دو دلیل برای انفعال گردشگری در درآمدزایی در شرایط تحریم
فرمول توریسم برای عبور از تحریم
بیاثری تحریم در گردشگری
تجارب جهانی مختلفی وجود دارد که کشورها توانستهاند در شرایط تحریم، چرخ اقتصاد خود را با گردشگری بچرخانند و از ایستادن آن جلوگیری کنند. حرمتالله رفیعی، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی در این باره به «دنیایاقتصاد» میگوید: «گردشگری در تحریم جایی ندارد. هیچ دولتی نمیتواند بابت سفر کردن به مقاصد گوناگون برای مردمش تعیین تکلیف کند. ترامپ این کار را کرد که حماقت محض بود و با الکترونیکی شدن ویزا دیگر نمیتواند مانع سفر گردشگر خارجی به ایران شود.» او با اشاره به کشورهای همسایه و اطراف که توانستهاند از طریق گردشگری، اقتصاد کشورشان را متحول کنند، خاطرنشان میکند: «جاذبههای گردشگری ایران چندین برابر کشورهای همسایه است؛ اما میبینید این ترکیه است که با بیش از ۴۰ میلیون گردشگر، همچنان در تلاش برای جذب گردشگر بیشتر است. در صورتی که ایران یک چهارم این گردشگر را هم ندارد.»
رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی بر این باور است که ایران باید اقتصاد وابسته به نفت را تغییر دهد و از طریق روشهای دیگر از جمله گردشگری به اقتصاد خود جانی دوباره بخشد: «مطالعات نشان داده که ورود هر گردشگر برای ایران میتواند به اندازه ۳۰ بشکه نفت درآمدزایی داشته باشد. باید نگاه اقتصادی وابسته به نفت را تغییر داد تا زاویه نگاه به فعالیتهای اقتصادی دیگر از جمله گردشگری سوق پیدا کند.» محمود بنکدارنیا، یکی از اعضای جامعه تورگردانان ایران نیز گردشگری را در بهبود اوضاع اقتصادی کشور در شرایط تحریم بسیار اثرگذار میداند و به «دنیایاقتصاد» میگوید: «گردشگری در کشور ما اولویت نیست.
در صورتی که اگر اولویت بود میتوانست در عرصه اقتصادی به خوبی اثرگذار باشد.» او بر این عقیده است که ورود گردشگر میتواند به ایجاد کسبوکارهای کوچک نیز کمک کند؛ بیزینسهایی که کاری با تحریمها ندارد: «گردشگر وقتی وارد ایران شود متوجه خواهد شد که در ایران میتوان سرمایهگذاریهای کوچک هم انجام داد بدون آنکه تحریمها در آن دخیل باشد. این همان پتانسیلی است که در گردشگری وجود دارد؛ اما به آن توجه نمیشود.» به گفته بنکدارنیا، تختجمشید، میدان نقشجهان، ارگبم و... تحریم نیستند اما دولت از آنجا که درگیر مسائل دیگر است و همچنین، از طریق درآمدهای نفتی به عدد بزرگی از درآمد دست پیدا میکند، به همین دلیل به فعالیتهای خرد دیگر که اتفاقا اشتغالزا هم هستند، توجه نمیکند. در صورتی که بسیاری از کشورهای دیگر به این موضوع رسیده و اتفاقا در حوزه گردشگری بسیار موفقتر از ایران عمل کردهاند.
پاسخ به یک پرسش
حالا سوالی که ایجاد میشود این است که چرا ایران باوجود دارا بودن پتانسیلهای فراوان برای جذب گردشگر چه داخلی، چه بینالمللی، همچنان نمیتواند از این موقعیت به نفع چرخیدن چرخ اقتصاد کشور بهره گیرد. فعالان گردشگری به این پرسش چنین پاسخ میدهند: از نظر آنها، یک مساله به بیتوجهی دولت نسبت به این موضوع برمیگردد و دیگری به گران بودن بسته سفر مربوط است که موجب میشود بسیاری از گردشگران داخلی عطای سفر را به لقایش ببخشند. رفیعی در زمینه بیتوجهی دولت به مساله گردشگری میگوید: «دولت متاسفانه نگاه نظارتی خود را کنار گذاشته و به بخش اجرایی توجه میکند. در صورتی که بخش اجرایی را باید به بخش خصوصی واگذار کند تا بتواند وظیفه نظارتی خود را به خوبی انجام دهد. از سوی دیگر افرادی در حوزههای مدیریتی گردشگری دولت قرار دارند که در زمینه گردشگری سررشتهای نداشته و تخصصی در این زمینه ندارند.»
رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی بهرهگیری از رایزنهای اقتصادی و فرهنگی در سفارخانههای گوناگون را از جمله راهکارهایی میداند که دولت به آن بیتوجه است: «رایزنهایی که در سفارتخانهها هستند میتوانند برای جذب گردشگر رایزنی کنند. ارائه امتیازها و شرایط مساعد برای ورود گردشگر از جمله فعالیتهایی است که در جذب گردشگر بسیار اثرگذار است.» بنکدارنیا نیز ایجاد رابطه قویتر با کشورهایی که همچنان با ایران در ارتباط هستند را راهکاری میداند که کمک خواهد کرد تا همچنان گردشگر وجود داشته باشد: «کشورهایی مانند کرهجنوبی، چین و... با ایران مراودات خود را حفظ کردهاند؛ چرا نباید برای جذب گردشگر از چنین کشورهایی بهره برد؟ اگر هواپیماهای ایران نمیتوانند در برخی از کشورها سوختگیری کنند، چرا به کشورهایی نمیروند که این امکان برای آنها وجود داشته باشد و از سوی دیگر گردشگر آن کشورها را به سمت ایران جذب کنند؟»
این عضو جامعه تورگردانان ایران بر این باور است که دولت میتواند با ارائه یکسری حمایتها از فعالان گردشگری از جمله هتلداران، تورگردانان و... شرایطی را فراهم کنند تا سرمایهگذاران بخش خصوصی همچنان تمایل داشته باشند در این حوزه ورود کنند. گردشگری چه داخلی و چه ورودی از جمله فعالیتهایی است که نه تنها میتواند به اقتصاد کلان کشور بلکه به اقتصاد محلی، اشتغالزایی و... نیز کمک قابل قبولی کند؛ اتفاقی که تمام فعالان این حوزه متفقالقول به آن باور دارند؛ اما در شرایطی که همچنان دولت نسبت به این موضوع بیتوجه است و گردشگری در دور باطل این بیتوجهیها گرفتار شده، گویا چشمه پتانسیلهای نهفتهاش نیز در حال خشک شدن است.
ارسال نظر