بررسی عملکرد شرکتهای نیروگاهی نشان میدهد
فرصت و تهدید صنعت برق
بسیاری از کشورها در افق 2050، کل انرژی مورد نیاز خود را از انرژیهای تجدیدپذیر تامین خواهند کرد و دیگر جایی برای استفاده از سوختهای فسیلی که مهمترین ضرر آن انتشار گازهای گلخانهای است، وجود نخواهد داشت. عمده دلیل روی آوردن جهان به صنعت برق نیز توانمندتر شدن کشورهای فقیر و البته نجات یافتن از مصائب سیاسی از شوکهای گاهوبیگاه بازار نفت و گاز(بهویژه برای کشورهای واردکننده سوختهای فسیلی) است.
طی 30 سال گذشته بین 62 تا 68 درصد تقاضای برق در میان صنایع و بخش خدمات بازرگانی و عمومی ایجادشده است که این امر نشان از رابطه نزدیک میان فعالیتهای اقتصادی و مصرف برق دارد.
سال گذشته میلادی به دلیل پیدایش ویروس کووید-19، بخش تجاری بهطور ویژه تحتتاثیر قرارگرفته است. پیشبینی میشود در سال 2021 تقاضای برق 3درصد (حدود 700 تراوات- ساعت) رشد کند که بخش اعظم رشد مختص کشورهای چین و هند است. بیشترین عدم اطمینان برای تقاضای برق در سال 2021، توسعه بیشتر بیماری همهگیر کووید-19 است که جلوگیری از شیوع بیشتر این ویروس، سرعت توزیع و اثربخش بودن واکسنهای اکتشافی ازجمله تلاش دولتها در این زمینه بوده است. علاوه بر این، چشمانداز اقتصادی به بستههای محرک دولت و موفقیت آنها در ایجاد سرمایهگذاری جدید و حمایت از مشاغل تحتفشار اقتصادی نیز بستگی دارد.
صنعت برق ایران در حال حاضر تحت کنترل شرکت دولتی توانیر است. احداث نیروگاهها توسط شرکت توسعه برق ایران مدیریت میشود که یک شرکت تابعه و کاملا تحت مالکیت شرکت توانیر است.
در حال حاضر ایران رتبه 14 تولید برق در جهان را دارد و ازنظر مصرف در جایگاه هجدهم جهان قرارگرفته است.
نقاط قوت
بهای پایین سوختهای فسیلی و فراوانی آن، گستردگی شبکه توزیع و انتقال، وجود زیرساختهای مناسب در شبکه برق، خصوصیسازی نیروگاهها، صادرات به کشورهای همسایه و درنهایت ارزآوری ازجمله نقاط قوت ایران در زمینه صنعت برق است.
نقاط ضعف
از مهمترین نقاط ضعف در کشور هم میتوان به فرسودگی شبکه تولید و انتقال، سطح پایین بهرهوری، عدم سرمایهگذاری مناسب در کاهش تلفات تولید و انتقال برق، عدم تاثیرگذاری بخش خصوصی در سیاستگذاریها، دستوری بودن میزان صادرات برحسب فصول گرم و سرد، پایین بودن سطح تکنولوژی، کمبود منابع سرمایهگذاری جهت توسعه ظرفیت، عدم دریافت بهموقع درآمدهای صادراتی و بدهی سنگین وزارت نیرو به بخش خصوصی و پیمانکاران اشاره کرد.
فرصتها
با توجه به قرارگیری کشورمان در منطقه گرم و نیمهخشک و میزان قابلتوجه تابش آفتاب در طول روز، بالاترین پتانسیل برای انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی فراهم است. چنانچه تنها 5 درصد از کویر لوت به انرژی خورشیدی تخصیص داده شود، برق موردنیاز ایران و بخشی از نیاز منطقه بهطور کامل برطرف خواهد شد. همچنین از لحاظ انرژی بادی برای تولید برق نیز ایران یکی از مستعدترینهاست. بهگونهای که استان سیستان و بلوچستان ظرفیتهای بسیار بالقوه و بینظیری در این زمینه دارد که کاملا مغفول مانده است. درنهایت میتوان به افزایش وابستگی سیاسی اقتصادی کشورهای همجوار اشاره کرد که گسترش صادرات برق از ایران را به دنبال خواهد داشت.
تهدیدها
بالا بودن هزینه احداث نیروگاههای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی، متنوع نبودن سبد تولید انرژی در ایران بهطوریکه بیش از ۸۰ درصد برق کشور از طریق نیروگاههای حرارتی (مازوت، گاز و گازوئیل) تامین میشود. بالا بودن آلایندگی نیروگاههای حرارتی و به خطر افتادن سطح سلامت جامعه، عدم استفاده از سرمایهگذاری خارجی در انرژیهای تجدیدپذیر به دلیل تحریمهای بینالمللی نیز در زمره تهدیدهایی است که صنعت برق کشور را تهدید میکند. بیشترین ارزش بازار متعلق به شرکتهای نیروی برق دماوند، توسعه مسیر برق گیلان و تولید برق عسلویه مپنا است. همچنین نمادهای بجهرم و بکهنوج بیشترین سرمایه را دارا هستند و در میان شرکتهای گروه، شرکت نیروی برق دماوند با 26 درصد، بیشترین سهم از صنعت را به خود اختصاص داده است.
همانطور که از جدول شماره 2 مشخص است، بهرغم اینکه تولید نیروی برق دماوند بیشترین سود خالص و فروش را در میان شرکتهای گروه به خود اختصاص داده اما شرکت بمپنا بیشترین EPS را برای شرکت ساخته است. دلیل آن را هم میتوان در سرمایه کمتر این شرکت در مقایسه با دماوند جستوجو کرد.
گفتنی است شرکت بکهنوج به دلیل هزینههای مالی زیاد طی فصول گذشته، زیان را در صورتهای مالی خود شناسایی کرده است. حاشیه سود عملیاتی که بیانگر موفقیت شرکت در ایجاد سود از عملیات شرکت است در شرکت بمپنا به بالاترین رقم در مقایسه با دیگر شرکتهای گروه رسیده و با اختلاف اندک پس از نماد بگیلان، بپیوند و دماوند قرارگرفتهاند. بالا بودن این نسبت نشاندهنده موفقیت شرکت در کنترل هزینههای شرکت و پیشی گرفتن رشد فروش شرکت در مقایسه با هزینههای آن است.
همانگونه که از نمودار مشخص است شرکت تولید نیروی برق دماوند بیشترین فروش برق در فصل سوم را داشته و پس از آن به ترتیب بگیلان، بجهرم، بمپنا، بپیوند، آبادا، بکهنوج و بزاگرس بیشترین فروش را داشتهاند. درنهایت باید توجه داشت که پابرجا بودن تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بستر به تعویق افتادن برنامهها و طرحهای توسعه در صنعت برق بهخصوص انرژیهای تجدید پذیر بادی و خورشیدی را فراهم آورده است. مادامیکه انتقال فناوریهای جدید در حوزه ساخت و بهرهوری هرچه بیشتر انرژیهای مذکور به داخل کشور صورت نگیرد، بهای تمامشده هر کیلووات انرژی تولیدی بسیار فزاینده و غیرموجه خواهد بود. با توجه به کمبود منابع مالی (کسری بودجه) دولت در شرایط کنونی، سرمایهگذاری در طرحهای مطالعاتی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر اندکی دور از ذهن به نظر میرسد. گفتنی است هزینه راهاندازی نیروگاههای بادی و خورشیدی بسیار بالاست و طبق برآوردهای صورت گرفته با بودجه تخصیص دادهشده برای یک نیروگاه تجدیدپذیر میتوان چندین نیروگاه حرارتی احداث کرد. از آنجا هم که افزایش تقاضای هرساله برق در کشور نیاز به احداث نیروگاههای جدید را ایجاد میکند، درنتیجه با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، استفاده از نیروگاههای حرارتی تداوم خواهد داشت. برای برونرفت از شرایط فعلی در کوتاهمدت باید تمرکز روی بخش خصوصی را بیشتر کرد تا فعالان و سرمایهگذاران بخش خصوصی انگیزه بیشتری برای ورود به این حوزه داشته باشند و پیشنیاز آن افزایش تعرفههای برق و خرید تضمینی آن به بهای اقتصادیتر است. در برنامهریزی بلندمدت نیز حتما باید سرمایهگذاری خارجی و فناوریهای نوین برای کاهش هزینههای تولید انرژی تجدیدپذیر وارد شود.