادی خود را از دست داد، از این رو میزان حفاری در صنعت نفت آمریکا حدود ۸۰ درصد کاهش یافت. این اتفاق در سراسر جهان رخ داد و تنها جایی که با رکود حفاری مواجه نشد، خاورمیانه بود. این موضوع به خیل عظیم کارکنان اخراجی در شرکتهای نفتی آمریکایی منجر شد. آنجا بود که آمریکاییها نیز به کمک خواستن از اوپک متوسل شدند. رکس تیلرسون، مشاور ترامپ در مسائل مربوط به انرژی در دوران رقابتهای ریاست جمهوری از اوپک خواسته بود تولیدات خود را کاهش دهد تا قیمت نفت افزایش یابد. تیلرسون بعد از انتخابات بهعنوان وزیر امور خارجه آمریکا وارد کاخ سفید شد، اما بعد از حدود یک سال به دلیل اختلافاتش با ترامپ بر سر برجام از این پست کنار گذاشته شد.
علاوه بر این، جولیان لی میگوید، اگر لایحه نوپک تصویب شود، انگیزه کمی برای کشورهای تولیدکننده نفت برای کنترل سطح مازاد عرضه نفتشان باقی میماند. در سالیان گذشته وجود ظرفیت مازاد اوپک مانند شیر امنیتی عمل کرده که علاوه بر جلوگیری از عرضه شدید نفت در بازار، از افزایش شدید قیمتها نیز ممانعت کرده است. لی در ادامه به نتایج یک پژوهش در مرکز مطالعات و تحقیقات ملک عبدالله واقع در عربستان اشاره میکند. براساس این پژوهش، مازاد ظرفیت تولید اوپک به واسطه کاهش نوسانات قیمت نفت در شرایط اختلال در عرضه ۱۷۰ تا ۲۰۰ میلیارد دلار در سال به اقتصاد جهانی فایده رسانده است. بهطور مثال بدون وجود این ظرفیت مازاد عرضه انقلاب لیبی میتوانست قیمت نفت را به بیش از ۳۰۰ دلار بر بشکه برساند.
لی در ادامه در سطور پایانی این یادداشت اتکای آمریکا به ذخایر استراتژیک خود برای عبور از شرایط بحرانی را نیز بیفایده میداند. آمریکا در حال حاضر حدود ۶۶۷ میلیون بشکه نفت در غارهای نمکی در خط ساحلی خلیج مکزیک نگهداری میکند، این ذخایر بهمنظور استفاده در شرایط اضطراری و برای جلوگیری از شوک عرضه ایجاد شده است. با این حال لی میگوید: «آمریکا نتوانست در سال ۱۹۹۰ با توسل به ذخایر استراتژیک خود که بزرگترین ذخایر نفتی جهان محسوب میشود، از شوک قیمتی حمله عراق به کویت جلوگیری کند.» صدام حسین، رئیسجمهوری وقت عراق به دلیل مشکلات مالی بعد از جنگ با ایران، خواهان حمایت مالی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود. او خواهان بخشیدن بخشی از طلب این کشورها به عراق بود و از سوی دیگر خواهان کاهش تولید آنها و افزایش قیمت نفت شده بود. با مقاومت این کشورها به خصوص کویت، در آگوست ۱۹۹۰ عراق به این کشور حمله کرد. این جنگ تا فوریه ۱۹۹۱ و تا زمان دخالت کشورهای غربی ادامه یافت. کویت پیش از جنگ حدود دو میلیون بشکه در روز نفت تولید میکرد و در طول جنگ تولیداتش به صفر رسید. تولید نفت این کشور تا سال ۱۹۹۴ به سطح پیش از جنگ بازنگشت. جنگ خلیج فارس موجب شد که بهای نفت حدود ۲۵درصد رشد کند و از ۱۸ دلار به ۲۳ دلار برسد. آمریکا همچنین در جریان حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز نتوانست از ذخایر استراتژیک خود استفاده کند.
با توجه به دلایل ضرورت حیات اوپک، به نظر میرسد در چنین شرایطی حمله به اوپک کاملا غیر منطقی است. اما در حال حاضر کمتر اقدام منطقی در آمریکا دیده میشود، بهطوریکه جولیان لی میگوید: «ظاهرا حمله به متحدان و بیثبات کردن بازارها تفریح جدید واشنگتن است.»
ارسال نظر