اثر جهانی چینی‌ها  بر گردشگری

طبق آمار سازمان جهانی گردشگری، چین در سال ۲۰۱۶ با ثبت ۱۳۵ میلیون گردشگر خروجی، در صدر فهرست گردشگرفرست‌ترین کشورهای دنیا قرار گرفت و با وجود چنین بازاری در این کشور، هر کشور دیگری اگر بتواند حتی درصدی از این رقم را به خود اختصاص دهد، به دستاورد قابل ملاحظه‌ای در صنعت گردشگری خود رسیده است. هفته‌نامه «اکونومیست» نیز در آخرین شماره خود که در پرونده‌ای به جایگاه کشور چین در دنیا پرداخته، از گردشگران چینی غافل نبوده و گزارش مفصلی در خصوص آنان منتشر کرده است. در این گزارش، «اکونومیست» ریشه‌های شکل‌گیری این جریان وسیع از مسافران چینی را تحلیل کرده و به بررسی آثار این گردشگران بر جوامع میزبان پرداخته است.

داستان خلقِ یک خلق گردشگر

این رسانه بین‌المللی در این گزارش ابتدا گریزی به سال‌های نه‌چندان دور در چین کمونیستی می‌زند؛ سال‌هایی که به باور نویسنده، این کشور هم‌سطح با کره‌شمالی این سال‌ها، پارانوئید بود و می‌خواست مردم خود را درون مرزهای خود نگه دارد. از جمعیت گسترده‌ای که به‌دنبال خروج از کشور بودند و با نگرانی در صف‌های اداره گذرنامه این کشور متقاضی دریافت پاسپورت بودند، عده بسیار کمی از مسوولان این اداره پاسخ می‌شنیدند که «این رفیق به لحاظ سیاسی قابل اعتماد است و مشکلی برای سفر به خارج از کشور ندارد.» شرایط به‌گونه‌ای بود که در آن سال‌ها تنها حدود چند ده هزار نفر فرصت خروج از چین و سفر به دیگر کشورها را پیدا می‌کردند اما شرایط در این کشور، مانند دیگر حوزه‌ها با سرعتی سرسام‌آور تغییر کرد.

گردشگران چینی به بیش از ۱۳۰ میلیون نفر رسیده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۰ از ۲۰۰ میلیون نفر هم عبور کند؛ یعنی چیزی نزدیک به یک‌هفتم جمعیت از کشوری که در حال انفجار جمعیت است. این حضور گسترده در سراسر جهان به خوبی قابل مشاهده است؛ از پیاده‌روهای شانزه‌لیزه در پاریس گرفته که گردشگران چینی در حال خرید اجناس گران‌قیمت از فروشگاه‌های این خیابان قدیمی هستند، تا کارمندان و تکنیسین‌های پرتعداد این کشور در «سیلیکون ولی» کالیفرنیا.

اما چه چیز ورق را گرداند؟ بسیاری از تحلیلگران شروع این موج را از تصمیمات و اقدامات معمار توسعه این کشور، یعنی دنگ ژیائوپینگ و سیاست درهای باز و اصلاحات وی می‌دانند. هرچند سیاست درهای باز دنگ ژیائوپینگ به شکل محتاطانه‌ای به خروج گردشگران و تاجران از این کشور می‌نگریست. دنگ این امر را بهایی می‌دانست که برای داشتن رابطه‌ای صمیمانه‌تر و عادی‌تر با غرب باید پرداخت می‌کرد تا به واسطه آن بتواند آثار خرابی‌های اقتصادی مائو را از چهره این کشور بزداید. همچنین رهبر وقت چین، اعزام دانشجو برای تحصیل در دانشگاه‌های دیگر کشورها را امری مفید تلقی می‌کرد که موجب می‌شد افراد کارآموخته‌تر و به‌دنبال آن فناوری‌های به‌روزتری به این کشور وارد شود.

تحلیلگران باور دارند که گردشگران امروز چینی که به دلخواه خود حضوری گسترده در سراسر جهان دارند خوش‌شانس بوده‌اند که رهبران حزب کمونیست این کشور چندین بار به قمارهای سیاسی دست زده‌اند؛ یک‌بار با خصوصی‌سازی اقتصاد که زمینه ارتباط با سایر کشورها و تجارت آزاد را فراهم ساخت، یک‌بار با آزادسازی اینترنت برای مردم به‌رغم تهدیدهایی که متوجه قدرت انحصاری حزب کمونیست می‌کرد و آخرین‌بار نیز باز شدن درهای این کشور بر مردمانش که بتوانند آزادانه سفر و مهاجرت کنند.

براساس آمار موجود، از سال ۲۰۰۷ تاکنون حضور چینی‌ها در سایر کشورها بیش از ۳ برابر شده است. سایر کشورها نیز که چنین بازار روبه‌رشد و عظیمی روبه‌روی خود دیدند، اقداماتی از جمله تسهیلات صدور ویزا برای گردشگران چینی فراهم کردند تا بتوانند بهره اقتصادی بیشتری از این حضور ببرند. «اکونومیست» تصریح می‌کند که برای بسیاری از مردم در کشورهای میزبان، حضور رو‌به‌رشد چینی‌ها یک نعمت است؛ اما با این وجود خشم شدید برخی جوامع محلی که بعضا توام با واکنش‌های نژادپرستانه است نیز نباید از محاسبات جا بیفتد. یک نمونه از آن مربوط به ساکنان محلی شهرهای استرالیا است که درخصوص افزایش قیمت ملک تحت‌تاثیر تقاضای فزاینده چینی‌ها، هراس جدی دارند. همچنین در میان برخی از سیاستمداران غربی این نگرانی امنیتی را نیز پدید آورده است که چنین حضور گسترده‌ای از مردم یک کشور در خارج از مرزهای آن می‌تواند حتی موجب افزایش خلق‌الساعه قدرت نظامی آن کشور در بزنگاه شود.

چینی‌ها در ایران

«اکونومیست» در گزارش خود پیش‌بینی می‌کند که تعداد گردشگران چینی تا سال ۲۰۲۰ ممکن است به رقم ۲۰۰ میلیون گردشگر نیز برسد که نشان از آینده روبه‌رشد و مطمئن این بازار دارد. با این‌همه کشور ما در جذب گردشگر از این بازار وسیع نیز چندان موفق عمل نکرده و بنابر آمارهای موجود از سال ۱۳۹۵ تنها ۷۳ هزار نفر از این تعداد را توانسته جذب خود کند. این در حالی است که اگر صنعت گردشگری کشور بتواند بازاریابی مناسبی میان گردشگران چینی انجام دهد و تنها یک درصد از این توده انبوه گردشگران را به سمت خود جذب کند، در مقایسه با تعداد کل گردشگران خارجی که به ایران سفر می‌کنند رقم چشمگیری خواهد بود و به‌خصوص در شرایط کنونی کشور می‌تواند منجی صنعت راکد گردشگری شود. گردشگری ایران در دو سال اخیر با رشد منفی مواجه شده و اکنون نیز که ایالات متحده با خروج خود از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها علیه کشور دو فاکتور کاهنده از روند جذب گردشگر به کشور، یعنی «موج منفی رسانه‌ای علیه ایران» و «محاصره اقتصادی مضاعف و به‌خصوص در حوزه مبادلات مالی» را فعال کرده، پیش‌بینی می‌شود که از حضور گردشگران آمریکا و احتمالا اروپایی کاسته شود. بنابراین برای سرپا ماندن گردشگری کشور، باید توجه ویژه‌ای به بازاریابی در سرزمین گردشگران ولخرج نشان داده شود و جذب توریست‌های چینی در دستورکار مدیریت گردشگری کشور و در اولویت امور قرار گیرد.

اما چالش‌های پیش‌روی کشور برای جذب گردشگران چینی چیست؟ در کنار بازاریابی ناموفقی که تاکنون وجود داشته، محدودیت‌های زیرساختی موجود در پذیرایی از آنان قابل اشاره است. بی‌توجهی مسوولان گردشگری کشور به گردشگران ورودی از چین و عدم انتشار نقشه‌ها و راهنماها و بروشورها در اماکن گردشگری به زبان چینی، تعداد بسیار کم راهنمایان توری که با زبان چینی آشنایی دارند و تعداد کم رستوران‌ها و اقامتگاه‌هایی که سرویس‌های اختصاصی به گردشگران این کشور ارائه کند، موجب شده که در سال‌های اخیر چینی‌ها خود دست به‌کار شده و از دانشجویان محصل خود در ایران به عنوان راهنمای تور استفاده کنند. همچنین آنها تعدادی مسکن تحت تملک خود را به عنوان اقامتگاه‌هایی برای پذیرش و پذیرایی گردشگران چینی دایر کرده‌اند؛ اقامتگاه‌های غیرمجازی که با وجود اعتراض فعالان هتلداری و ارائه‌دهندگان مجاز زیرساخت‌های اقامتی در کشور، همچنان به فعالیت خود مشغول هستند تا از همین تعداد پایین گردشگر نیز عواید کمتری نصیب اقتصاد ایران شود.

شرایط موجود و چشم‌انداز پیش رو به روشنی مشخص می‌کند که باید در سیاست‌گذاری‌های جذب گردشگران چینی بازنگری اساسی صورت گیرد و مسوولان و دست‌اندارکاران صنعت گردشگری کشور جهت بقا و دوام اقتصادی این حوزه باید در کنار بازاریابی هدفمند، زیرساخت‌های لازم برای حضور این گردشگران در کشور را نیز فراهم کنند؛ آن هم در شرایطی که تحلیل‌های « اکونومیست» نشان می‌دهد این بازار گردشگری تا مدت‌ها از مهم‌ترین بازارهای جهانی باقی خواهد ماند.