ساز و کاری برای کشف قیمت برق

در ادامه، شرکت بورس انرژی ایران با هدف سامان‌دهی، پذیرش، نظارت و اداره معاملات حامل‌های انرژی و اوراق بهادار مبتنی بر حامل‌های انرژی، فراهم‌آوردن دسترسی غیرتبعیض‌‌‌آمیز و منصفانه اعضا به بسترهای معاملاتی و نیز همکاری و هماهنگی با نهادهای مالی، شرکت‌ها، سازمان‌ها و نهادهای متولی بازارهای انرژی، از جمله شرکت سهامی مادرتخصصی تولید، انتقال و توزیع نیروی برق ایران (توانیر)، شرکت مدیریت شبکه برق در سال ۱۳۹۱ با مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار تاسیس شد.

به‌این‌‌‌ترتیب، به‌‌‌مرور ارکان بازار برق در ایران تشکیل شد تا این صنعت نیز در آینده بتواند از مزایای بورس بهره‌‌‌مند شود. همان‌طور که اشاره شد، هدف اصلی به وجود آمدن بازار برق، ایجاد محیط رقابتی و جلوگیری از انحصار بود. اما سایر مزایای سازوکار بورس نیز در پی این هدف می‌‌‌آیند. این مزایا عبارتند از: شفافیت هزینه‌‌‌ها، کشف منصفانه قیمت تمام‌‌‌شده برق، جبران کمبود منابع دولتی برای سرمایه‌گذاری، تبعیت از قوانین بین‌المللی برای ورود به عرصه تجارت جهانی برق و کاهش تصدی دولت.

در برهه کنونی که مسیر تشکیل بازار رقابتی برق هنوز به نقطه پایانی نرسیده است، شاهدیم که این صنعت با معضلاتی مثل دولتی‌بودن، قیمت‎گذاری نامناسب برق، وجود سازوکارهای غیرشفاف در تامین مالی و فروش و تزریق نامتناسب نقدینگی دست‌‌‌وپنجه نرم می‌کند و متاسفانه در وضعیتی بحرانی قرار دارد. در حالی که این صنعت با توجه به پتانسیل‎های موجود در زمینه برق تجدیدپذیر و حرارتی می‎تواند از صنایع درآمدزا برای ایران باشد. هم‌‌‌اکنون بازار برق شرکت مدیریت شبکه برق ایران، با مشکل نداشتن منابع مالی کافی برای پرداخت و تسویه نقدی کلیه معاملات روبه‌‌‌روست و رفته‌رفته بدهی این شرکت به نیروگاه‌‌‌ها افزایش یافته است. یک‌‌‌طرفه بودن بازار، پیچیدگی‌‌‌های بازار نقدی برق و محدود بودن افق زمانی دوره‌‌‌های معاملاتی، از جمله مسائلی هستند که به دلیل فقدان قراردادها و ابزارهای مالی استاندارد برای پوشش ریسک و تامین مالی خریداران و فروشندگان برق حادث شده‌‌‌ و صنعت برق ایران را از شکوفایی بازداشته‌اند.

با توجه ‌‌‌به آنچه گفته شد، یکی از  روش‌های مناسب برای سامان‌بخشیدن به این صنعت، کمک به شفاف‌‌‌سازی قیمت، تسهیل خصوصی‌سازی و استفاده از سازوکارها و پتانسیل‎های بازار سرمایه و به‌‌‌صورت خاص، بورس انرژی ایران است. نخستین دستاورد عرضه برق کل نیروگاه‌‌‌ها شفاف‌‌‌شدن شرکت‌ها و معاملات برق است؛ زیرا با ورود هر عرضه‌‌‌کننده‌‌‌ای به بورس، آمار و اسناد تمام عرضه‌‌‌ها و معاملات در معرض دید همگان قرار می‌گیرد. نکته دوم آنکه چون معاملات در فضایی شفاف صورت می‌‌‌گیرد، می‌‌‌توان اطمینان حاصل کرد که رقابتی منصفانه میان معامله‌‌‌گران شکل می‌گیرد و سرانجام، کشف قیمت واقعی برق می‌‌‌تواند از دل نظام عرضه و تقاضای حقیقی شکل‌گرفته در بازار برق اتفاق بیفتد. جالب آنکه همه این مزایا می‌‌‌توانند در معاملات بازار فیزیکی برق حاصل شوند، حال آنکه ابزارهای طراحی‌‌‌شده در بازار مشتقه، مزایای بیشتری از قبیل پوشش ریسک تامین‌‌‌کنندگان و مصرف‌کنندگان را متوجه صنعت برق می‌کنند.

در بازار مشتقه بورس انرژی ایران، ابزارهای صندوق سرمایه‌گذاری پروژه و قراردادهای سلف موازی استاندارد، به‌‌‌منظور تامین مالی صنعت برق طراحی شده‌‌‌اند. در صندوق سرمایه‌گذاری پروژه، جمع‌‌‌آوری سرمایه از عموم و تخصیص آن به سرمایه‌گذاری در ساخت و تکمیل پروژه اشاره‌‌‌شده در اساسنامه صندوق مورد توجه است. قراردادهای سلف موازی استاندارد نیز برای تامین مالی طراحی شده‌‌‌اند. سرمایه‌گذاران با خرید اوراق سلف‌‌‌ موازی‌‌‌ استاندارد به‌‌‌‌‌‌صورت مستقیم‌‌‌ در ارتقای سطح‌‌‌ تولید ملی‌‌‌ مشارکت‌‌‌ می‌کنند. به‌‌‌طور کلی، در بورس انرژی ایران، هم تولیدکنندگان و هم مصرف‌کنندگان منتفع می‌‌‌شوند. تولیدکنندگان برق از ریسک تولید معاف می‌‌‌شوند. آنها همچنین وجه معامله را در بازه زمانی کوتاه‌‌‌تری نسبت ‌‌‌به بازار برق شرکت مدیریت شبکه برق ایران دریافت می‌کنند. فراهم‌شدن امکان تامین مالی برای توسعه ظرفیت تولید، مزیت دیگری است که این بازار برای تولیدکنندگان برق فراهم می‌کند.

مصرف‌کنندگان برق نیز با در اولویت بودن تامین برقشان در بورس انرژی ایران و قرار نگرفتن آنها در برنامه مدیریت مصرف در دوران پیک مصرف برق، از معاملات بورسی برق نفع می‌‌‌برند. با سازوکار بورس انرژی، مصرف‌کنندگان بزرگ برق در فرآیند کشف قیمت این حامل انرژی مشارکت داده می‌‌‌شوند و در نتیجه، قابلیت برنامه‌‌‌ریزی و قدرت چانه‌‌‌زنی آنها افزایش می‌‌‌یابد. مصرف‌کنندگان همچنین امکان مدیریت هزینه برق مصرفی را در بورس انرژی به‌‌‌دست می‌‌‌آورند.

میزان عرضه و تقاضا در صنعت برق کشور متناسب و متوازن نیست. درواقع خاموشی‌ها یا قطع برق صنایع به‌خوبی نشان می‌دهد که به افزایش ظرفیت نیروگاهی نیاز داریم؛ در مقابل، با کاهش چشمگیر سرمایه‌گذاری در صنعت برق روبه‌رو هستیم که به زعم کارشناسان، از ۵/ ۶‌‌‌میلیارد دلار به ۶۴۰‌‌‌میلیون دلار کاهش یافته است. تحلیل اولیه این اعداد نشان می‌دهد که صنعت نیروگاهی در چشم سرمایه‌گذاران، صنعتی با بازدهی مناسب قلمداد نمی‌شود و سرمایه‌گذاری در آن از جذابیت افتاده است. چرخه سرمایه‌گذاری، تولید، توزیع و درآمدزایی این صنعت، چرخه معیوبی است که بخش دولتی می‌‌‌خواهد، چند نقش متفاوت را توامان ایفا کند. به نظر می‌رسد، حالا که وزیر نیرو عزم خود را جزم کرده است تا صنعت برق را به‌واسطه ابزارهای استاندارد مالی و‌ سازوکار بورس انرژی از بن‌بست خارج کند، فرصتی طلایی برای این صنعت فراهم شده است که بتواند ساختارهای سنتی و اشتباه کسب‌وکار دولتی در ایران را از چهره این صنعت پاک کند؛ همان خواسته‌‌‌ای که در مصاحبه‌‌‌های اخیر مدیران عامل نیروگاه‌‌‌ها، مدیران‌عامل صنایع بزرگ مصرف‌کننده برق و تحلیلگران و کارشناسان صنعت برق و به نوعی تمامی ذی‌نفعان این حوزه بر آن تاکید شده است.