«توسعه پایدار» یا «رشد پایدار»؟
چالش گردشگری با «پایداری» چیست؟
نمونه موردی
برای مثال به استرالیا نگاهی بیندازیم. این کشور با استراتژی «گردشگری تا سال ۲۰۲۰»، دولت و صنعت را به هدفگذاری بر استراتژیهای رشد و توسعه وادار کرده است. بیش از ۱۱۵ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۰ برای این پروژه هزینه خواهد شد که ۷۰ میلیارد دلار بیش از رقمی است که در سال ۲۰۰۹ در این زمینه صرف شده است. این استراتژی منجر به افزایش تقاضا و دسترسی حمل و نقل به این کشور شده و زیرساختهای آن را بهبود میدهد و درنتیجه آمار بازدیدکنندگان این کشور را بالا میبرد. میتوان گفت روزهایی که در آن مقامات صنعت گردشگری از این صنعت برای آموزش و پرورش، رفاه اجتماعی و سایر اهداف غیراقتصادی بهره میگرفتند گذشته و به همین دلیل این همان لحظهای است که باید ایستاد و به مفهوم گردشگری پایدار بازبینی مجددی داشت.
حال سوال اینجاست که آیا این صنعت در شکل پایدار خود، همان گردشگری پایدار است که در بستر پایداری هم حفظ شده و ادامه مییابد یا منظور از گردشگری پایدار صرفا توسعه پایدار در این صنعت است ؟ طبق تعریف «باتلر»، گردشگری پایدار شکلی از گردشگری است که میتواند در یک منطقه و در یک دوره زمانی نامحدود انعطافپذیری و پایداری خود را حفظ کند. در این تعریف توسعه گردشگری در یک منطقه و در این مقیاس محیط زیست را تضعیف نکرده یا تغییر نمیدهد.
درحالیکه صنعت گردشگری در جهان تبدیل به بزرگترین صنعت مهماننوازی شده است، کالاها و تجربیات را به نامعمولترین شکل تجاری کرده است؛ همچنین برای بسیاری از ملتهای وابسته به صنعت گردشگری تبدیل به یک محصول منحصربهفرد شده و نیروی کار را با قیمت پایین، به صورت فصلی و گاه داوطلبانه بهکار گرفته است. عدهای اعتقاد دارند که پایداری در گردشگری و نه گردشگری پایدار، از خط مشی، برنامهریزی و مدیریت در این صنعت نشات گرفته است. امروزه شاهد این مدعا نیز کشتیهای تفریحی لوکس و پرواز بر فراز قطب جنوب است که بیشتر نشان میدهد تمام تلاشها در این صنعت برای استفاده هرچه بیشتر از همه فرصتهای اقتصادی موجود است.
فقر اخلاقی در گردشگری
نگاهی به موضوع گردشگری زاغهنشینی و بهرهبرداری از کودکان در تجارب گردشگری نیز، فقر اخلاقی موجود در این صنعت را نشان میدهد. این موضوع را که گردشگری به سمت پایداری حرکت نمیکند با توجه و تامل در زوایای دیگر هم میتوان متوجه شد. «گردشگری انبوه» در سال ۲۰۱۷ موضوع بیشترین مقالات در گردشگری در سال ۲۰۱۷ بوده است. مکانهایی مثل ونیز، بارسلون و بالی که مقصدهای شناخته شده جهانی هستند به حوزه بالاتر از منطقه تحریکپذیری در نقشه داکسی رسیدهاند. از چالشهای دیگر موجود، مصرفکننده در معرض خطر است که به شدت از مسوولیتهای شهروندی سرباز زده و به سمت ایدئولوژی مصرفگرایی کشیده شده است. در این سیستم مردم بهطور فزایندهای با تصمیمات خرید خود شناخته میشوند. نتیجه چنین وضعیتی، رشد بیوقفه تعطیلات و پروازهای بینالمللی است. بهطور حتم راه حل مشکلات ذکر شده را باید در پژوهشها و زمینه علمیگردشگری جست و جو کرد. در مقالات آتی به ارائه چند راهکار برای نقدهای وارد شده در این گفتار خواهیم پرداخت.
ارسال نظر