سه اولویت مهم برای مدیران عامل در سال ۲۰۱۹
اغلب مدیران عاملی که با آنها گفتوگو کردهام احساس میکنند که انقلاب صنعتی چهارم - که مشخصه اصلی آن درآمیختگی و همجوشی فناوریهای فیزیکی، دیجیتالی و زیستی است- موجب دشوار شدن شغلشان شده است. البته این بازخورد تجربی من از مدیران در کشورهای مختلف با نتایج تحقیقات علمی به اثبات رسیده است. ما با بیش از ۱۳۰۰ مدیرعامل از بزرگترین شرکتها و کسبوکارهای جهانی گفتوگو کردیم و دریافتیم که بهترین مدیران در همین اوضاع آشفته فرصتهایی یافتهاند که محصول و خدمات خود را با سرعت تغییر دهند و حتی در برخی موارد مدل تجاری خود را بهکل دگرگون کردهاند و درحقیقت این مدیران تشخیص دادهاند که نیاز است مهارتهای شخصی خود را توسعه و حتی تغییر دهند تا بتوانند با چالشهای جدید مقابله کنند. ماحصل این تحقیق نشان میدهد که مدیران عامل برای سال جدید و بعد از آن باید بر چه موضوعاتی تمرکز کنند تا بتوانند کسبوکار خود را در این دوران پرتلاطم رهبری کنند و پیش ببرند.
۱- شخصا به مصاف دنیای دیجیتال بروید: مدیران عامل باید دنیای دیجیتال را به نوعی در آغوش بگیرند. فناوری دیجیتال، امروز هسته همه کسبوکارها را تشکیل داده است. طراحی و اجرای یک استراتژی دیجیتال و هدایت یک جریان تحول به سمت دیجیتالی شدن، نسخهای قابلتعمیم و قابل برونسپاری نیست. هزینهها و مشکلات اجرایی آن برای هر کسبوکاری قطعا بسیار زیاد خواهد بود. هنوز بسیاری از مدیران عامل بهعلت کمرنگبودن دانش و مهارت دیجیتالی خود نتوانستهاند تمام و کمال در سمت خود ایفای نقش کنند. بیش از ۷۰درصد مدیرانی که با آنها گفتوگو کردیم معتقد بودند که نیاز مبرم دارند که برای اتخاذ تصمیمات صحیح، به سمت یک توسعه و تحول دیجیتالمحور در مدل کسبوکار خود بروند و این کار نیازمند تمرکز بر ارتقای توانمندیهای شخصی در حوزه دیجیتال، یادگیری مهارتهای جدید و بهکارگیری مشاورانی است که هرچه سریعتر دانش دیجیتالشان را از سطحی که در سالیان گذشته متوقف شده به سطح جدید بهروزرسانی کنند تا بتوانند تصمیمات صحیحی اتخاذ کنند. درک و فهم موضوعاتی نظیر فضای ابری، تاثیر هوش مصنوعی بر نیروی کار و اصول امنیتی در فضای مجازی، بخشی از موضوعات مهم روی میزکار مدیران عامل است که هر روز هم به تعداد آنها افزوده میشود. مدیران عامل همچنین تشخیص دادهاند که حفاظت از اطلاعات کارکنان و مشتریانشان نه فقط یک خطمشی سازمانی بلکه یک وظیفه و مسوولیت کاملا شخصی برعهده ایشان است. هر هفته اخباری مبنی بر نشت اطلاعات سازمانها در رسانهها منتشر میشود. تقریبا ۶۰درصد مدیران نه تنها به اهمیت این رویکرد اطلاعاتی جدید واقفند بلکه خود را بهصورت شخصی نیز متعهد به پاسخگویی و جبران مافات برای مشتریان میدانند. بنابراین همه مدیران عامل باید در اولویتبندی خود زمان ویژهای را برای توسعه دانش و مهارتهای دیجیتال خود لحاظ کنند و همواره در موضوعات این حوزه که در آن مسوولیتی بر عهده دارند مسلط باشند.
۲- مسیریابی صحیح در توفان سیاست: افزایش خطرات ژئوپلیتیک – سایه تهدیدات سیاسی بر حوزه تجارت و نظام سرمایه جهانی- امروزه در اغلب دستور جلسات هیاتهای مدیره و مجامع شرکتهای بزرگی که من میشناسم به چشم میخورد و مدیران آنها بازگشت اجباری به بازارهای محدود محلی را بزرگترین تهدید کسبوکار خود قلمداد میکنند. مدیران عامل دریافتهاند که آنها نیاز به تقویت دانش و مهارت سیاسی و ژئوپلیتیک خود دارند و درضمن حفظ رویکرد غیر سیاسی خود باید مهارتهای ارتباط با سیاستمداران و رهبران جامعه مدنی را نیز فراگیرند. مدیران مذکور همچنین بهطرز دقیقی مطلع هستند که باید عنصر اعتماد را در تعامل با سهامداران و کارفرمایان مستحکم و پایدار سازند. «اعتماد» یکی از عناصر مهمی است که در مقابله با خطرات، نقش بنیادی دارد.
۳- تعادل بین دادههای اطلاعاتی و تصورات شهودی: ما در تحقیق خود به تضاد جالبی برخوردیم. مدیران عامل و شرکتهایشان بیشازپیش در حال سرمایهگذاری و صرف هزینه برای استخراج دیجیتالی دادههای دقیق کمی و کیفی فعالیتهای خودند. این در حالی است که نزدیک به ۷۰درصد مدیرانی که با آنها گفتوگو شد تایید کردند که در سه سال گذشته تصمیمات استراتژیک و حساس آنها متکی بر یافتههای شهودی و حسی بوده است تا دادههای اطلاعاتی دقیق. بیش از نیمی از مدیرانی که مصاحبه شدند در مقایسه با اطلاعات تجربی قبلی، اعتماد کمتری به دادههای پردازششده و تحلیلهای پیشبین رایانهای داشتند و از سوی دیگر اطلاعات توزیع شده در بستر شبکه مجازی را موثقتر از سایر منابع اطلاعاتی میدانند. بهنظر میرسد مدیران عامل باید بهدنبال تعادل بهتری درخصوص دادههای اطلاعاتی استخراج شده و تصمیمات شهودی خود باشند و کسب این مهارت نیازمند صرف زمان بیشتری برای عمیقشدن در جزئیات مسیر پردازش دادهها در فرآیند کسبوکار و تحلیل اطلاعات خروجی دیجیتال و نحوه استفاده از آنها در طراحی تصمیمات استراتژیک و عملیاتی است. نتیجهگیری: مدیران عاملی که با آنها گفتوشنود داشتیم میدانند که برای موفقیت در مدیریت امور، امروزه آن دانش و مهارتی که هسته اصلی کسبوکارشان است کافی نیست. آنها میدانند که افزایش خطرات ژئوپلیتیکال، خطر حملات اینترنتی در کسبوکار، ورود رقبای جدید و از سویی ادغام این خطرات با عوامل محیطی و عملیاتی میتواند بیش از هر دورهای موجب افزایش فشارها و سختیها برایشان شود. برای مواجهه با این چالشها، مدیران عامل نیاز دارند تا با سرعتی مشابه آنچه در تحول کسبوکارهایشان اتفاق میافتد خودشان نیز متحول شوند. هرچه سریعتر این تحول و توسعه شخصی اتفاق بیفتد، مدیران زمان بیشتری برای کسب مهارتهای جدید و پذیرش نقاط خارج از توانمندی خود خواهند داشت. امروزه پیچیدگیهای کاری مدیران در بالاترین حد خود و نظارت عمومی بر فعالیتهای ایشان در شدیدترین حالت خود بوده و سوال اصلی این است که آیا مدیران عامل میتوانند خود را با این پیچیدگیهای عصر جدید وفق دهند؟
ارسال نظر