«دنیایاقتصاد» بررسی میکند
زیر و بم صنعت غذایی از پنجره بازار سرمایه
یکی از مهمترین ویژگیهای این صنعت پتانسیلهای بالای آن برای ایجاد ارزش افزوده است و پیشرفت تکنولوژی در این صنعت شرکتهای فعال در آن را به رقابت پذیری سوق داده است. وجود منابع طبیعی غنی یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی صنعت غذای ایران است. ایران دارای حدود ۵۱ میلیون هکتار زمین قابلکشت، تنوع محصولات زراعی، باغی، شیلات و تنوع اقلیمی است. با توجه به شرایط کشور، صنایعی مانند تولید روغن، فرآوردههای لبنی، آرد غلات و حبوبات، قند و شکر و تولید نان شیرینی و بیسکویت، در میان صنایع غذایی با بیشترین ارزشافزوده جای میگیرند.
دست آشکار دولت: این صنعت همواره متاثر از تصمیمات دولت است. این تاثیر میتواند مربوط به سیاستگذاریهای دولت در این حوزه باشد که در بخشهای قیمتگذاری، تولید و تعیین محدودیتهای وارداتی و تعرفهها خود را نشان میدهد. دولت در هر یک از بخشهای گفته شده میتواند مشکلاتی را برای این شرکتها به وجود آورد. روند درآمدی این شرکتها وابستگی شدیدی به رویدادهای خارجی ندارد و ریسک کمتری را نسبت به شرکتهای دیگر متحمل میشوند؛ به همین دلیل در شرایط تحریمی میتواند مورد توجه سرمایهگذاران بازار سرمایه قرار گیرد. لازم به ذکر است که ورود شرکتهای فعال در حوزه صنایع غذایی به بورس منجر به رقابت و افزایش کیفیت آنها شده است.
شرکتهای تولیدکننده روغن: تولیدکنندگان روغن حاضر در بازار سرمایه ایران شرکتهای مارگارین(غمارگ) و صنعتی بهشهر (غبشهر) هستند. با توجه به ماهیت صنعت، قیمت محصولات روغن توسط سازمان حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان تعیین و ابلاغ میشود. متاسفانه به جهت افزایش قیمتهای جهانی روغن خام و محدودیتهای موجود در تامین مواد اولیه روغن خام و افزایش قیمت سایر مواد اولیه و لوازم بستهبندی در طول سال، قیمت تمام شده محصولات تولیدی افزایش مییابد و قیمت فروش محصولات شرکت متناسب با تغییرات مزبور باید افزایش یابد تا این مهم موجب کاهش سود آوری شرکتهای صنعت نشود.
این صنعت روغن خام را وارداتی دریافت میکند و به همین دلیل وابسته به نرخ ارز است، تاکنون از طرف دولت ارز دولتی یعنی ۴۲۰۰ تومانی برای واردات روغن خام در نظر گرفته میشد، به همین دلیل افزایش نرخ نیز از طرف دولت برای آنها صادر نمیشد. چندی پیش صحبتها درخصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای این صنعت نیز به میان آمد که اگر این ارز حذف شود یا باید نرخ محصولات این صنعت آزاد شود و یا بیش از افزایش نرخ ارز به آنها افزایش نرخ محصول بدهند تا این شرکتها بتوانند حاشیه سود خود را حفظ کرده و زیانده نشوند.
هرگونه تغییرات احتمالی بینالمللی در ارتباط با حمل محصولات یا تغییر مقررات دولتی و سایر موارد غیرقابل پیشبینی در تولید و صادرات، بر سودآوری شرکتهای صنعت تاثیر مستقیم خواهد داشت. درصورت تداوم محدودیتهای اعمال شده ناشی از تحریمهای بینالمللی با توجه به اینکه شرکتهای روغنی مشمول تحریمها شدهاند، تامین بخش مهمی از مواد اولیه از فروشندگان خارجی بهصورت مستقیم تقریبا غیر ممکن بوده و شرکتها در جهت تداوم فعالیت خود به اجبار باید از طریق منابع داخلی و با قیمت بالاتر آن را تامین نمایند.
شرکتهای لبنیاتی: محصولات لبنی دارای یک ویژگی منحصر به فرد هستند و آن فسادپذیری آنهاست. بنابراین لبنیات بازاری منطقهای دارند و نمیتوان فارغ از توجه به بعد زمان و مکان اقدام به فعالیت در این بازار کرد. از همین رو است که صنایع شیر ایران در مناطق مختلف کشور اقدام به تاسیس شرکتهای متعدد کرده است. نکته دیگری که یکی از مختصات این بازار است این است که سرمایه بسیار زیادی برای تاسیس نیاز ندارند و همین موضوع سبب شده شرکتهای بسیار فراوانی در این زمینه مشغول فعالیت باشند. در حال حاضر بیش از ۷۰۰ شرکت فعال در حوزه لبنیات وجود دارند که ظرفیت تولید آنها بیش از ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تن است، اگر شرکتهای صاحب مجوز در این حوزه را در نظر بگیریم بیش از ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تن ظرفیت وجود دارد که برخی از آنها پیشرفت فیزیکی قابل توجهی داشته و برخی نیز صرفا مجوز گرفتهاند. بهعبارتی با بازاری مشابه با بازار رقابت کامل مواجه هستیم که از ویژگیهای بازار رقابت کامل میتوان به تعداد زیاد شرکتهای فعال، حاشیه سود نسبتا پایین و هزینههای بالای بازاریابی و تبلیغات در آن اشاره کرد. تجربه ثابت کرده شرکتهایی در این بازار موفق خواهند بود که یا مقیاس بسیار بزرگ داشته باشند یا آنقدر کوچک باشند که دچار هزینههای گزاف تبلیغات، بازاریابی و توزیع نشوند. در واقع شرکتهای با مقیاس متوسط در این صنعت کار بسیار سختی خواهند داشت.
شرکتهای فعال در صنعت لبنی بر مبنای میزان و کیفیت شیرخام دریافتی، کانالهای توزیع و محدوده جغرافیایی و تنوع در محصولات میتوان به دستهبندی ۵ گروه استراتژیک شرکتهای فعال در صنعت لبنیات دست زد:
گروه اول؛ شرکت صنایع شیر ایران ( پگاه) که تعداد زیاد شرکتهای تحت پوشش، مناطق جغرافیایی و میزان شیر دریافتی توسط گروه، مهمترین خصیصه این شرکت است که بر تصمیمات استراتژیک آن تاثیر به سزایی دارد. در واقع ماموریت اصلی تاسیس و ادامه فعالیت مجموعه شرکتهای پگاه است که بر اساس تامین فرآوردههای لبنی بهعنوان یکی از ضروریترین اقلام مصرفی افراد جامعه برای قشر عظیمی از جامعه بهویژه اقشار کمدرآمد استوار است گرچه این شرکت دارای محصولات لوکس نیز است اما رهبریت در هزینه مشخصه اصلی و استراتژیک این گروه است که موجب شده این شرکت به تنهایی تشکیل دهنده یک گروه استراتژیک باشد و هیچیک از رقبای دیگر در کنار آن قرار نگیرد.
گروه دوم؛ این گروه شامل شرکتهای کاله، پاک، دامداران و میهن هستند. مشخصه بارز این گروه تخصص یافتگی بالای آنهاست، بهعبارت دیگر میزان گستردگی خطوط تولید و تنوع در محصولات این رقبا بسیار بالاست و دلیل این تخصصیافتگی سابقه این شرکتهاست. این شرکتها بهعنوان اولین شرکتهای تولید فرآورده لبنی و بستنی در جامعه مطرح شدهاند.گروه سوم؛ این گروه شامل شرکتهایی است که نسبتا حجم تولید بالایی دارند اما میزان تولید آنها در حدی نیست که بتوانند در سطح کل کشور شناختهشده باشند. استراتژی این گروه تمرکز بر مناطق پرمصرف جغرافیایی است بهعنوان مثال شرکت دامداران در استان تهران و شرکت رامک در استان فارس این شرایط را دارند.گروه چهارم؛ این گروه شامل گروهی از رقباست که بهرغم اینکه شرکتهای نسبتا شناختهشدهای در سطح کشور هستند اما از استراتژی تمرکز بر بازار و محصول استفاده میکنند، بهعنوان مثال شرکت چوپان با تامین فرآوردههای لبنی گرانقیمت فعالیت خود را بر بازار مشتریان مرفه متمرکز کرده است.گروه پنجم؛ این گروه از رقبا که تحت نام کلی شرکتهای محلی شناخته میشوند از استراتژی تمرکز بر مناطق جغرافیایی محدود و کوچک مانند روستاها و شهرستانهای کمجمعیت استفاده میکنند.بیشترین حجم گروه مواد غذایی را شرکتهای لبنی در اختیار دارند که عبارتند از: شیر پاستوریزه پگاه آذربایجانشرقی با نماد غپاذر، پگاه آذربایجان غربی با نماد غشاذر، پگاه گلپایگان با نماد غگلپا، پگاهخراسان با نماد غشان، پگاهاصفهان با نماد غشصفا، پگاه گلستان با نماد غگلستا و پگاه خراسان با نماد غفارس. محصولات شرکتهای لبنی عمدتا بر پایه شیر است. قسمت محصولات لبنی به نوعی وابسته به قیمت شیرخام بوده و هر تغییری در قیمت شیرخام بر قیمت محصولات نشات گرفته از آن تاثیر میگذارد. از آنجا که نرخگذاری محصولات شرکتهای لبنی تعیین شده و دستوری است مهمترین ریسکی که این شرکتها را تهدید میکند، افزایش نرخ خرید شیرخام و عدم تغییر نرخ فروش محصولات است. نکته مثبت این شرکتها عدم وابستگی آنها به شرکتهای خارجی است و به همین دلیل از تحریمهای موجود تاثیر زیاد یا مستقیمی نمیگیرند.
شرکتهای تولیدکننده رب و انواع کنسرو: شرکتهای فعال در این حوزه که در بازار سرمایه فعالیت میکنند شامل شرکتهای دشتمرغاب با نماد غدشت، گروه تولیدی مهرام با نماد غمهرا، مجتمع کشت و صنعت چینچین با نماد غچین و کشت و صنعت شهداب ناب خراسان با نماد غشهداب است.
محصول اصلی این شرکتها رب بوده و بازار مشخص و ثابتی دارند و از آنجا که این محصول با معیشت جامعه ارتباط دارد، شرکتها هر ساله فروش ثابت و اندکی رو به رشد را از محل فروش این محصول دارند. ضمن اینکه این شرکتها توانایی صادرات محصول خود را به کشورهای همسایه نیز دارند و هرچند صادرات آنها بهدلیل تحریمها میتواند مشکلات خود را داشته باشد اما آینده خوبی را به لحاظ صادراتی میتوان برای آنها متصور شد.
حاشیه سود و میزان فروش: بررسی شرکتها نشان میدهد که بهدلیل قیمتگذاری دستوری در محصولات این شرکتها و همچنین تخصیص ارز دولتی به آنها حاشیه سود این شرکتها در یک بازه مشخص نوسان میکند، با توجه به حواشی و شایعات منتشره از این شرکتها باید دید آیا در بودجه سال ۱۴۰۰ دولت و برای سال آتی، ارز ۴۲۰۰ تومانی برای مواد اولیه این شرکتها همچنان تخصیص مییابد یا حذف میشود، که در صورت حذف این نکته که شرکتها چقدر باید افزایش نرخ بگیرند تا بتوانند حاشیه سود خود را حفظ کنند، مهم بهنظر میرسد.