عبور دوباره از توریسم داخلی؛ وعده «احیای سفر ارزان برای ایرانیها» چه شد؟
قیمت واقعی واردات توریست چینی
قرار دادن چین به عنوان اولویت اول کشورهای هدف برای جذب گردشگر، حتی پیش از کرونا هم یک اشتباه تاکتیکی بوده است. اگرچه چین گردشگرفرستترین کشور جهان است و تا پیش از کرونا سالانه ۱۵۰ میلیون گردشگر چینی به کشورهای دیگر سفر میکردند، اما همواره سهم ایران از این گردشگران کمتر از ۵۰هزار نفر بوده است. با بررسی دلایل عمده آن میتوان دریافت که تعداد بسیار محدودی از چینیها، ایران را بهعنوان مقصد سفر خود انتخاب میکنند و حتی این تعداد محدود هم، عمدتا برای سفرهای تجاری به ایران میآیند. همچنین در زمینه درآمد توریستی نیز، چینیها کمک چندانی در ارزآوری و درآمدزایی ایران نکردهاند. برخی از مسافران چینی، بهجای اقامت در هتلها یا دیگر اقامتگاههای رسمی، خانههای دوستان یا آشنایان را برای اقامت انتخاب میکنند. تفاوت در ذائقه غذایی چینیها شاید دلیل اصلی عدم انتخاب اقامتگاهها یا رستورانهای ایرانی باشد، زیرا امکان فراهم کردن غذاهای باب میل چینیها بسیار کم است و در ایران کمتر از ۱۰ رستوران چینی وجود دارد که دسترسی آن برای مسافران چینی چندان آسان نیست و فقط در چهار شهر ایران قرار دارند. همین موضوع، احتمالا عاملی مهم در عدم جذب گردشگران چینی به ایران است.
همین چند مورد بالا خود به تنهایی نشاندهنده اشتباه استراتژیک متولی گردشگری در اولویتگذاری کشورهای هدف برای جذب گردشگر بوده است. حال آنکه، باتوجه به بحران کرونا که منجر به تعطیلی سفرهای بینالمللی شده ، چین که مبدا شیوع کرونا در جهان بوده، تا به امروز مرزهای خود را به طور کامل بر روی گردشگران بینالمللی بست و در این زمینه بسیار سختگیری کرده است. همچنین براساس برنامههای اعلامی خود تا پایان امسال قصد باز کردن مرزها را ندارد و تا مدتها، احتمالا فقط کشورهای جنوب شرقی و شمال شرقی آسیا امکان ورود به این کشور را خواهند داشت و گردشگران چینی نیز مقاصد خود را کشورهای شرق آسیا قرار میدهند. بنابراین، احتمال بازگشت مسافران چینی به صنعت گردشگری جهان از سال ۲۰۲۴ خواهد بود که امکان تغییر ۱۸۰ درجهای انتخاب مقاصد گردشگری از سوی چینیها بسیار کم خواهد بود. زیرا با توجه به لیست ۱۰ کشور اولی که چینیها به آن سفر میکردند کشورهای شرق آسیا در رتبه اول مقاصد گردشگران چینی بودند و آمریکا و ایتالیا و دیگر کشورهای غیر آسیایی در این لیست هستند که همچنان مقصد اول گردشگران چینی خواهند بود. از طرفی دولت چین دریک سال و نیم اخیر، پس از مهار نسبی کرونا در این کشور، تمرکز خود را بر رونق گردشگری داخلی گذاشت و در این زمان کوتاه نهتنها توانست به سطح پیش از کرونا در سال ۲۰۱۹ برسد بلکه فراتر از آن رفته و به رشد در گردشگری داخلی دست یافته است.
کارشناسان گردشگری معتقدند، با توجه به واقعیت ذائقه توریستهای چینی و وضعیت فعلی این کشور، سرمایهگذاری در جذب گردشگران چینی در هر کشوری «آب در هاون کوبیدن» است و سیاستگذاران گردشگری بهتر است بهجای هزینههای کم بازده برای جذب گردشگران شرق دور، تمرکز خود را بر جذب گردشگران منطقهای که از دست دادهاند، بگذارند و برنامههای جدیدی جهت چگونگی جذب این گردشگران ارائه دهند.
طی سالیان طولانی، سرمایهگذارهای بخش دولتی و خصوصی تمام برنامهها و هدف خود را برای جذب گردشگر از اروپا صرف میکردند و پس از گذشت سالها متوجه این موضوع شدهاند که امکان جذب گردشگران اروپایی به آن شدتی که متصور بودند، نیست و باید بر کشورهایی متمرکز شد که امکان جذب آنها به ایران وجود دارد. با این حال، اگرچه توجه خود را به کشورهای منطقه همچون عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، عمان و... جلب کردهاند اما حدود سه سال پیش چین را کشور اول هدف در جذب گردشگر قرار دادند. با شیوع کرونا برنامه های گردشگری کلا تعطیل شد و اکنون باردیگر چینیها در صدر قرار گرفتهاند. گردشگرانی که کمترین سهم را در ورودیها به ایران دارند. صرف گردشگرفرستترین کشور جهان بودن دلیلی بر جذب مسافران چینی به ایران نیست.
با نگاهی به لیست کشورهایی که بیشترین گردشگر چینی را دارند متوجه میشویم که ایران در رتبه آخرین کشورهای انتخابی مسافران چینی است. در حالیکه کشورهای منطقه خاورمیانه مثل عراق و افغانستان ایران را به عنوان اولین انتخاب خود برای سفرهای خارجی خود قرار میدادند.
دیدگاه اشتباهی که درباره جذب گردشگران منطقه مبنی بر اینکه همیشه خواهند بود، منجر به از دست رفتن این بازار نیز شده است. این از دست دادن را نمیتوان به شیوع کرونا نسبت داد، زیرا پیش از همهگیری کرونا از آبان ۹۸ با توجه به شرایط داخلی ایران از سفر به ایران خودداری کردند و از دی ۹۸ و شروع تنشهای ایران و آمریکا در منطقه بهطور کل هیچ کشوری اجازه ورود شهروندان خود به خاک ایران را نمیداد. از این رو باز شدن مرزها و صدور ویزا تاثیری در بازگشت مجدد گردشگران منطقهای ندارد. زیرا در این مدت دو ساله کشورهای رقیب منطقه همچون ترکیه، عربستان، امارات و قطر از این فرصت استفاده کرده و تبلیغات گستردهای در جهت جذب گردشگران عراقی، عمانی و پاکستانی کردهاند و تا حدودی هم در این زمینه موفق بوده و توانستند مقاصد هدف این کشورها را تغییر دهند و اکنون ایران در زمره انتخاب اول آنها نخواهد بود.
متولی گردشگری که پیش از عهدهدار شدن این سمت برنامه خود را بر جذب گردشگران منطقهای و تمرکز بر گردشگری داخلی تدوین کرده بود، اکنون به مسائل غیرضروری که حتی پیش از کرونا هم پر از ابهام بوده، پرداخته است. در مدیریت بحران باید با توجه به شرایط، تصمیمات جدید و متفاوتی را اتخاذ کرد که ممکن است با برنامهها و تصمیمات پیش از بحران کاملا متفاوت و حتی در تضاد باشد. در حال حاضر با توجه به شرایط بحرانی بیسابقهای که در آن قرار داریم اولویت متولی گردشگری باید بر تمرکز ویژه جذب گردشگران منطقهای باشد در غیر این صورت بازار گردشگری بینالمللی را تا سالهای طولانی از دست خواهد داد.
متولی گردشگری در برنامههای خود هدف را بر دیپلماسی گردشگری قرار داده است. اگر بر این تصمیم خود پایبند است، یکی از پیشنهادهای «دنیای اقتصاد» به متولی گردشگری جایگزین کردن مصر به عنوان یکی از کشورهای هدف بهجای چین است که دارای اشتراکات فرهنگی، تاریخی و مذهبی بسیاری با ایران است و اگر بنا بر در پیش گرفتن دیپلماسی گردشگری در ایران است، اکنون زمان مناسبی است تا شهروندان این دو کشور امکان ورود و سفر به کشور یکدیگر را داشته باشند و بتوانند از ظرفیتهای گردشگری یکدیگر بهره ببرند. البته قبل از همه چیز، باید نبض سفرهای داخلی از طریق برنامه های موثر و تجربه شده در جهان، احیا شود. وزیر گردشگری دولت سیزدهم وعده داده بود سفرهای داخلی را برای همه ایرانی ها، «در دسترس» میکند تا امکان سفرهای غیرتهاجمی در طول سال به شکل منظم و با دفعات بالا آن هم به شهرهای مختلف کشور و نه فقط به شمال کشور، فراهم شود. با گذشت چند ماه از استقرار دولت سیزدهم، هیچ خبری از «تلاش احتمالی دولت برای تحقق این هدف مهم» نیست. راه اصلی «بازگشایی سفرهای داخلی منظم و غیرتهاجمی در کشور»، تصویب «آخر هفته دوروزه» است تا ایرانیها فرصت پیدا کنند هر هفته برای مسافرت های بین شهری برنامهریزی کنند.