۱- کمبود برق به دلیل صادرات آن است!

توضیح: شاید درک این مساله که ما در برق هم کمبود داریم هم مازاد، کمی مشکل باشد اما یک ویژگی انحصاری کالای برق چنین شرایطی را ممکن می‌سازد. می‌توان گفت برق تنها کالایی است که قابلیت ذخیره‌سازی در ابعاد وسیع را ندارد و برای پایداری شبکه برق باید در هر لحظه، تزریق برق به شبکه‌های برق با مصرف آن متعادل باشد. شرایط اقلیم ایران موجب شده که وسایل سرمایشی فقط در ساعات اندکی در سال (کمتر از ۱۵ درصد اوقات سال) به‌کار گرفته شود و در مابقی سال خاموش باشند و از آنجا که در فصول سرد از برق برای گرمایش استفاده قابل توجهی نمی‌شود، بار سرمایشی در تابستان تفاوت مصرف برق قابل توجهی را نسبت به سایر اوقات سال ایجاد می‌کند، به‌طوری که در ۱۵ درصد زمان سال که وسایل سرمایشی در مدار هستند، مصرف برق نسبت به سایر اوقات ۴۰ درصد بیشتر است. این افزایش مصرف را اگر در کنار غیرقابل ذخیره بودن کالای برق قرار دهیم متوجه می‌شویم کمبود برق در ۱۵ درصد اوقات سال همزمان با مازاد برق در سایر زمان‌ها، چگونه امکان‌پذیر است. شبکه برق ایران به شبکه برق کلیه کشورهای همسایه دارای مرز زمینی، متصل است و در اوقات تابستان ایران عموما وارد‌کننده برق و در سایر اوقات صادر‌کننده برق است و در مجموع سال مقدار صادرات برق ایران بیشتر از واردات آن است. به این ترتیب صادرات برق عامل کمبود آن در تابستان نیست.

۲- اگر آمار وزارت نیرو درخصوص ظرفیت بیش از ۷۵ هزار مگاواتی نیروگاه‌های کشور صحیح است پس نباید برای تامین ۵۶ هزار مگاوات برق در ساعات اوج مصرف تابستان مشکلی وجود داشته باشد!

توضیح: ظرفیت نیروگاه که از طرف سازنده اعلام می‌شود معادل حداکثر توانی است که در شرایط ایزو یعنی ارتفاع در سطح دریا و دمای ۲۵ درجه و نو بودن تجهیزات از آن نیروگاه قابل تولید است. هرچه محل احداث نیروگاه از سطح دریا ارتفاع گرفته یا دما بیش از ۲۵ درجه باشد و نیز با مرور زمان و مستعمل شدن تجهیزات، توانی که در عمل نیروگاه می‌تواند تولید کند، کاهش می‌یابد. اکثر نیروگاه‌های ایران در نواحی غیرساحلی (با توجه به نزدیکی به مراکز مصرف و کاهش هزینه‌های انتقال و توزیع) احداث و با توجه به مرتفع بودن فلات مرکزی ایران در ارتفاع بالای هزار متر از سطح دریا نصب شده‌اند، به همین دلیل توان تولید برق آنها از ظرفیت نامی همواره کمتر است. در تابستان نیز با افزایش بیش از ۲۰ درجه‌ای دما نسبت به دمای استاندارد به شدت از قدرت عملی نیروگاه‌ها کاسته می‌شود. ضمن آنکه عمر بسیاری از نیروگاه‌های ایران بیش از ۲۰ سال بوده و بعضا به بیش از ۵۰ سال نیز می‌رسد و قطعا نمی‌توانند مطابق تجهیزات نو توان تولید داشته باشند. مطابق آمار قدرت عملی ۷۵ هزار مگاوات نیروگاه‌های کشور، به دلایل مورد اشاره در زمان اوج بار به ۶۰ هزار مگاوات کاهش می‌یابد.

ضمن آنکه توان تولید نیروگاه‌های برق آبی نیز به میزان ارتفاع آب ذخیره شده در سدها بستگی دارد که در تابستان امسال به دلیل کم‌بارشی با بیش از ۵ هزار مگاوات کاهش قدرت عملی نیز از این بابت مواجه هستیم؛ بنابر این قدرت عملی تولید برق به کمتر از ۵۵ هزار مگاوات کاهش می‌یابد که طبعا کمتر از نیاز مصرف بیش از ۵۶ هزار مگاواتی کشور است. از طرف دیگر نیاز مصرف در مناطق کشور به‌صورت یکپارچه تغییر نمی‌‌کند و اوج بار مصرفی در گرم‌ترین مناطق کشور اتفاق افتاده که موجب کاهش شدید توان تولید نیروگاهای آن منطقه می‌شود؛ جابه جایی برق از نیروگاه‌های سایر مناطق کشور به مناطق با افزایش شدید مصرف با محدودیت شبکه انتقال مواجه می‌شود، بنابراین ممکن است در زمان اوج بار حتی در برخی نقاط کشور بعضا با مازاد ظرفیت مواجه باشیم اما انتقال این ظرفیت به مناطق موردنیاز ممکن است به لحاظ مسائل فنی شبکه انتقال میسر نباشد.

در این میان، همواره باید برای پایداری و جلوگیری از فروپاشی شبکه برق، بخشی از قدرت عملی نیروگاه‌ها به‌صورت ذخیره از مدار خارج و آماده‌باش باشند تا در صورت لزوم با برخی واحدهای نیروگاهی که به دلیل حوادث و مسائل فنی از مدار خارج می‌شوند، جایگزین شوند؛ بنابراین همواره باید قدرت عملی چند درصد بیش از نیاز مصرف باشد. کمبود برق به‌رغم ظرفیت نامی بالاتر از مصرف به دلایل مورد اشاره، غیرقابل اجتناب است.

۳- راندمان پایین نیروگاه‌های ایران دلیل کمبود برق است!

توضیح: راندمان نیروگاه به معنی نسبت تبدیل انرژی حرارتی به انرژی الکتریکی است. در سال ۱۳۹۶ متوسط راندمان نیروگاه‌های کشور ۹/ ۳۷ درصد بوده که نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر در سطح بالاتری قرار دارد. البته تکنولوژی‌های جدید راندمان‌های بالاتر از ۵۵ درصد را نیز میسر می‌سازد اما حتی راندمان نیروگاه‌های کشورهای دارای این تکنولوژی نیز بسیار کمتر از این عدد است، چرا که خارج‌کردن نیروگاه‌هایی که با تکنولوژی قدیمی‌تر احداث شده و در حال کار هستند و جایگزین کردن آنها با نیروگاه‌های با راندمان بالاتر فاقد توجیه اقتصادی است و به سرمایه‌گذاری سرسام‌آوری نیاز دارد. در کشور ایران هم راندمان نیروگاه‌های جدیدالاحداث بسیار بالاتر از متوسط نیروگاه‌های موجود است، ولی برای افزایش متوسط راندمان به سرمایه‌گذاری فوق‌العاده‌ بالایی نیاز است. البته نکته اساسی در مورد نادرستی این باور، عدم ارتباط راندمان با قدرت تولیدی است؛ به عبارت دیگر در شرایط جغرافیایی یکسان یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی با راندمان پایین معادل یک نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی با راندمان بالا برق تولید می‌کند و تنها تفاوت این است که هرچه راندمان بالاتر برود برای تولید برق سوخت کمتری استفاده می‌شود، ولی به قدرت تولید نیروگاه اضافه نمی‌شود.

۴- کمبود برق ناشی از بالابودن اتلاف برق در شبکه‌های انتقال و توزیع نیروی برق است!

توضیح: اتلاف شبکه‌های برق ایران در ۵ سال اخیر با تلاش بسیار از ۱۷ درصد به کمتر از ۱۱ درصد کاهش یافته است. درخصوص اتلاف برق چند نکته مهم وجود دارد:

اول آنکه اتلاف برق غیرقابل اجتناب بوده و هیچ گاه از حد معینی که به آن «اتلاف فنی مجاز» گفته می‌شود، کمتر نخواهد شد؛ چرا که هر هادی برق (هر نوع فلزی که برای انتقال برق به‌کار گرفته می‌شود) دارای مقاومتی است، بنابراین بخشی از انرژی الکتریکی در فرآیند عبور از هادی به‌صورت انرژی حرارتی تلف می‌شود. با افزایش بار مصرفی،‌ اتلاف حرارتی هادی‌های برق نیز به شدت افزایش می‌یابد و عدم تبادل حرارت با محیط پیرامونی که خود در ساعات اوج مصرف به شدت بالاست این اتلاف را دوچندان می‌سازد.

دوم آنکه بخشی از اتلاف برق ناشی از استفاده غیرمجاز از شبکه برق (برق‌دزدی) است. محاسبات اتلاف براساس تفاوت تولید برق با میزان برقی است که برای آن قبض صادر می‌شود؛ بنابراین پدیده زشت برق‌دزدی باعث افزایش اتلاف برق می‌شود.

سوم آنکه هر قدر اتلاف شبکه به اتلاف فنی مجاز نزدیک‌تر می‌شود، امکان کاهش اتلاف، کمتر و پرهزینه‌تر می‌شود. کاهش یک درصدی اتلاف شبکه‌ای با ۱۷ درصد اتلاف، بسیار راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر از کاهش یک درصدی اتلاف شبکه‌ای با ۱۰ درصد اتلاف است.

چهارم آنکه براساس نتایج مدل بهینه‌سازی شبکه و تحلیل هزینه فایده، کاهش اتلاف شبکه به رغم صرف سرمایه زیاد تاثیر معنی‌داری در کاهش کمبود برق در زمان اوج مصرف (نسبت به سایر اقدامات از قبیل بهینه‌سازی مصرف و افزایش توان تولید و انتقال و توزیع) ندارد.

۵- قیمت برق گران است و نباید اصلاح شود!

توضیح: هرچند در ایران یارانه سوخت بسیار بزرگی به تولید برق اختصاص یافته است اما بازهم درآمد برق تکافوی هزینه‌های آن را نمی‌دهد. برق در ایران به‌طور متوسط ۴۰ درصد کمتر از قیمت تمام‌شده به فروش می‌رسد؛ این یعنی زیان سالانه چند ده هزار میلیارد ریالی صنعت برق که به بدهی این صنعت به نیروگاه‌های غیردولتی، فروشندگان تجهیزات و پیمانکاران این بخش منجر می‌شود. البته نکته نگران‌کننده‌تر قیمت ارزان برق، کمبود منابعی است که منجر به کاهش سرمایه‌گذاری متناسب با افزایش سالانه مصرف برق می‌شود. برق با افزایش سالانه و مداوم مصرف (به دلیل افزایش مصرف مشترکان موجود و تقاضای برق مشترکان جدید) مواجه است و با توجه به آنکه سال‌هاست تقریبا از بودجه عمومی دولت مبلغ قابل توجهی برای سرمایه‌گذاری دریافت نمی‌کند، هزینه سرمایه‌گذاری را نیز باید از درآمد فروش برق به مشترکان تامین کند. درآمدی که تکافوی نیازهای جاری را نمی‌دهد، چه رسد به مازادی که صرف سرمایه‌گذاری شود. درخصوص قیمت برق موضوعات مفصلی قابل طرح است که برخی از آنها به‌صورت خلاصه به‌صورت زیر قابل بیان است:

- متوسط هزینه برق خانگی برای هر نفر در هر روز کمتر از ۳۰۰ تومان است.

- قیمت برق در افغانستان بیش از ۳ برابر ایران است.

- قیمت غیرمنطقی برق موجب برهم خوردن قیمت‌های نسبی و به تبع آن عدم تخصیص بهینه بین انواع هزینه‌های ضروری و غیرضروری خانوار می‌شود. هزینه برق (یک کالای ضروری) در سبد مصرفی خانوار را مقایسه کنید با هزینه ارتباطات یک خانوار (موبایل،‌ تلفن ثابت،‌ اینترنت که عمدتا صرف امور غیرضروری می‌شود). برای مقایسه بهتر در نظر داشته باشید که قبوض برق دوماهه صادر می‌شود و قبوض موبایل و تلفن و اینترنت ماهانه.

- مصرف برق در ایران بسیار غیربهینه است. مصرف‌کننده در زمان خرید کالاهای برقی، توجهی به مصرف برق آنها نداشته و عموما کالاهای ارزان‌تر را که مصرف برق غیربهینه‌ای دارند، انتخاب می‌کند و هزینه برق مصرفی یک کالا، نقشی در تصمیم‌گیری خرید آن ندارد.

۶- مشکل کمبود برق در تابستان سال ۱۳۹۷ مقطعی و گذراست!

توضیح: هر چند بعد از مرداد ماه و رخت بستن گرمای شدید از کشور، مشکلات حاد کمبود برق به مدد کاهش مصرف پنهان می‌شود، اما این غول به خواب زمستانی رفته و چه بسا در خرداد ماه سال ۱۳۹۸ با قدرت بیشتری بیدار شود؛ البته اگر نتوان این غول را از بین برد، قطعا می‌توان قدرت آن را تضعیف کرد. برای رسیدن توان تولید به رشد نیاز مصرف افسارگسیخته، دو راه بیشتر وجود ندارد؛ راه اول که بسیار پرهزینه و زمانبر است تلاش برای رسیدن به پای افزایش مصرف با سرمایه‌گذاری در تولید، انتقال و توزیع برق است. البته محدودیت‌های نقدینگی چنان سنگ بزرگی در این راه است که توفیق کامل در آن متصور نیست. اما راه دیگر بهینه مصرف کردن است؛ اقدامات ساده و کم‌هزینه‌ای چون تنظیم دمای محیط در ۲۵ درجه، نصب سایبان برای کولرها و جلوگیری از هدررفت سرمایش تولید شده با عایق‌بندی مناسب خانه‌ها، توجه به مصرف برق کالاها در زمان خریدشان و... راه‌هایی است که کشور را نه تنها از تنش برق دور می‌کند بلکه هزاران میلیارد تومان سرمایه‌گذاری برای تامین برق در فقط ۱۵ درصد اوقات سال را صرفه‌جویی می‌کند.