«تبدیل سازمان به وزارتخانه» چه دستاوردی میتواند داشته باشد؟
۵ توصیه به وزیر گردشگری
به گزارش «دنیایاقتصاد» در این میزگرد ضمن تشریح دو دیدگاه موجود درباره «چگونگی اولویتبخشی سیاستگذار به حوزههای سهگانه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری» و همچنین آسیبشناسی چندساله اقدامات و سیاستهای دولت در این بخش تاکید شد: برنامهریزی دولت در این مقطع برای «دستیابی به رشد اقتصادی از مسیر جذب گردشگر» نیازمند مجموعه اقداماتی است که مهمترین آنها شامل «تعامل بینالمللی وزارت گردشگری برای بازاریابی و تبلیغات مناسب در کشورها از ظرفیتهای گردشگری ایران، پایاندادن به قطع رابطه سه حوزه کاری وزارتخانه در استانها، تعامل موثر و هدفمند وزارتخانه جدید با فعالان بازار گردشگری و صنایعدستی، استقرار نگاه تخصصی در بخش به جای تداوم نگاه تجربی و سنتی و در عین حال الگوگیری از تجربه کشورهای موفق در حوزه گردشگری» میشود. به گزارش «دنیایاقتصاد»، گردشگری در حوزه سازمانهای دولتی ایران دارای تغییرات بسیاری است.
در طول هفت دهه ادارات مختلفی تشکیل شده و مسیرهای گوناگونی تا ارتقا به سازمان و سپس وزارتخانه طی کرده است. سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۸ به ریاست معاون جمهور فعال بود و در ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ شورای نگهبان با طرح مصوب مجلس مبنی بر تغییر سازمان به وزارتخانه موافقت کرد. دولت در ابتدا با این طرح مخالف بود اما موافقان این طرح، افزایش نظارت بر این بخش با وزارت شدن، ثبات مدیریتی و ارتقای جایگاه صنعت گردشگری را هدف این تغییر میدانستند. با توجه به اوضاع اقتصادی ایران و کاهش درآمدهای نفتی ایران بعد از تحریمهای آمریکا، گردشگری یک قطب در «ایجاد کسب درآمد و ارزآوری» و «رشد و توسعه اقتصادی» بهشمار میآید. اکنون با توجه به ناکارآمدی در این حوزه و تبدیل آن به وزارتخانه این سوالات مطرح میشود که آیا تبدیل شدن سازمان به وزارتخانه در این برهه زمانی تغییری ایجاد خواهد کرد و این اتفاق موجب کارآتر شدن صنعت گردشگری و توسعه زیرساختها خواهد شد؟ گالری «نظرگاه» هفته گذشته، نشستی به موجب کارآیی وزارتخانه و معیارهای انتخاب وزیر جدید با حضور ناصر مشهدیزاده فعال حوزه میراث فرهنگی و گردشگری، منوچهر جهانیان رئیس دانشکده گردشگری دانشگاه علم و فرهنگ و سعید شفیعا مدیر نشست برگزار کرد.
شفیعا، مدیر نشست در ابتدا سوالاتی به این شرح مطرح کرد: چرا تلاش برای وزارتخانه شدن سازمان در این دوره اتفاق افتاد؟ چه مباحثی از این تغییر شکل میگیرد؟ آیا این اتفاق گردشگری را کارآتر میکند؟ چه الزاماتی موجب شد که این سازمان به وزارتخانه تبدیل شود؟ و چه پیشنیازهایی برای آن لحاظ میشود؟ جهانیان، عضو هیاتمدیره انجمن گردشگری ایران بعد از توضیحی کوتاه از تاریخ شکلگیری سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی برای کارآتر شدن وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی پنج راهکار راهبردی را مطرح کرد. او در ابتدا با اشاره به تجربیات موفق کشورهای مختلف بهویژه ترکیه و مالزی در امر گردشگری و الگو گرفتن از آنها گفت: این کشورها در گردشگری و میراث فرهنگی به میزان قابل توجه و در صنایعدستی کمتر موفق بودهاند. این امر منجر به افزایش درآمد ارزی و رشد اقتصادی و اشتغال شده و در واقع باعث بهکارگیری توانمندی و جذابیتهای حوزه گردشگری و فرهنگ آن کشورها شده است. سپس تشکیل کمیسیون تخصصی در هر سه بخش میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی را مطرح کرد و افزود: در وزارتخانه برخلاف سنوات گذشته نباید فقط به یک بخش توجه کرد و بخشهای دیگر را در حاشیه قرار داد. باید به هر سه بخش بهصورت متوازن و با نگاه جامعگرا نگریسته شود.
وی راهکار سوم را استفاده از نیروهای کارآمد، علمی و تخصصی و آموزشدیده بیان کرد و معتقد است که باید نگاه تخصصی را جایگزین نگاه تجربی و سنتی کرد. در کشور فارغالتحصیلان و فعالان حرفهای در هر سه حوزه وجود دارند که باید این بخش توسط سیاستگذار و متولی به کار گرفته شود تا به توسعه آن کمک کنند و آخرین راهکار در کارآتر بودن وزارتخانه را در همکاری با نهادهای مرتبط چون همکاری و تعامل با ذینفعان، بخشهای دانشگاهی، وزارتی، اجرایی، دولت و مجلس، بخشهای خصوصی و پلیس میداند. شفیعا در بحث نگاه متوازن به هر سه بخش میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی دو دیدگاه موجود را بیان کرد: در دیدگاه اول هر سه بخش را در کنار هم بهکار بگیریم و بر بعد اقتصادی گردشگری تکیه کنیم و نگاه دوم اینکه بهتر است فقط بر یک بعد تکیه کنیم که عنصر اصلی در این سه بخش گردشگری است.
در ادامه مشهدیزاده از فعالان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: معاونت موثر در وزارتخانه بر چهار اصل سرمایه، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است که باید در تعامل با یکدیگر باشند اما طی این سالها عملا هیچ کدام از این اصول با یکدیگر ارتباطی نداشتند و سرمایه عملا در خدمت گردشگری است و با دو بخش دیگر تعامل نداشته است. مشهدیزاده در ادامه افزود: در استانها این سه بخش تعاملی ندارند و علاوهبر ضعف تعاملات درونی در تعاملات ملی نیز بسیار ضعیف عمل میکند. برای تعامل با سازمانهای بسیاری چون منابع طبیعی، امور دریایی، پلیس، وزارتخارجه، وزارت صنعت، معدن و تجارت و... باید قانون و شرح وظایف بین سازمان یا وزارتخانه میراث فرهنگی با سایر سازمانها و نهادها وجود داشته باشد. وی مهمترین آسیبشناسی را نداشتن برنامه دانست و اینگونه شرح داد: برنامه ملی اصولا به بخش گردشگری تعلق دارد و میراث فرهنگی و صنایعدستی را شامل نمیشود.
این کارشناس گردشگری نیروی متخصص و کارآمد و دانشگاهی را بسیار ناکافی میداند و معتقد است: دانشگاه خروجی لازم در حوزه گردشگری را ندارد. وی استفاده نکردن از فرصتها و ظرفیتها و امکانات سازمان و عدم تبلیغات مناسب را از جمله مسائل آسیبشناسی ذکر کرد. مشهدیزاده با برداشتی از تعریف برنامهریزی از دیدگاه ملاصدرا گفت: فرآیند تفکری است که هدف آنها بهبود رفاه جامعه است که به مشارکت کل جامعه منجر میشود. وی در ادامه شش ویژگی برای تصدی وزارت گردشگری بیان کرد: هدفمند بودن، قانونمند بودن، توانمند بودن، نظاممند بودن، نهادمند بودن و ارزشمند بودن. مدیر جدید باید بتواند تحول ایجاد کند و تغییرات اساسی به وجود آورد و سه بخش را به یکدیگر نزدیک کند و با مناطق مختلف کشور تعامل داشته باشد و طرح برنامه درست به مجلس ارائه دهد و با آسیبشناسی درست به آسیبزدایی برسد.
جهانیان نیز معتقد است که وزیر باید بتواند پاسخگوی انتظارات فعالان و ذینفعان باشد و بتواند یک ساختار منسجم و منضبط و تخصصی در وزارتخانه ایجاد و از نیروهای متخصص و علمی و دانشگاهی و فعالان در هر سه حوزه استفاده کند. برنامهمحور باشد و بتواند تعاملات بینالمللی برای بازارداری و بازاریابی ایجاد کند. با ایجاد ثبات در ساختار و تشکیلات منسجم در کوتاهمدت بتواند یک برنامهریزی بلندمدت برای توسعه و فعالیتهای بینالمللی در بخشهای مرمت و احیای میراث فرهنگی و گردشگری داشته باشد.
ارسال نظر