اولین بار ایده صنعتی‌سازی سفر سال‌ها پیش از سوی یکی از نهادهای حاکمیتی مطرح شد و کارگروه‌هایی برای توسعه و تجاری‌سازی این ایده شکل گرفت. مطالعات و تحقیقات اولیه نشان داد تنها راه خروج و مدیریت بحران و استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود، در مسیر صنعتی‌سازی سفر خلاصه می‌شود. بر این اساس به‌جای تعریف یک تور برای چند نفر محدود، می‌توان با برنامه‌ریزی مناسب نسبت به جذب هزاران نفر به چند تور اقدام کرد. در این تعریف جدید، صنعتی‌سازی سفر به معنای راه‌اندازی تور در مقیاس‌های بزرگ، تغییر شیوه‌های تولید خدمات از روش سنتی و محدود به گردشگری انبوه با رعایت قوانین و الزامات گردشگری ناب است.

  چاره‌ای برای چالش‌های گردشگری

اکنون کسب‌وکارهای گردشگری با چالش‌های زیادی مواجه هستند و برای بقا ‌باید هزینه‌های خود را در آینده به‌طور مستمر و قابل‌توجهی کاهش دهند و ساختارهای داخلی خود را کارآمدتر کنند. رشدهای نسبی گذشته که در سایه عدم دسترسی گردشگران به بانک‌های اطلاعاتی بود به‌راحتی متوقف خواهد شد. برای موفقیت در این صنعت لاجرم ‌باید از روش‌ها و ابزارهای مدرن استفاده کرد و بهینه‌سازی بهره‌وری، کارآیی و افزایش کیفیت خدمات را در دستور کار هرروزه قرار داد. لزوم همگرایی و پیوستگی گردشگری انبوه و ناب ریشه در همین مفهوم دارد.

با رعایت دستورالعمل‌هایی نه‌چندان پیچیده می‌توان گردشگری ناب را در دستور کار خود قرار داد. حذف هزینه‌های غیرکارآمد، استفاده حداکثری از ظرفیت‌های موجود، تولید انبوه خدمات، شناسایی راهکارهای علمی و عملی فروش انبوه، تولید خدمات مورد علاقه گردشگران، رعایت استانداردها و الزامات خدمات، انجام درست‌کارها، استفاده از نیروی خلاق و توانمند، توانایی تغییر سریع سازمانی، تعامل سازنده و نه فریبنده با تامین‌کنندگان جانبی خدمات و ایجاد فرهنگ بهبود مستمر (کایزن) ازجمله مواردی است که ‌باید با حساسیت و دقت به آنها نظر داشت. گردشگری انبوه یا حرکت انبوه گردشگری، با توسعه طبقه متوسط بیشتر اهمیت خواهد داشت. این نوع گردشگری باید یک تجربه مثبت و سودمند برای گردشگران و میزبانان فراهم کند تا به‌عنوان یک ارزش باعث ایجاد درک متقابل، همدلی و احترام شود.

فصلی بودن گردشگری و وجود ظرفیت‌های خالی که مکررا به‌عنوان نگرانی سرمایه‌گذاران در حوزه گردشگری و هتلداری در ایران مطرح می‌شود در کنار جاذبه‌های کم‌نظیر گردشگری می‌تواند استفاده از این ایده را بیشتر نمایان سازد. این مدل جدید به‌عنوان یک حوزه نوین در کسب‌وکار استراتژیک گردشگری می‌تواند باعث استفاده حداکثری از ظرفیت‌های بلااستفاده، ارزان‌سازی سفر، استانداردسازی خدمات، توسعه و ارتقای مقاصد گردشگری، اشتغال‌زایی، افزایش تعاملات فرهنگی، درآمدزایی، توسعه مناطق محروم، درآمدزایی مالیاتی و... شود. خدمات گردشگری و هتلداری از خدماتی قابل ذخیره و نگهداری نیستند و هرروز سرمایه‌گذاران این بخش شاهد از دست دادن درآمدهایی هستند که به‌راحتی و سادگی از بین می‌رود و راهی برای بازیافت آنها نیز وجود ندارد. امروزه امکانات رزروهای آنلاین و موتورهای مقایسه قیمت، قدرت خرید را به مصرف‌کنندگان منتقل کرده و آنان متقاعد شده‌اند که سفر ارزان برای گردشگران، یک حق است نه یک امتیاز.

شیوه‌های سنتی در سیطره دنیای مجازی دیگر کارآیی سابق  را ندارند. برندها در لحظه خلق می‌شوند و ممکن است در لحظه نیز از میان بروند. موفقیت در تغییر نگاه است. میزبانان اعم از آژانس‌ها و هتل‌ها باید از خواب بیدار شوند و دنیای اطراف را متفاوت ببینند. نگاه به مشتری از یک عامل هزینه‌کننده و مصرف‌کننده ‌باید به یک عامل بهبوددهنده کسب‌وکار تغییر کند. کسب‌وکار پایدار فقط از طریق درک نیاز مشتری و برآورده ساختن آن نیازها صورت می‌گیرد. در این حالت باید چشم‌انداز و ماموریت جدیدی تعریف و در راستای آن حرکت کرد. باید تغییر اساسی در نگرش به وجود آورد. صنعتی‌سازی سفر نیازمند تعریف ماموریت‌های جدیدی است.