برندگان و بازندگان بزرگ
در این تحقیق آمده است با آنکه هوش مصنوعی به از میان رفتن ۷ میلیون شغل منجر خواهد شد، اما ۲/ ۷ میلیون شغل ایجاد میکند در نتیجه عملا ۲۰۰ هزار شغل بر تعداد فرصتهای شغلی کنونی افزوده خواهد شد. البته نوع شغلهایی که پدید میآید متفاوت خواهد بود. تاثیر هوش مصنوعی بر بخش صنعت متفاوت است. در بخشی از تحقیق یاد شده آمده است، در بخشهای درمان و خدمات اجتماعی یک میلیون شغل جدید ایجاد میشود اما در بخش تولید کارخانهای ۲۵ درصد شغلهای کنونی از میان میرود که معادل حدود ۷۰۰ هزار شغل است. فناوریهای جدید از ماشین بخار گرفته تا رایانهها سبب تغییر ساختار مشاغل در جوامع میشود، اما بر بهرهوری نیروی کار و اقتصاد میافزاید. در نتیجه قیمتها کاهش مییابد و درآمد واقعی بالا میرود و بر میزان مصرف شهروندان افزوده میشود.
تحلیلها ثابت میکند این گفته درباره هوش مصنوعی، روباتها و فناوریهای مرتبط صادق است. اما توزیع مشاغل در بخشهای مختلف اقتصاد به میزان قابل ملاحظهای دگرگون خواهد شد. موضوع هوش مصنوعی و تاثیر بالقوه آن بر جامعه بحثهای گسترده را موجب شده است. برای مثال در سال ۲۰۱۴ استفان هاوکینگ در مصاحبه با خبرگزاری بیبیسی گفت: «استقرار گسترده هوش مصنوعی به از میان رفتن نسل بشر منجر میشود.» اما دیگر صاحبنظران این اندازه بدبین نیستند. برای مثال جفبزوس، مدیرعامل شرکت آمازون گفته است ما در آستانه یک رنسانس و عصر طلایی هستیم. منظور او گسترش فناوریهای پیشرفته یعنی هوش مصنوعی و ساخت ماشینهای یادگیرنده است.
او گفته است: «ما اکنون در حال حل مسائل از طریق فناوریهای یاد شده هستیم. تا چند دهه پیش این توانایی تنها در داستانهای علمی- تخیلی مطرح میشد و کسی باور نمیکرد چنین امکانی بهوجود آید. ماشینها در آینده تواناییهایی بسیاری شبیه انسان و بالاتر از انسان پیدا خواهند کرد.» در تحقیق موسسه پی دبلیوسی همچنین آمده است، فرصتهای شغلی در بخشهای تخصصی، علمی و خدمات فنی ۱۶ درصد و در بخش آموزش ۶ درصد افزایش خواهد یافت اما در بخش حمل و نقل و امور اداری فرصتهای شغلی به ترتیب ۲۲ درصد و ۱۸ درصد کاهش مییابد.
کاهش تاثیر تغییر ساختار مشاغل همواره یکی از دغدغههای دست اندرکاران هوش مصنوعی بوده است. پیشنهاد شده برای کاهش این تاثیر هوش مصنوعی، دولتها سرمایهگذاری بیشتری در حوزه مهارتها، علوم، فناوری، مهندسی، هنر و طراحی انجام دهند و ترتیبی داده شود که نیروی کار تشویق شود دانش و مهارت خود را پیوسته بالا ببرد و به روز کند تا میزان سازگاری با تحولات بیشتر شود و نیروی کار در آینده بتواند مکمل ماشینها باشد. البته همواره عدهای هستند که نمیتوانند با پیشرفتهای فناوری و تغییرات ساختاری مشاغل سازگار شوند. برای این گروه ضروری است سیستمهای حمایتی در نظر گرفته شود.
این تحقیق نشان میدهد گسترش هوش مصنوعی و استفاده از ماشینهای یادگیرنده، برندهها و بازندههایی دارد. احتمال آنکه انقلاب دیجیتال بعدی به سود افراد با مهارتهای دیجیتال، دارای ظرفیت خلاقیت و کار تیمی باشد یعنی حوزههایی که ماشینها توانایی کمتری در آن دارند، زیاد است. البته هوش مصنوعی به بهبود و تغییر اساسی سیستمهای آموزشی کمک خواهد کرد. در واقع این فناوری دسترسی یکسان به آموزش و برابری آموزشی را فراهم میکند در نتیجه افراد، فارغ از شرایط زندگی خود قادر خواهند بود به دورههای آموزشی مختلف دسترسی داشته باشند و این سیستمهای کارآمد مستلزم وجود مدیریت نیروی انسانی و ایجاد شغلهای جدید است.
به این ترتیب نه تنها گستردگی امکانات آموزشی برای اقشار مختلف جامعه بیشتر میشود، بلکه ارزیابی مهارتها و دانش نیروی انسانی با شفافیت بیشتری امکانپذیر است و نتیجه آن بهبود ارزیابیها، عملکرد بهتر و کارآیی بالاتر است. نکته مهم دیگر این است که آموزشهای کنونی در دانشگاهها و کالجها هزینه بالایی دارد که بخش بزرگی از آن بر دوش نسل جوان دانشجو است. گسترش هوش مصنوعی در بخش آموزش از هزینهها میکاهد و در وقت نسل جوان صرفهجویی میکند. ارائه خدمات آموزشی آنلاین، ارزیابی مهارتها، تهیه متون و برنامههای آموزشی و تولید نرمافزارها و اپلیکیشنهای مرتبط، همگی فرصتهای شغلی به وجود میآورند و نیز بر کیفیت آموزش و بهرهوری دانشجویان و کارمندان آینده میافزایند.
کارشناسانی که نگران از بین رفتن مشاغل تحت تاثیر گسترش هوش مصنوعی هستند، در واقع به فرصتهای شغلی که تحت تاثیر این فناوری پیشرفته و انقلابگونه پدید خواهد آمد توجه نمیکنند. درست است که گسترش هوش مصنوعی و بهرهگیری از ماشینهای یادگیرنده تعداد زیادی از فرصتهای شغلی را از میان میبرد، اما تعداد بیشتری شغل در حوزههای دیگر به وجود میآورد و نکته مهم این است که حرکت به سمت هوش مصنوعی یک ضرورت است. در این میان ضروری است دولتها و سازمانها به تدریج خود را برای تغییر ساختار مشاغل آماده کنند.
از آنجا که در اقتصادهای توسعهیافته به هوش مصنوعی در حوزههای مختلف اقتصاد توجه زیاد شده است دیگر کشورها نیز مجبور خواهند بود به آن توجه کنند البته هر فناوری عظیم و تاثیرگذار نقاط ضعفی هم دارد که نباید به خاطر این نقاط ضعف آن را کنار گذاشت. دولتها میتوانند در برنامههای آموزش نیروی کار تغییراتی ایجاد کنند تا آنها در آینده آمادگی بیشتری برای حاکمیت هوش مصنوعی داشته باشند. تغییر شیوههای آموزش باید از اولین سالهای ورود دانشآموزان به مدارس آغاز شود. در واقع با آنکه حرکت به سمت بهرهگیری از هوش مصنوعی تدریجی است. اما نباید تصور کرد جهان این فناوری را کنار خواهد گذاشت در نتیجه کشورهایی که زودتر از بقیه خود را برای آن آماده میکنند از جنبههای مختلف نسبت به دیگران برتری پیدا خواهند کرد.
ارسال نظر