همهچیز فروشی: جف بزوس و عصر آمازون
کودکی یک نابغه
جولی ری در کتابش «روشن کردن ذهنهای درخشان» مینویسد: «تیم۱ دانشآموزی با مزیت هوشی، خلاق، با رفتاری دوستانه اما جدی بود.» طبق گفتههای معلمانش او بهطور خاص در رهبری سازمانی بااستعداد نبود؛ اما با اطمینان بین همتایانش ظاهر میشد و با مهارت در مورد رمانی که در آن زمان در حال خواندن آن بود- هابیت نوشته جی.آر.آر توکین- سخن میگفت.تیم ۱۲ ساله، فردی بسیار رقابتی بود. او به ری گفت که برای کسب یک نوع گواهینامه مطالعه در حال خواندن مجموعهای از کتابهاست؛ اما خودش را با همکلاسی دیگرش مقایسه میکرد؛ کسی که ادعا میکرد دهها کتاب را در یک هفته مطالعه کرده است. همچنین تیم یک پروژه علمی به نام مکعب بینهایت را که روی آن کار میکرد به ری نشان داد؛ یک اختراع با آینههای چرخان که از باتری برای شارژ آن استفاده میشد و تصویر خیالی یک تونل بینهایت را ایجاد میکرد. پس از اینکه تیم این اختراع را در یک فروشگاه دید، آن را مدلسازی کرده بود. اختراعی که ۲۲ دلار قیمت داشت اما طبق گفته تیم به ری «اختراع من ارزانتر است.» معلمان بیان کردهاند که سه پروژه از پروژههای تیم وارد یک رقابت علمی محلی شدند.
هیات علمی مدرسه نبوغ تیم را تحسین میکرد اما میتوان تصور کرد که آنها مراقب هوش او بودند. تیم برای پروژه تحقیق آمار برای کلاس ریاضی، تحقیقی برای ارزیابی معلمان پایه ششم انجام داد. به گفته او «هدف ارزیابی معلمان نه بهعنوان یک مسابقه محبوبیت، بلکه در مورد نحوه تدریس آنها بود.» او این مطالعه را روی همکلاسیها اجرا کرد و همزمان روی فرآیند محاسبه نتایج و نمایش عملکرد نسبی هر معلم کار میکرد.آنطور که ری توصیف میکند، برنامه هر روز تیم مشخص بود. او صبح خیلی زود بیدار و سوار اتوبوس هفت صبح میشد. پس از طی ۲۰ مایل به مدرسه میرسید و در کلاسهای ریاضیات، خواندن، تربیت بدنی، علمی، زبان اسپانیایی و هنر شرکت میکرد. همچنین زمانی برای پروژههای شخصی و بحثهای گروهی کوچک تعیین شده بود. جولی ری بیان میکند که در یکی از درسها، هفت دانشآموز از جمله تیم، در دفتر مدیر مدرسه دور هم نشسته بودند تا تمرینی به نام «تفکر بهرهور» را انجام دهند. به آنها داستانهای ساده داده شده بود تا به آهستگی برای خودشان بخوانند و سپس در مورد آن بحث کنند. تیم به جولی ری گفت که او این تمرینات را بسیار دوست دارد.
من به دنبال جولی ری رفتم که اکنون در تگزاس زندگی میکند و روی برنامهریزی و ارتباطات در عوامل محیطی و فرهنگی کار میکند. او گفت که با تحسین، اما بدون تعجب، شاهد افزایش شهرت و ثروت تیم طی دو دهه گذشته بوده است. او میگوید «وقتی تیم یک پسربچه بود او را ملاقات کردم، تواناییهای او واضح بود و این توانایی با برنامه جدید پرورش یافت و تشویق شد. پاسخگویی و اشتیاق او برای یادگیری برای آن برنامه سودمند بود.»او بهخاطر میآورد که وقتی در آن سالهای دور از یکی از معلمها خواست تا سطحی را که تیم در آن فعالیت میکرد تخمین بزند به او چنین گفت: «واقعا نمیتوانم بگویم؛ جز اینکه احتمالا فقط با اندکی راهنمایی، هیچ محدودیتی برای کارهایی که او میتواند انجام دهد وجود ندارد.»در اواخر سال ۲۰۱۱، برای ملاقات با تیم- معروف به جف بزوس- به شرکتش «آمازون» رفتم. شرکتی که روش خرید کردن مردم را تغییر داده است.
آمازون به شدت در زندگی مدرن در دنیای امروز حضور دارد. میلیونها نفر بهطور منظم با اصلیترین انگیزه در هر جامعه سرمایهداری یعنی «مصرف کردن» از این سایت خرید میکنند.سایت آمازون شامل طیفی از گزینهها، کتابهای پیشنهادی، فیلمها، ابزارهای باغچه، اثاثیه و آیتمهای عجیب و غریب مانند یک شاخ پلاستیکی برای گربهها ( به قیمت ۵/ ۹ دلار) و یک گاو صندوق بسیار سنگین برای اسلحه (به قیمت ۵۳/ ۹۰۳ دلار) است که برای ارسال سه تا پنج روزه آمادهاند. امروزه معمولا اکثر مشتریان از ارسال سریع محمولهها به درب منزلشان صحبت میکنند.در سال ۲۰۱۲ و در هفدهمین سال فعالیت آمازون، این شرکت ۶۱ میلیارد دلار کالا فروخت و احتمالا سریعترین خردهفروشی خواهد بود که در تاریخ از ۱۰۰ میلیارد دلار پیشی میگیرد. آمازون یک شرکت محبوب بین مشتریانش است و از سوی دیگر بسیاری از رقبایش را نیز ترسانده است. حتی نام آن بهطور غیررسمی وارد فهرست فرهنگ واژگان کسب و کار شده. آمازونی شدن به این معناست که «یک شرکت تازه پا گرفته آنلاین از سیاتل مشتریان و سودها را از کسبوکارهای سنتی فیزیکی دور میکند.» چیزی که برای بسیاری از شرکتهای فیزیکی که اصطلاحا به آنها brick-and-mortar گفته میشود اتفاقی ناخوشایند محسوب میشود.
۱- نام مستعار جف بزوس در کتاب
«روشن کردن ذهنهای درخشان»
ارسال نظر