دیگر چیزی برای توزیع نمانده است
اینکه بسیاری از رایدهندگان رضایت چندانی از این مناظره نداشتند و در شبکههای اجتماعی ایدههای اقتصادی نامزدها را به باد انتقاد گرفتند، ناشی از آگاهی عمومی از همین واقعیت ساده است که دیگر چیزی برای توزیع نمانده است. پرسش کلیدی اینجاست که در چنین شرایطی چطور رفاه اقتصادی را میتوان به ایران برگرداند؟ نگارنده معتقد است در اطراف و اکناف جهان، مثالهای معتبر برای پاسخ به این سوال بسیار است. صفوف میلیون نفری گرسنگان چینی و هندی را توزیع اعتبار طلا و رایگان کردن بنزین و وعدههای رنگارنگ پایان نداد؛ بلکه این تغییر مسیر اقتصاد از رویکرد توزیعی به سمت اقتصاد تولیدمحور و ارزشآفرین بود که توانست بیش از یکمیلیارد نفر را ظرف سهدهه در چین و هند از زیر خط فقر بیرون بکشد، به آنها عزتنفس و قدرت مالی ببخشد و به افرادی توانمند تبدیل کند.
معجزه اقتصادی ایران نیز اگر قرار است اتفاق بیفتد، منوط به رعایت همین اصل جهانی است که باید اراده اقتصادی آحاد ملت از جمله کارآفرینان و صنعتگران را که دل در گرو این مرز و بوم دارند، آزاد گذاشت تا با تشریک مساعی، همکاری و تعاون، امکان ایجاد صنایع بزرگ و خلاق که محمل فعالیت هزاران کارگر و مهندس و مدیر باشد، فراهم شود و از سرریز این تحول جامعه امکان افزایش یادگیری، دانایی و تغییر را به دست آورد. مخلص کلام اینکه برای دادن رفاه به ملت ایران، کشور چارهای جز حرکت به سمت اقتصاد رقابتپذیر ندارد. دیگر چیزی برای توزیع نمانده است.