استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
سادات و کیسینجر درباره نحوه کار با اسرائیلیها توافق کردند. کیسینجر این را به مایر انتقال داد که سادات آماده ایجاد یک ارتباط اطلاعاتی با موساد است و انتظار ندارد اسرائیل از شهرکهای جولان دست بردارد. مهمتر از آن، همانطور که کیسینجر متعاقبا به مایر گفت: «سادات گفت اگر میتوانی یک نوار کوچک فراتر از [قنیطره] بگیری... او میتواند از جنگ خارج شود و میتواند در حمایت از آن پیشنهاد موضع عمومی بگیرد.»
جمعه، 1مارس1974، هرتزلیا -دمشق. کیسینجر صبح روز جمعه در میهمانسرای موساد با نخستوزیر مایر دیدار کرد. در مسیر، او از دمشق خبری دریافت کرد که دیدارهای صلیب سرخ از زندانیان جنگی اسرائیل آغاز شده است. این لحن مثبتی برای دیدارهای او با اسرائیلیها ایجاد کرد. او ابتدا بهطور خصوصی از ملاقات خود با سادات به مایر گزارش داد. او گفت حتی اگر اسد برخی از مناطق فراتر از خط 6اکتبر را نپذیرد، تنها پیشنهاد آن مصر را از جنگ بعدی دور نگه میدارد که نتیجه بدی برای اسرائیل نخواهد بود. مایر به او گفت که فراتر رفتن از خط 6 اکتبر در اسرائیل [به منزله] «دینامیت» خواهد بود. این برای کیسینجر تعجبآور نبود؛ اما او [کیسینجر] میدانست که مایر از این طریق تصدیق میکند که عقبنشینی به خط 6 اکتبر انفجاری نخواهد بود. کیسینجر گفت که او فقط باید فرآیند را آغاز کند و یکماه زمان بخرد تا تحریم نفت برداشته شود.
مایر سپس کیسینجر را به اتاق کنفرانس آورد تا با همه مشاورانش ملاقات کند. کیسینجر توضیح داد که سادات به دنبال توافق سوریه - اسرائیل برای جلوگیری از ایجاد شرارت اسد در جهان عرب، توانمند کردن مصر به دنبال کردن سیاستهای سازنده در قبال اسرائیل و از بین بردن جنگ آغازشده توسط سوریها بود که میتوانست مصر را به درون خود بکشاند. او گفت که دستیابی به همه اینها مستلزم این است که اسرائیل «چند کیلومتر» فراتر از خط 6 اکتبر را به اسد پیشنهاد دهد. در غیر این صورت، سادات «حتی اگر فکر کند سوریها غیرمنطقی هستند، احتمالا مجبور به جنگ خواهد شد.» کیسینجر اسرائیلیها را رها کرد تا به این فکر کنند که آنها برای دستیابی به توافق با سوریه چه چیزی باید بدهند و به سمت دمشق رفت و در آنجا به مدت چهار ساعت با اسد ملاقات کرد. اسد گفت که پیامی از سادات دریافت کرده است، «اما شما همه چیز را درباره آن میدانید» و به کیسینجر اطلاع داد که او هم میداند. کیسینجر اظهار بی اطلاعی کرد. اسد انزجار خود را از سادات ابراز کرد و نامهای را که مروان برای او آورده بود، «پر از وراجی» توصیف کرد. اما اسد از بخشی از نامه خوشحال شد: سادات نوشته بود که کیسینجر «تضمین کرده» که خط 6اکتبر را خواهد گرفت و اگر اسد صبور باشد ممکن بود قنیطره را نیز پس بگیرد. پیامی که قرار بود سادات ارسال کند درباره اینکه کیسینجر چقدر تلاش می کند تا خط 6 اکتبر را به دست آورد و توصیه او به مقاماتش که هنوز درباره قنیطره به اسد نگفتهاند، بس بود.
کیسینجر پاسخ داد که او در موقعیتی نیست که چیزی را تضمین کند. صرفنظر از آنچه سادات نوشته بود، برای اینکه اسرائیلیها فقط خط ۶اکتبر را بپذیرند، کار سنگینی خواهد بود. اسد بهجای جنگیدن با نگهبان در دروازه کارخانه شرابسازی، علاقه داشت ضربالمثل عربی دیگری را درباره دزدیدن انگور از تاکستان نقل کند و اکنون او اینگونه پیش رفت. او به کیسینجر گفت که به او اطمینان کامل دارد و بعد خیلی مودبانه جویا شد که کیسینجر درباره خط چه چیزی در ذهن دارد. کیسینجر با توسل به مبهمسازی برند خود گفت که اسد میتواند «مقداری» فراتر از خط ۶ اکتبر را درک کند. اسد گفت که به چیزی کمتر از 10کیلومتر قناعت نخواهد کرد؛ این به اکثر روستاییان اجازه میدهد تا به خانه خود بازگردند و آسیبپذیری شهرهایی را که زیر سایه تپهها قرار گرفتهاند، کاهش دهد. کیسینجر - و اسد - میدانستند که 10کیلومتر فراتر از هر چیزی است که او میتوانست از اسرائیلیها بهدست آورد. بنابراین موضوع را تغییر داد. اسد چه کسی را به واشنگتن خواهد فرستاد؟ پاسخ: رئیس اطلاعات یعنی ژنرال «حکمت شهابی». کیسینجر این را نشانه جدیت انگاشت؛ زیرا شهابی مورد اعتمادترین معتمد اسد بود. اسد به پرسش مربوط به خط عقبنشینی بازگشت. «آنچه اکنون در نظر گرفته شده است، هیچ سودی برای ما نخواهد داشت؛ بااینحال آنچه ما میخواهیم دستیافتنی به نظر نمیرسد. راهحل چیست؟» کیسینجر پاسخ داد که این امر مستلزم تغییر در مواضع هر دو طرف است. اسد بر خلاف نگرش خود در آخرین دیدارشان اجازه داد که تعدیلهایی در خواستههایش صورت گیرد. او هنوز میخواست عمق خطی را که کیسینجر در ذهن داشت، بداند. کیسینجر گفت: «من فکر میکردم ممکن است چند کیلومتر فراتر از قنیطره امکانپذیر باشد؛ اما چنین نبود.»
به طرز شگفتانگیزی، این پیشنهاد غیررسمی «قنیطره پلاس» به نظر میرسید که اکنون اسد را آرام میکند. او گفت: «من به شما اعتماد دارم.» وی بهطور سازندهای افزود: «من از این فرض فراتر میروم که اگر عقبنشینی فراتر از خط ۶ اکتبر از نظر مفهومی امکانپذیر باشد، میتوان آن را انجام داد.» او توضیح داد که در عربی «مقداری» به معنای بین سه تا 9کیلومتر است؛ کیسینجر گفت که در زبان انگلیسی این «مقداری» به سه نزدیکتر است، اما نفع او [کیسینجر] کسب حداکثر برای اسد است. اسد گفت: «من شما را باور دارم.» او بهصورت دیپلماتیک پرسید: «آیا میتوانم امیدوار باشم که تمام تلاشهای ممکن را برای تحقق بخشیدن به حداقلی که من به دنبال آن هستم به خرج دهید؟» کیسینجر با صراحت گفت: «من حداکثر تلاش خود را برای بهدست آوردن هر آنچه میتوانم انجام خواهم داد»، اما او اکنون میدانست که اسد احتمالا در حدود همان سه کیلومتر قانع خواهد شد.