مفهوم انگیزهبخشی در شرکت
همسویی اهداف و ارزشها بین کارکنان تیمها و سازمان اساسیترین جنبه انگیزه است. بنابراین هرچه همسویی و ارتباط شخصی با اهداف سازمانی بهتر باشد، بستر ایجاد انگیزه نیز بیشتر خواهد بود. انگیزهبخشی یا ایجاد انگیزه در افراد، برای عملکرد بهتر و درنتیجه، دستیابی به اهداف سازمانی همواره بزرگترین چالش برای مدیران بوده است. همچنین انگیزهبخشی را میتوان یک فرآیند مدیریتی برنامهریزیشده، تعریف کرد که به افراد انگیزه میدهد تا با بهترین توانایی خود با انگیزههایی که بر نیازهای آنها استوار است کارکنند. انگیزهبخشی به افراد برای انجام کار بالاتر از ظرفیتهای جسمی و روحی طبیعی آنها و راضی نگه داشتن آنها، عملکرد بسیار پیچیده مدیریتی است. به عبارتی انگیزهبخشی، فرآیند تلاش برای تاثیرگذاری روی دیگران برای انجام اهداف مورد نظر و از طریق امکان کسب پاداش یا رسیدن به یک هدف معین و مفید است. انگیزهبخشی یک روش روانشناختی است که بدون شک یکی از عناصر اساسی هر سازمان است. پشت هر عمل انسانی، انگیزهای وجود دارد که این انگیزه میتواند درونی یا بیرونی باشد. یک سرپرست باید تلاش کند تا با افراد با احترام و با به رسمیت شناختن ارزش شخصی آنها رفتار کند. هنگامی که یک مدیر میخواهد کار بیشتری را از زیردستان خود به دست آورد، باید به آنها برای بهبود عملکرد خود انگیزه دهد. به این ترتیب یا به آنها انگیزه بیشتری برای کار داده میشود، یا ممکن است در فضای پاداش، گزارش بهتر، شناخت و موارد دیگر باشد، یا ممکن است ترس را در آنها ایجاد کند یا برای بهدست آوردن کار مورد نظر از فشار استفاده کند.
انواع انگیزه
انگیزه مثبت: بر اساس پاداش است. برای دستیابی به اهداف مطلوب، به کارگران مشوق داده میشود. مشوقها ممکن است به شکل دستمزد بیشتر، ارتقای سطح، شناخت کار و.... باشد. مشوقهایی به کارمندان پیشنهاد میشود و سعی میکنند با میل و رغبت عملکرد خود را بهبود بخشند. به قول پیتر دراکر، انگیزه مثبت با همکاری خود کارمندان ایجاد میشود و آنها احساس خوشبختی میکنند.
انگیزه منفی: انگیزه منفی یا ترس مبتنی بر زور است یا ترس باعث میشود که کارمندان به روشی خاص عمل کنند. در صورتی که کارمندان مطابق با آنها عمل نکنند، ممکن است با کاهش دستمزد یا اخراج مجازات شوند. ترس به عنوان مکانیزم فشار عمل میکند. کارمندان تمایل همکاری ندارند، بلکه میخواهند از مجازات جلوگیری کنند. اگرچه کارمندان تا حدی کار میکنند که از مجازات جلوگیری کنند، اما این نوع انگیزهها باعث عصبانیت و نا امیدی میشود. این نوع انگیزهها بهطور کلی به علت نا آرامیهای صنعتی تبدیل میشود.
فواید انگیزهبخشی
۱-کارآیی بالا: یک سیستم انگیزشی خوب، مخازن دست نخورده قابل استفاده از تواناییهای جسمی و روانی را آزاد میکند. برخی از مطالعات نشان دادهاند که انگیزه، نقش تعیینکنندهای در تعیین سطح عملکرد دارد. یک سیستم انگیزشی ضعیف، باعث بهوجودآوردن کارکنان با انگیزه ضعیف میشود و این افراد میتوانند سالمترین سازمان را مأیوس کنند.
انگیزهبخشی همواره با هدف معینی انجام میشود. بنابراین هرچه سطح انگیزهبخشی در یک سازمان بالاتر باشد، کارکنانی با سطح انگیزه بالا پرورش یافته و میزان دستیابی به هدف بیشتر میشود. در مجموع، انگیزهبخشی کارآیی کارمندان را افزایش میدهد؛ وقتی کارکنان انگیزه لازم را داشته باشند، میتوانند با تعهد و فداکاری کار کنند.
۲-تصویر بهتری از سازمان: سازمانی که سیستم قویتری در انگیزهبخشی دارد و مدیران در آن سازمان به این امر توجه میکنند، فرصتهای پیشرفت مالی و شخصی را برای اعضا خود فراهم میکنند و باعث ایجاد تصویر بهتری در بازار اشتغال میشوند. افراد هم ترجیح میدهند برای توسعه، دلسوزانه در آن سازمان فعالیت کنند و باعث جذب پرسنل واجد شرایط میشود و عملکرد سایر کارکنان را ساده میکند.
۳- تسهیل تغییر دادن: دادن انگیزه موثر به افراد سازمان کمک میکند تا بر مقاومت در برابر تغییر و نگرش منفی کارکنان، مانند محدود کردن تولید، غلبه شود. کارکنان راضی به اهداف جدید سازمان علاقهمند میشوند و پذیرای تغییراتی هستند که مدیریت میخواهد برای بهبود کارآیی عملیات ایجاد کند.
۴- روابط انسانی: انگیزهبخشی موثر در یک سازمان رضایت شغلی ایجاد میکند و باعث روابط صمیمانهتری درون یک سازمان میشود. همچنین مواردی همچون غیبت کار و گردش مالی با مزایای ناشی از آن کاهش مییابد، انگیزه کمک میکند تا مشکل اصلی مدیریت یعنی استفاده ناکارآمد از منابعانسانی حل شود. موفقیت هر سازمانی به استفاده بهینه از منابع انسانی بستگی دارد. استفاده از منابع فیزیکی به توانایی کار و تمایل به کار کارکنان بستگی دارد. در انجام عمل، توانایی مساله نیست اما اراده لازم برای انجام کار مهم است. انگیزه ابزار اصلی برای ایجاد چنین ارادهای است که باید توسط مدیران ایجاد شود.
۵-کاهش غیبت و گردش فعال کار: کارمندان با انگیزه کمتر غیبت میکنند و نرخ ترک سازمان در آنها کمتر است. انگیزه در آنها احساس تعلق نسبت به سازمان ایجاد میکند. بنابراین عملکرد کلی خود را بهبود میبخشند.
۶- روحیه تیمی: انگیزه، روحیه تیمی کارکنان را بهبود میبخشد و این باعث بهبود محیط کار و عملکرد کلی کارمند و سازمان میشود.
۷-کاهش ضایعات و خرابیها: کارمندان با انگیزه در رسیدگی به ماشینآلات و سایر منابع بسیار دقت میکنند و این باعث کاهش اتلاف و خرابی میشود و در نتیجه مزایای بیشتری برای سازمان به همراه خواهد داشت.
۸- روابط صمیمانه: انگیزه رابطه صمیمانه و سالم را در سازمان فراهم میکند و به کاهش شکایات و اختلافات کارگری کمک میکند. این روابط صحیح بین مدیریت و کار را تضمین میکند و کارآیی کلی سازمان را بهبود میبخشد.