ورزش به تغییر هنجارهای اجتماعی در عربستان کمک میکند؟
«ورزششویی» بنسلمان
همچنین، در گلف، برندگان مسابقات قهرمانی اوپن ایالات متحده و اوپن انگلستان افراد خارجی بودند که شانس برنده شدن آنها یکدرصد یا کمتر بوده است. در ۶اوت، تیم ملی فوتبال زنان سوئد در مسابقات جام جهانی شگفتی آفرید و در ضربات پنالتی موفق به حذف آمریکا، مدافع عنوان قهرمانی شد. اما به اعتقاد اکونومیست، بزرگترین شگفتی خارج از میدان مسابقات رخ داده است؛ چراکه عربستان سعودی وارد ورزش شده است. عربستان با استفاده از دلارهای نفتیاش، ۱۰میلیارد دلار برای بازیکنان، تیمها و لیگهای خود هزینه کرده است تا بازار گلف و فوتبال را متحول کند. این موضوع باعث ناراحتی هواداران، فعالان و سیاستمداران غربی شده است که آن را «ورزش شویی» میدانند و از هتک حرمت به جامهای مهم ورزشی شکایت دارند. از منظر اکونومیست، غرب تجارت گستردهای با عربستان سعودی دارد؛ اما این معاملات، سابقه بد حقوق بشری آن را بدتر نمیکند و مشخص نیست که این کشور بتواند ورزش جهانی را انحصاری یا نابود کند.
در دنیای آشفته امروز، بسیاری از هواداران تیمهای خود را مایه غرور و ثبات میدانند؛ اما بسیاری فراموش میکنند که ورزش کسبوکاری است که دچار تحول شده است و باید به روی جریانهای جدید سرمایهای و ایدههای نو و تازه باز باشد. صنعت ورزش مدتهاست که شاهد افزایش سرمایهگذاری توسط سرمایهداران رسانهای یا الیگارشهای روسی بوده است؛ اما حتی با توجه به این معیارها هم تلاش عربستان سعودی در این زمینه بسیار گسترده و چشمگیر است. عربستانسعودی برای حضور بازیکنان بزرگ و مطرحی مانند کریم بنزما در لیگ فوتبال خود هزینه بسیار زیادی انجام داده است. این کشور همچنین باشگاه نیوکاسل انگلستان را مدیریت و هدایت میکند و به دنبال گرفتن حق میزبانی رقابتهای جام جهانی فوتبال۲۰۳۰ است.
در گلف، تورنمنتی تحت کنترل عربستان سعودی با تور پیجیای، ادغام میشود. عربستان سعودی حامی مسابقات فرمول یک است؛ این کشور درحال انجام معاملاتی در مسابقات کشتی و بوکس است و به ورزشهای زمستانی و ورزشهای الکترونیکی چشم دوخته است. نباید این تصور شکل بگیرد که این نسخهای مدرن از خانواده سلطنتی عرب است که اسبهای مسابقهای را که توجه آنها را جلب میکنند، خریداری میکنند. طرح عربستان سعودی مورد حمایت دولت و بسیار سیستماتیک است. سعودیها، ورزش را راهی برای سرمایهگذاری مجدد درآمدهای نفتی و تسریع اصلاحات در داخل کشور با ایجاد صنعت خدماتی وسیع و تقویت گردشگری میدانند. محمد بنسلمان، دیکتاتوری بیثبات است؛ اما بر برخی آزادیها، از جمله حقوق زنان، نظارت میکند. گسترش یک فرهنگ ورزشی جهانی و مصرفمحور ممکن است به عربستان سعودی کمک کند تا بتواند هنجارهای اجتماعی را از اقدامات محافظهکارانه و سرسختانه مذهبی دور سازد.
ولخرجی عربستان در حوزه ورزش، منعکسکننده افزایش جریان ورود سرمایه به این بخش است. از اوایل سال۲۰۲۰، بیش از ۱۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خصوصی در این بخش انجام شده است. سایر خریداران مهم هم فعال هستند. قطر که سال گذشته میزبان جام جهانی بود، پاریسنژرمن، یک باشگاه فرانسوی، و سهامی در تیم بسکتبال واشنگتن ویزاردز دارد. بلومبرگ تخمین میزند که ۱۷باشگاه از ۹۸باشگاه فوتبال برتر اروپا اکنون از سوی دولتها یا سرمایههای نهادی حمایت میشوند.
طرفداران اغلب میترسند که تغییر، چیزی را که دوست دارند خراب کند. با این حال، ورزش فقط یک رقابت بین بازیکنان نیست، بلکه برای یک مخاطب نیز اهمیت دارد و اشکال رقیب سرگرمی، ساکت نخواهند بود. لیگ فوتبال سری آ ایتالیا، درباره عواقب کند بودن اصلاحات هشدار داده است. درآمدهای این لیگ، درحال کاهش است، تیمهای حاضر در لیگ ایتالیا عملکرد ضعیفی دارند و عمدتا زیانده هستند. فوتبال اروپا، بدون احتساب دستمزد بازیکنان سالانه بیش از ۷میلیارد دلار هزینه دارد، دخل و خرج آن یکی نیست. فوتبال این قاره میتواند از ورود جریان تازه پول، بهرهمند شود. به علاوه، تحول میتواند منجر به پیشرفتهایی شود که طرفداران جدیدی را به همراه دارد. لیگ برتر انگلستان در سال۱۹۹۱ راه خود را از بقیه فوتبال جدا کرد و امروز یکی از موفقترین تورنمنتهای جهان است. لیگ برتر هند که در سال۲۰۰۸ ایجاد شد، میلیونها نفر را به سمت کریکت جذب کرد. فرمول یک، نیز در نمایش نتفلیکس «بران تا بمانی» و استریم «مستقیم با مشتریان»، مخاطبان جوانتری یافته است. کسی چه میداند که سرمایهگذاری ۵/ ۲میلیارد دلاری اپل در استریم در لیگ فوتبال آمریکا یا حمایت قطر از ورزش پدال، چه نتایجی خواهد داشت؟
پس مورد ساختارشکنی روشن است. با این حال، عربستان سعودی با دو مورد انتقاد روبهرو است. اول اینکه، یک بازیگر دولتی است که انگیزه سودآوری ندارد و منابع زیادی در اختیار دارد. اما ورزش نیاز به تعادلی رقابتی دارد. بنابراین اگر مالکی تمام بازیکنان خوب را خریداری کند، تیمش به لحاظ تئوریک میتواند همیشه برنده شود و فوتبال آسیب خواهد دید. این خطری است که باید به آن توجه کرد. با این وجود، پس از دههها خرج دیوانهوار پول، هیچ تیمی بر فوتبال غلبه نداشته است. هزینههای عربستان روی بازیکنان تنها ۶درصد هزینههای عملیاتی فوتبال اروپا بوده است.
از منظر اکونومیست، ایراد دوم، سوابق بسیار بد عربستان سعودی در مسائل حقوق بشری است. دشمنان غرب، مانند روسیه، با تحریمهایی روبهرو هستند و ورزش را هم شامل میشود. با اینحال، پادشاهی سعودی در این دسته قرار ندارد. آمریکا و اروپا در سال۲۰۲۲ حدود ۱۴۰میلیارد دلار تجارت با این کشور داشتهاند؛ از جمله نفت و اسلحه که هر دوی آنها به لحاظ استراتژیک بسیار حساستر از ضربه زدن به توپ گلف است و گرچه برخی از مالکان باشگاه صاحب نفوذ هستند، بهنظر نمیرسد که کنترل داراییهای ورزشی، باعث کوری افکار عمومی یا دولتهای غربی شود. حتی رومن آبراموویچ، الگارش روسی که چلسی را خریداری کرد، از تحریمها در امان نمانده است. فهرست رو به رشدی از فعالیتها در سراسر جهان به علتهایی چون امنیت ملی، رفاه یا اخلاق، محدود شدهاند. نیمهرساناها، رسانههای اجتماعی و انرژی در میان آنها هستند. به اعتقاد اکونومیست، اضافه شدن ورزش به این فهرست گل به خودی است.